بازدید این صفحه: 4136 تاریخ انتشار: 1393/12/6 ساعت: 03:16:48
حضرت آیتالله مکارم شیرازی:
چرا برخی از حاجیان باید شب سیزدهم در منی بیتوته کنند؟
حضرت آیتالله مکارم شیرازی در درس خارج فقه خود بیان کرد: مهمترین دلیلی که بر این مساله ذکر شده است آیه 203 سوره بقره است که البته این آیه به تنهایی نمیتواند دلیل باشد و زمانی که روایات را در کنار این آیه قرار میدهیم میتوانیم به این مساله حکم کنیم بنابراین این آیه با تفسیری که از آن در روایات شده است دلالت بر وجوب بیتوته شب سیزدهم در منی میکند.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله مکارم شیرازی در ادامه سلسله جلسات درس خارج فقه خود با موضوع «حج» روز سهشنبه، 5 اسفند ماه بیان کرد: در جلسه گذشته بیان شد که در مساله عود الی منی برای بیتوته و رمی جمرات همه علما قائل به وجوب هستند ولی از شیخ طوسی و شیخ طبرسی نقل شده بود که آنها قائل به استحباب میباشند و گفتهاند که این دو عمل از مسنونات میباشد. از آنجا که بعید به نظر میرسد که این دو بزرگوار قائل به وجوب قطعی این عمل نباشند برخی برای توجیه کلام ایشان گفتهاند که مسنونات به معنای مستحبات نیست بلکه مراد چیزی است که در سنت وارد شده باشد هرچند واجب باشد. در مقابل آن چیزهایی است که در قرآن وارد شده که به آن فرائض می گویند. پس اگر آن دو بزرگوار قائل هستند که اعمال منی جزء مسنونات است مراد واجباتی است که در سنت وارد شده است.
وی ادامه داد: اما به نظر میرسد که این کلام برای توجیه سخن این دو بزرگوار نه جامع است و نه مانع چرا که مثلاً این دو عالم بزرگوار احرام را جزء ارکان حج شمردهاند و حال آنکه احرام در قرآن نیامده است و فقط خداوند میفرماید «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ» در این آیه فقط بیان شد است که در حال احرام صید نکنید و سخنی از وجوب احرام نشده است. بنابراین ایشان مواردی را از فرائض حج ذکر کردهاند و گفته که جزء ارکان هستند که در قرآن نیامده است و حال اگر فریضه باشد بر اساس این توجیه باید در قرآن ذکر میشد. از جمله این موارد میتوان به تلبیه و یا طواف نساء اشاره کرد. ظاهر آیهی قرآن که میفرماید: «ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتيقِ» طواف زیارت است نه طواف نساء. از طرف دیگران این بزرگواران مواردی را جزء مسنونات ذکر میکنند در حالی که آن موارد در قرآن ذکر شده است مانند قربانی و بیتوته؛ این در حالی است که بنابر توجیه مذکور قربانی و بیتوته باید فرائض قرار میگرفت. بنابراین همانطور که بیان شد چون موارد نقض توجیه اول فراوان است به نظر میرسد آن توجیه صحیح نباشد لذا بهترین توجیه همان چیزی است که ما بیان کردیم که این دو بزرگوار بیتوته را واجب میدانند و به آن در ذیل آیهی مربوطه تصریح کردهاند.
آیتالله مکارم عنوان کرد: بحث ما در مورد مساله دوم از مسائل مربوط به منی و بیتوته در منی بود که در آن بیان شده بود سه گروه باید سه شب در منی بیتوته کنند این در حالی است که به طور عادی دو شب واجب است. امام خمینی (ره) در تشریح این مساله میفرماید «یجب المبيت ليلة الثالثة عشرة إلى نصفها على طوائف: منهم من لم يتق الصيد في إحرامه للحج أو العمرة، والأحوط لمن أخذ الصيد ولم يقتله المبيت، ولو لم يتق غيرهما من محرمات الصيد كأكل اللحم والإراءة والإشارة وغيرها لم يجب، ومنهم من لم يتق النساء في إحرامه للحج أو العمرة وطءا دبرا أو قبلاً أهلا له أو أجنبية، ولا يجب في غير الوطئ كالتقبيل واللمس ونحوهما، ومنهم من لم يفض من منى يوم الثاني عشر وأدرك غروب الثالث عشر» بنابراین بر اساس کلام امام کسانی که از صید و زنان دوری نکنند و همچنین کسانی که تا غروب روز دوازدهم در مکه ماندند واجب است سه شب در منی بیتوته کنند. صاحب جواهر در این مساله بیان خوبی دارند ایشان در جلد 20 صفحه 36 کتاب جواهر بعد از بیان این سه گروه میفرمایند «فهو في الجملة لا خلاف معتد به أجده فيه، بل الاجماع بقسميه عليه، بل في محكي المنتهى نسبته إلى العلماء كافة» صاحب جواهر در این کلام خود تصریح به اجماع میان شیعه و سنی در این مساله کرده است چرا که این مساله در قرآن ذکر شده است و اهل سنت نیز بر آن اتفاق دارند.
وی در تشریح دلیل این مساله اظهار کرد: دلیل اول آن دلالت آیهی شریفه 203 سوره بقره است که میفرماید «فَمَنْ تَعَجَّلَ في يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقى» آیه به تنهایی دلیل بر این نیست که باید شب سیزدهم در منی ماند ولی واژهی «وَ مَنْ تَأَخَّرَ» در روایات به این تفسیر شده است بنابراین بدون روایات آیه دلالت بر این مساله ندارد و ظاهرش تخییر است. روایات مربوط به این مساله در باب یازدهم از ابواب عود به منی در جلد چهاردهم از کتاب وسایل الشیعه نقل شده است در روایت اول این باب آمده است «احمد بن يعقوب، عن محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد، عن ابن محبوب، عن محمد بن المستنير، عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال: من أتى النساء في إحرامه لم يكن له أن ينفر في النفر الاول؛ کسی که در حال احرام عمل مواقعه را انجام داده باشد باید شب سیزدهم را بماند و در روز سیزدهم که نفر دوم است از منی خارج شود» این روایت تنها روایتی است که مربوط به نساء است و ما بقی روایات مربوط به صید است. در سند این روایات محمد بن مستنیر ذکر شده است که ضعیف است و حتی بعضی ادعا کردهاند که نام او در کتب رجال ثبت نشده است. البته نام او در کتب رجال ذکر شده است ولی او فردی ضعیف و مجهول الحال میباشد. با این حال ضعف سند این روایت با عمل اصحاب جبران شده است در روایت دوم این باب آمده است «وبإسناده عن محمد بن الحسين، عن يعقوب بن يزيد، عن يحيى بن المبارك، عن عبدالله بن جبلة، عن محمد بن يحيى الصيرفي، عن حماد بن عثمان، عن أبي عبدالله (عليه السلام) في قول الله عزّ وجلّ: (فمن تعجل في يومين فلا إثم عليه) لمن اتقى الصيد ـ يعني في إحرامه ـ فإن أصابه لم يكن له أن ينفر في النفر الاول» همانطور که مشخص است در این روایت فقط سخن از این است که کسی که صید انجام داده باشد باید شب سیزدهم را در منی بیتوته کند. در روایت سوم از روایات این باب که روایت صحیحهای است نیز این مطلب ذکر شده است «وبإسناده عن محمد بن عيسى، عن محمد بن يحيى، عن حماد، عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال: إذا أصاب المحرم الصيد فليس له أن ينفر في النفر الاول ومن نفر في النفر الاول، فليس له أن يصيب الصيد حتى ينفر الناس، وهو قول الله عزّ وجلّ: (فمن تعجل في يومين فلا إثم عليه... لمن اتقى) فقال: اتقى الصيد» در روایت هفتم این باب که باز هم روایت معتبری است بیان شده است که «عن ابن محبوب، عن أبي جعفر الاحول، عن سلام ابن المستنير، عن أبي جعفر (عليه السلام) أنه قال: لمن اتقى الرفث والفسوق والجدال، وما حرم الله عليه في إحرامه.» امام علیه السلام در این روایت میفرماید: لمن اتقی به معنای دوری از جمیع محرمات احرام است. ظاهر این روایت با روایات قبلی منافات دارد که البته آن را بعداً توضیح میدهیم. روایت هشتم که باز هم روایت صحیحه است نیز به این مساله اشاره کرده است «وبإسناده عن جميل بن دراج، عن أبي عبدالله (عليه السلام) ـ في حديث ـ قال: ومن أصاب الصيد فليس له أن ينفر في النفر الاول» در روایت دوازدهم این باب نیز آمده است «وبإسناده عن سليمان بن داود المنقري، عن سفيان بن عيينة، عن أبي عبدالله (عليه السلام) في قول الله عزّ وجل: (فمن تعجل في يومين فلا إثم عليه)، يعني: من مات فلا إثم عليه (ومن تأخر) (2) أجله (فلا إثم عليه لمن اتقى) الكبائر» عبارت «لمن اتقی» در روایات گاه به دوری از زنان، گاه به دوری از صید، گاه به دوری از تمامی محرمات احرام و گاه به دوری از تمامی کبائر تفسیر شده است. بسیار دیده شده است که گاه تفاسیر مختلفی از یک آیه ارائه شده است و ما که استعمال لفظ در اکثر از یک معنی را جایز میدانیم معتقدیم که آیه میتواند تمامی این تفاسیر را شامل شود. حتی مفسرین احتمالات دیگری نیز ارائه کردهاند که مجموع آنها چه بسا به ده مورد بالغ شود.
این مرجع تقلید بیان کرد: به هر حال برای اثبات این مساله به تمامی این روایات میتوان استناد کرد با این توضیح که نساء و صید در آن حمل بر وجوب میشود و ما زاد بر آن حمل بر استحباب میشود زیرا اصحاب فقط در خصوص صید و نساء قائل شدهاند که باید شب سیزدهم را در منی ماند.
وی ادامه داد: طائفه سومی که بر آنها واجب بود شب سیزدهم را نیز در منی بیتوته کنند کسانی بودند که تا غروب روز دوازدهم کوچ نکردهاند در نتیجه باید شب سیزدهم را نیز در منی بمانند. در خصوص این مساله نیز هم علماء بر آن ادعای اجماع کردهاند و هم آن را از باب ارسال مسلمات ذکر کردهاند. صاحب جواهر در جلد 20 صفحه 14 در خصوص این مساله چنین بیان کرده است «فلا أجد فيه خلافا، بل عن المنتهى وظاهر التذكرة الاجماع عليه» ظاهراً به نظر میرسد ایشان تنها کسی است که ادعای اجماع کرده است.
کد خبر: 1393126302909
1393/12/6
|