صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اخبار >>
مرجع ما | حکم نائب و منووب عنه در مساله احصار و صد چیست؟
بازدید این صفحه: 3380          تاریخ انتشار: 1394/3/12 ساعت: 01:56:44
حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی تشریح کرد:
حکم نائب و منووب عنه در مساله احصار و صد چیست؟

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی در درس خارج فقه خود بیان کرد: چون هیچ روایت و سندی در این خصوص وجود ندارد باید به اصول و اطلاقات مراجعه کرد. بر اساس اصول و اطلاقات باید گفت که نائب هیچ فرقی با منووب عنه ندارد و هر چیزی که در مورد حاجیان غیر نائب گفته شد هم در مورد نائب صحیح است و هم در مورد منوب عنه یعنی هر کاری که آن‌ها باید بکنند نائب هم باید انجام شود و هر حکمی در مورد اسقاط و عدم اسقاط و نحوه به جا آوردن حج و ارسال قربانی در مورد حاجیان غیر نائب مطرح شده است در مورد نائب و منوب عنه نیز صادق است.

موضوع: دروس

به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛ حضرت آیت‌الله  مکارم در ادامه سلسله جلسات در خارج فقه «حج» خود روز دوشنبه 11 خرداد ماه بیان کرد: بحث ما در مساله چهاردهم از مسائل احصار و صد بود. مساله چهاردهم اختصاص به این داشت که وظیفه شخصی که محصور و مصدود شد و بعد از آن به واسطه رفع منع محصوریت و مصدودیت برداشته شد چیست؟ که بیان شد باید به مکه برود و اعمال حج و عمره را به جا بیاورد. اموری در این مساله بیان شد که سه امر آن گذشت. امر چهارم در خصوص این مساله اختصاص به قربانیی دارد که باعث تحلل و خارج شدن از احرام مصدود و محصور می‌شود که آیا این قربانی باید حتماً شتر باشد یا مصدود و محصور مخیر است بین شتر، گاو و گوسفند. ظاهر بعضی از نصوص این است که باید حتماً شتر باشد چون در بسیاری از روایات و اسناد گفته شده است «نحر» کند و «نحر» تعبیری است که برای شتر استفاده می‌شود و برای گاو و گوسفند از کلمه «ذبح» استفاده می‌شود. از جمله این روایات روایت دوم از باب دوم از ابواب احصار و صد است که در این روایت آمده است «وبإسناده عن الحسين بن سعيد، عن الحسن، عن زرعة قال: سألته عن رجل احصر في الحج قال: فليبعث بهديه إذا كان مع أصحابه، ومحله أن يبلغ الهدي محله، ومحله منى يوم النحر إذا كان في الحج، وإن كان في عمرة نحر بمكة فإنما عليه أن يعدهم لذلك يوما، فإذا كان ذلك اليوم فقد وفى وإن اختلفوا في الميعاد لم يضره ان شاء الله تعالى.» روایت دیگر روایت اول از باب سوم است که روایت زراره است در این روایت نیز آمده است «محمد بن يعقوب، عن عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد وسهل بن زياد جمیعاً، عن ابن محبوب، عن ابن رئاب، عن زرارة، عن أبي جعفر (عليه السلام) قال: إذا أحصر الرجل بعث بهديه، فإذا أفاق ووجد في نفسه خفة فليمض إن ظن أنه يدرك الناس، فإن قدم مكة قبل أن ينحر الهدي فليقم على إحرامه حتى يفرغ من جميع المناسك، ولينحر هديه، ولا شيء عليه وإن قدم مكة وقد نحر هديه فإن عليه الحج من قابل والعمرة. قلت: فإن مات وهو محرم قبل أن ينتهي إلى مكة قال: يحج عنه إن كانت حجة الاسلام، ويعتمر إنما هو شيء عليه». روایت دیگر در این خصوص روایت سوم از باب ششم است که روایت مرسله صدوق است در این روایت آمده است «قال الصدوق: وقال الصادق (عليه السلام): المحصور والمضطر ينحران بدنتهما في المكان الذي يضطران فيه. أقول: وتقدم ما يدل على ذلك» در این روایات سخن از نحر است که برای شتر از این تعبیر استفاده می‌شود.

وی ادامه داد: نکته دیگری که در روایات مربوط به این باب وجود دارد این است که در بیشتر روایات مربوط به احصار و صد از تعبیر «بعث بهدیه» استفاده شده است و واضح است که این تعبیر نیز برای شتر صحیح است چرا که در آن زمان ارسال شتر معمول بوده است و کسی گاو و گوسفند را با خودش تا مکه نمی‌برده است. البته در سویی دیگر در برخی از روایات مربوط به این باب از کلمه ذبح نیز استفاده شده است مثلاً در روایت یکم از باب پنجم آمده است «حمد بن الحسن بإسناده عن موسى بن القاسم، عن عبد الرحمن، عن المثنى، عن زرارة، عن أبي جعفر (عليه السلام) قال: إذا أحصر الرجل فبعث بهديه ثم آذاه رأسه قبل أن ينحر فحلق رأسه فإنه يذبح في المكان الذي أحصر فيه أو يصوم أو يطعم ستة مساكين» در روایت دوم همین باب نیز آمده است «وعنه، عن محمد، عن أحمد (1)، عن مثنى، عن زرارة، عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال: إذا أحصر الرجل فبعث بهديه فآذاه رأسه قبل أن ينحر هديه، فإنه يذبح شاة في المكان الذي أحصر فيه، أو يصوم، أو يتصدق على ستة مساكين، والصوم ثلاثة أيام، والصدقة نصف صاع لكل مسكين» بر این اساس چون در روایات هم به قربانی شتر و هم به قربانی گاو و گوسفند اشاره شده است می‌توانیم قول به تخییر بدهیم یعنی بگوییم مکلف مخیر است بین اینکه کدام یکی از این‌ها را قربانی کند اضافه بر این اطلاقات مانند آیه 196 سوره بقره و همچنین اطلاقات روایات اشاره به تخییر دارد. از همه این‌ها گذشته وقتی در اصل حج ما در مورد قربانی قائل به تخییر بودیم آیا صد و احصار می‌تواند مهم و بالاتر از اصل حج باشد.

این مرجع تقلید تصریح کرد: امر پنجمی که در خصوص این مساله باید آن را مطرح کرد این است که صفات قربانیی که برای تحلل از احرام توسط محصور و مصدود انجام می‌شود چه شرایطی باید داشته باشد؟ آیا این قربانی باید تمام شرایطی (مانند سن و عیب) که در قربانی اصل حج مطرح شده را باید داشته باشد؟ مرحوم صاحب حدائق در شهید ثانی از مسالک نقل می‌کند که مراد به هدی در احصار و صد همان چیزی است که مجزی در اصل حج است و مصدود و محصور مخیر است در انعام ثلاثه است و شرط در قربانی همان شروطی است که در اصل قربانی حج بیان شد. صاحب حدائق در انتهای نقلی که از شهید ثانی می‌کند می‌‌گوید «و هو جید» که به معنای این است که سخن ایشان را قبول کرده است. ولی صاحب جواهر در جلد 20 صفحه 163 بعد از آنکه تخییر در این مساله را ذکر می‌کند می‌فرماید «نعم ينبغي إحراز الشرائط آلتی سمعتها من السن وغيره»‌ ظاهر کلام صاحب جواهر استحباب وجود شرایط این مورد مصدود و محصور است.

 وی اضافه کرد: این در حالی است که در ادله مربوط به باب صد و حصر اشاره به شرایط قربانی نشده است و آیات و روایات در این خصوص مطلق می‌باشند. به هر حال اطلاق وجود دارد مگر اینکه بگوییم این اطلاقات انصراف دارد به همان قربانیی که در اصل حج مطرح شده است. تمسک به اطلاق زمانی صحیح است که اطلاق ثابت شده باشد حتی ما اگر احتمال انصراف را هم بدهیم دیگر نمی‌توانیم به اطلاق تمسک کنیم. علاوه بر این بر اساس آنچه در روایات وارد شده است گفته شده که کسی که مصدود و محصور می‌شود می‌تواند همان قربانیی که با خود آورده است را برای قربانی بفرستد و چون قربانیی با شرایط در صورت عدم محصور بودن و مصدود بودن لازم است پس در این صورت می‌توان گفت وجود شرایط در قربانی بعد از حصر و صد نیز لازم است.

 آیت‌الله مکارم بیان کرد: امر ششم در این خصوص مصرف قربانی است صاحب جواهر در این خصوص در جلد 20 صفحه 165 می‌فرماید «وأما مصرفه الذي لا ريب في سقوط الأكل منه فيه ففي المسالك هنا بعد أن ذكر مصرفه الفقراء والمساكين بتلك البقعة قال: (ويمكن اعتبار الاهداء والصدقة لامكانهما والاكتفاء بالذبح خاصة كهدي القران غير الواجب بنذر وشبهه لأصالة البراءة مما زاد على الذبح، والنصوص والفتاوى خالية من بيان مصرفه وزمانه ومكانه)» در مورد مذکور چون محصور و مصدود امکان حضور در زمان قربانی ندارد و نمی‌تواند بر اساس آنکه بیان شده بود قربانی باید سه قسمت شود و یک قسمت آن را خود حاجی بخورد محقق نخواهد بود لذا شهید ثانی معتقد است که تقسیم قربانی به دو قسمت دیگر یعنی اهدا به فقرا و صدقه کافی است. این در حالی است که روایات مربوط به صد و حصر به طور کلی به این مساله اشاره نکرده‌اند.

وی ادامه داد: امر هفتمی که در این خصوص وجود دارد این است که اگر شخص مصدود و محصور در حج نائب بود حکم نائب و منوب عنه چیست؟ در این امر سه بحث مطرح است اول اینکه آیا باید نائب از احرام در بیایید؟ و بحث دوم اسقاط وظیفه منوب عنه است و بحث سوم مساله اجرت نائب است که اگر کفایت نکرد و اسقاط وظیفه منووب عنه محقق نشد چه مقدار از اجرت باید به نائب داده شود؟ مرحوم امام خمینی (ره) در احکام النیابه در مساله یازدهم به این مساله اشاره کرده‌اند. در بحث اول چون هیچ روایت و سندی وجود ندارد باید به اصول و اطلاقات مراجعه کرد. بر اساس اصول و اطلاقات باید گفت که نائب هیچ فرقی با منووب عنه ندارد و هرچیزی که در مورد حاجیان غیر نائب گفته شد هم در مورد نائب صحیح است و هم در مورد منوب عنه یعنی هر کاری که آن‌ها باید بکنند نائب هم باید انجام شود و هر حکمی در مورد اسقاط و عدم اسقاط و نحوه به جا آوردن حج و ارسال قربانی در مورد حاجیان غیر نائب مطرح شده است در مورد نائب و منووب عنه نیز صادق است.

کد خبر: 1394312303528
1394/3/12

Share

بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن