صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اخبار >>
مرجع ما |  چرا ذره‌ای ظلم خداوند او را ظلام می‌کند؟
بازدید این صفحه: 3541          تاریخ انتشار: 1394/2/9 ساعت: 09:10:44
حضرت آیت‌الله جوادی آملی تشریح کرد:
 چرا ذره‌ای ظلم خداوند او را ظلام می‌کند؟

حضرت آیت‌الله جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: اگر خداوند یک ذره ظلم در عالم ایجاد کند این ظلم او باعث می‌شود که جای یک موجود تنگ شود و چون عالم بسیار منظم است تنگی جای یک موجود باعث می‌شود که جای بسیاری از موجودات تنگ شود و این تنگی به همه موجودات برسد پس خداوند نسبت به همه ظلم کننده می‌شود و در نتیجه ظلام می‌شود.

موضوع: دروس

به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛

حضرت آیت‌الله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 44 تا 47 سوره «فصلت» روز سه‌شنبه، 8 اردیبهشت، بیان کرد: وقتی متکلم حق بود، کلام هم حق بود و مخاطب و گیرنده همه امین بود همه این‌ها لا ریب فیه خواهند بود بنابراین هیچ بهانه‌ای برای شنونده باقی نمی‌ماند که بخواهد این کتاب را انکار کند. اگر این کتاب مجمل و مبهم نازل می‌شد آن‌ها آن را نقد کنند و انکار کنند، یعنی اگر خطاب و کلام مشکل داشت، اگر کلام و خطاب مشکل نداشت ولی گیرنده مشکل داشت باز جای نقد بود، اما وقتی نه کلام و نه گیرنده هیچ مشکلی ندارند کافران حرفی برای گفتن ندارند. خداوند در‌ آیه 44 سوره فصلت فرمود اگر قرآن اعجمی بود، یعنی این کتاب، این کلام گنگ و مبهم بود، و همچنین در سوره شعرا می‌فرماید اگر مخاطب و گیرنده قرآن اعجمی بود شما می‌توانستید نقد کنید و بهانه بگیرید اما همانطور که بیان شد هیچ کدام از این‌ها اعجمی نیستند و در آن‌ها ابهام، اجمال، تردید، شبهه و پیچیدگی وجود ندارد.

وی ادامه داد: خداوند در 192 به بعد سوره مبارکه شعرا در مورد قرآن می‌فرماید: «وَإِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِين» این کتاب از طرف رب العالمین نازل شده است یعنی مبدأ فاعلی آن خداوند است «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلَى قَلْبِكَ» آن فرشته‌ای که حامل وحی است امین است، نه عمداً، نه سهواً و نه نسیانا کم یا زیاد نمی‌کند‌ «لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ» پس این کتاب هیچ ابهامی ندارد و با زبان عربی مبین نازل شده است. گیرنده که پیامبر گرامی اسلام (ص) است طبق آیات قرآن کریم در سه مقطع معصوم کامل است آن مقطعی که می‌گیرد، در آن مرحله‌ای که نگهداری می‌کند «سَنُقْرِئُكَ فَلَا تَنْسَى» و در آن مرحله‌ای که ابلاغ می‌کند «وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى» پس صدر و ساقه وجود او را عصمت همراهی می‌کند. اما خداوند در مورد گیرندگی و مقام دریافت وحی قرآن کریم توسط پیامبر می‌فرماید: «وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ؛ و حقّاً ـ اى پيامبر ـ قرآن از سوى حكيم و داناى بلندمرتبه بر تو تلقين می‌شود؛ از اين رو هيچ كس نمی‌تواند آن را سست كند و در گزارش‌هایش ناراستى و در حكمش خطايى بيابد.» علم لدنی علمی است که بین مخاطب و متکلم هیچ چیزی واسطه نیست، لدن یعنی نزد که در آنجا جایی برای وهم، خیال و شیطنت و امثال آن نیست.

این مفسر قرآن کریم عنوان کرد: سپس خداوند فرمود اگر کسی مشکل نداشته باشد این کتاب یک چراغ است و کسانی که اشکالی می‌گیرند یا کور هستند یا کر و از منطقه وحی دور هستند، نه گوینده را می‌بینند و نه صدای او را که وحی الهی است می‌شنوند «قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُولَئِكَ يُنَادَوْنَ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ» در بخش دیگری از آیات قرآن کریم در مورد این افراد آمده است که خداوند به پیامبر می‌فرماید: «يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ» آن‌ها تو را نگاه می‌کنند اما تو را نمی‌بینند. این‌ها نه خطاب خاص را می‌شنوند و نه خطاب عام را.

وی اضافه کرد: خداوند سپس عطف به آیات قبل که بیان کرد وضعیت کافران زمان پیامبر همانند وضعیت دیگر پیامبران است در آیه 45 جریان حضرت موسی را بیان می‌کند و به پیامبر گرامی اسلام می‌فرماید: که وضعیت حضرت موسی نیز مانند وضعیت تو بود او نیز برای قوم خود وحی برد اما آن‌ها قبول نکردند با وجود اینکه آن کتاب هم منزه از اعجمی بودن بود و موسی کلیم هم مبری از اعجمی ‌بودن بود «وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ؛ انكار مشركان بر تو دشوار نيايد همانا به موسى هم كتاب داديم و در آن اختلاف شد. و اگر از جانب پروردگارت سخنى نرفته بود (كه شما آدميان را در زمين تا هنگامى معين جايگاه و معيشتى است) قطعاً ميان آنان داورى شده بود و هر كس به سزاى كردارش رسيده بود. بى گمان، قوم موسى درباره كتاب او سخت در شك و ترديدند.» انها شکی داشتند که آن‌ها را سرگردان کرده بود، هم شک علمی دارند که بین نفی و اثبات بودند و هم تردید عملی دارند که بین ایمان و کفر بودند.

آیت‌الله جوادی آملی بیان کرد: هر کسی باید به درون خودش سری بزند و ببیند که آنچه در درون اوست از قبیل «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ» و الهام الهی است یا از قبیل «وَقَيَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاءَ» و وسوسه‌های شیطانی است. بالاخره در درون انسان خاطراتی وجود دارد و باید مشخص شود که این خاطرات از کدام قبیل است. وقتی انسان در خودش تأمل کند متوجه می‌شود که تصمیماتی در درون او گرفته می‌شود که بی سبب نیستند و این‌ها وسوسه هستند که مبدأ شیطانی دارند و یا الهام هستند که مبدأ الوهی دارند. اگر انسان گرفتار وسوسه بود خاطرات تلخ برایش القاء می‌شوند و افکار و عقاید او را برایش زیبا نشان می‌دهند. در این بررسی اگر انسان خدای ناکرده گرفتار وسوسه و دیو بود نباید صبر کند که دیو و شیطان بیرون برود و فرشته بیایید «دیو چو بیرون رود فرشته در آید» بلکه باید تلاش کند و فرشته‌ای را وارد خودش بکند که این فرشته دیو نفس را بیرون کند.

وی افزود: سپس فرمود ذات اقدس اله بی نیاز از انسان و عمل اوست «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَاءَ فعلی‌ها وَمَا رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ» و عمل مختص عامل است و هر کسی که کاری انجام می‌دهد از او جدا نیست و ممکن نیست عملی که توسط زید صادر می‌شود در دامن عمر برود. اگر عملی هم آثاری داشته باشد برای دیگران آن آثار بسیار ضعیف هستند. خدواند نیز در این عالم به کسی ستم نمی‌کند و به عبارت آیات دیگر اصلاً در معاد هیچ ظلمی نیست. اینکه گفته است ظلام به واسطه این است که خداوند اگر ذره‌‌ای ظلم کند ظلام می‌شود چرا که یک ذره ظلمی که خداوند در عالم ایجاد می‌کند باعث می‌شود که جای بسیاری از موجودات تنگ شود این تنگی به همه موجودات برسد و خداوند نسبت به همه ظلم کننده می‌شود و در نتیجه ظلام می‌شود. همه چیز به معاد باز می‌گردد و هیچ کس به جز خداوند از زمان قیامت با خبر نیست «إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ وَمَا تَخْرُجُ مِنْ ثَمَرَاتٍ مِنْ أَكْمَامِهَا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ أَيْنَ شُرَكَائِي قَالُوا آذَنَّاكَ مَا مِنَّا مِنْ شَهِيدٍ؛ آگاهى از زمان برپايى قيامت فقط به خدا باز می‌گردد و جز او كسى از آن آگاه نيست، و میوه‌ها از غلافشان بيرون نمی‌آیند و هيچ ماده اى باردار نمی‌شود و بار فرو نمی‌نهد مگر اين كه او از آن آگاه است. و روزى كه مشركان را ندا می‌دهد: شريكانى كه براى من تصوّر می‌کردید كجايند؟ مى گويند: به تو اعلام کرده‌ایم كه از ميان ما هيچ كس گواهى نمی‌دهد كه براى تو شريكى هست».

کد خبر: 139429303237
1394/2/9

Share

بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن