بازدید این صفحه: 3779 تاریخ انتشار: 1393/12/3 ساعت: 02:22:05
حضرت آیتالله مکارم شیرازی:
دلایل وجوب بیتوته دو شب در منی چیست؟
حضرت آیتالله مکارم شیرازی در درس خارج فقه خود بیان کرد: دلیل اول این مساله اجماع است و دلیل دوم آن نیز دلالت آیه 203 سوره بقره است و دلیل سوم اختصاص به روایاتی دارد که در این باب بیان شدهاند و همه آنها به این مساله اشاره کردهاند.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله مکارم شیرازی در ادامه سلسله جلسات درس خارج فقه خود با موضوع «حج» روز شنبه، 2 اسفند ماه بیان کرد: بحث ما در مورد اعمال بعد از مکه بود یعنی زمانی که حاجی طواف و سعی و طواف نساء را انجام داده است چه باید بکند؟ حاجی بعد از انجام اعمال مکه باید به منی برای بیتوته شبانه و رمی جمرات سه گانه بر گردد. البته این مساله مخصوص گذشته است یعنی زمانی که حاجیها بعد از اعمال روز عید به مکه میرفتند و بقیهی اعمال را انجام داده و به منی بر میگشتند، این در حالی است که میتوان اعمال مکه را بعد از بیتوته در منی نیز انجام داد و به عبارت دیگر اعمال مکه تا آخر ذی الحجة میتوان به جا آورد.
وی ادامه داد: امام خمینی (ره) در مساله اول میفرماید: «إذا قضى مناسكه بمكة يجب عليه العود إلى منى للمبيت بها ليلتي الحادية عشرة والثانية عشرة، والواجب من الغروب إلى نصف الليل» در جلسه گذشته حول این مساله، ابتدا اصل وجوب بیتوته را بیان کردیم و اقوال علماء را نیز مبنی بر اجماعی بودن این مساله در بین علمای شیعه نقل کردیم و بیان کردیم که اکثریت اهل سنت نیز بیتوته در شب اول و دوم را واجب میدانند. با این حال شیخ طوسی در کتاب تبیان این اعمال را از مستحبات شمرده است. همچنین مرحوم طبرسی در مجمع البیان قائل به مستحب شدن این اعمال شده است. به نظر میآید که کلام ایشان درست تفسیر نشده است زیرا حتی آیهی 203 سورهی بقره نیز بر وجوب آن دلالت دارد در این آیه آمده است «وَ اذْكُرُوا اللَّهَ في أَيَّامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ في يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقى وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُون».
آیتالله مکارم تصریح کرد: به نظر میرسد وقتی به کلام آن دو بزرگوار مراجعه میشود مشخص میشود که این دو مخالف نیستند چرا که صاحب مجمع البیان ذیل آیهی 196 سورهی بقره ابتدا واجبات حج، بعد افعال غیر رکنی و سپس مستحبات را ذکر کرده میفرماید: «و ارکان افعال الحج النیة و الاحرام و الوقوف بعرفة و الوقوف بالمشعر و طواف الزیارة و السعی بین الصفا و المروة. اما الفرائض آلتی لیست بارکان فالتلبیة و رکعتا الطواف و طواف النساء و رکعتا الطواف له و اما المسنونات من افعال الحج مذکورة فی الکتب المصنّف فیه.» ایشان در واجبات رکنی و غیر رکنی، سخنی از بیتوته و رمی جمرات و قربانی و تقصیر به میان نیاورده است. بعضی از ظاهر عبارت ایشان چنین متوجه شدهاند که اینها در نظر او مستحب بوده است. شاید بتوان توجیه کرد که ایشان این اعمال را واجب میدانستند ولی جزء حج نمیدانستند. تعبیر از مسنونات به معنای مستحباتی است که به آن ده عملی که ذکر کرده است مرتبط میباشد. مانند مسنونات طواف، مسنونات وقوف به عرفات و مانند آن. شاهد آن این است که او در ذیل آیهی 203 بیتوته را جزء واجبات میداند و بر اساس آیه میگوید که فرد مخیّر است که دو شب و یا سه شب در بیتوته بماند.
وی در مورد دلایل وجوب ماندن دو شب در منی بیان کرد: دلیل اول این مساله اجماع است و دلیل دوم آن نیز دلالت آیه 203 سوره بقره است همانطور که این آیه قبلاً ذکر شد خداوند در این آیه فرموده است که کسی که در دو روز تعجیل کند گناهی نکرده است. از آنجا که ماندن در منی در روز یقیناً واجب نیست، مراد از آیه، بیتوته در شب است به این معنا که فرد تعجیل کند و بعد از ظهر در روز دوم از منی خارج شود گناهی نکرده است. همچنین میتواند تأخیر بیندازد و شب سوم بماند و روز سوم خارج شود. در تفسیر بخش «لِمَنِ اتَّقى» دو قول مهم وجود دارد. قول اول که مستند به روایات است و در لحن روایات مربوط به این مساله بیان شده است و آن این است که منظور «لمن اتقی الصید» است، یعنی کسی که از صید در حال احرام پرهیز کرده باشد. بنابراین اگر کسی از صید پرهیز نکرده است باید سه شب در منی بماند. قول دوم یعنی کسانی که تقوا داشته باشند از همهی گناهان مانند روزی که از مادر متولد شدهاند پاک خواهند شد. این تفسیر نیز در روایات ذکر شده است بنابراین «لِمَنِ اتَّقى» یعنی پرهیز از گناهان کبیره که اگر کسی از گناهان کبیره پرهیز کند و بعد اعمال بیتوته در منی را انجام دهد از تمامی گناهان پاک میشود. به نظر میرسد بر اساس نظر ما که ما استعمال لفظ در اکثر از معنا را نه تنها جایز می دانیم بلکه از قرائن داله بر فصاحت می دانیم هر دو تفسیر از این بخش میتواند در آیه مندرج و صحیح باشد.
این مرجع تقلید در تشریح دلیل سوم وجوب عنوان کرد: دلیل سوم روایاتی است که در این باب وارد شده است د راین روایات از نفر اول و نفر دوم سخن به میان آمده است که در نفر اول باید بعد از ظهر نفر کند و در نفر دوم هر وقت از صبح میتوان نفر کند. مراد از نفر، کوچ کردن بعد از بیتوته میباشد. این روایات در کتاب وسایل الشیعه جلد 14 ص 275 باب 9 از ابواب العود الی منی ذکر شدهاند. در روایت اول این باب آمده است که «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا بَأْسَ أَنْ يَنْفِرَ الرَّجُلُ فِي النَّفْرِ الْأَوَّلِ ثُمَّ يُقِيمُ بِمَكَّةَ» در این روایت نفر اول، اشاره به حرکت در روز دوازدهم دارد و نفر دوم، کوچ در روز سیزدهم میباشد. در روایت چهارم از این باب وارده شده است «عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّا نُرِيدُ أَنْ نَتَعَجَّلَ السَّيْرَ وَ كَانَتْ لَيْلَةُ النَّفْرِ حِينَ سَأَلْتُهُ فَأَيَّ سَاعَةٍ نَنْفِرُ فَقَالَ لِي أَمَّا الْيَوْمَ الثَّانِيَ فَلَا تَنْفِرْ حَتَّى تَزُولَ الشَّمْسُ وَ كَانَتْ لَيْلَةُ النَّفْرِ فَأَمَّا الْيَوْمَ الثَّالِثَ فَإِذَا ابْيَضَّتِ الشَّمْسُ فَانْفِرْ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ فَلَوْ سَكَتَ لَمْ يَبْقَ أَحَدٌ إِلَّا تَعَجَّلَ وَ لَكِنَّهُ قَالَ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ» در تحلیل این روایت باید گفت که ابی ایوب لقب عدهای از روات است که یکی از آنها سلیمان بن داود منقری است که محل بحث میباشد. البته کفهی ثقه بودن او ترجیح دارد زیرا بزرگان معروف علم رجال او را توثیق کردهاند و فقط ابن غضائری که مشهور به سخت گیری است او را تضعیف کرده است. از دیگر کسانی که ملقب به ابو ایوباند خالد بن روید است که حتی نام او در بعضی از کتب رجال موجود نیست. همچنین منصور بن حازم ملقب به ابو ایوب است که ثقه میباشد. هلال بن مقلاص نیز ملقب به ابو ایوب است و مجهول الحال میباشد. به هر حال در مورد سند این روایت باید گفت که سند روایت مشکل دارد زیرا مشخص نیست که مراد از لقب مزبور کدام یک از این افراد هستند.
وی اضافه کرد در روایت پنجم از این باب آمده است «عَنْ حُمَيْدِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْمِيثَمِيِّ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ نَجِيحٍ الرَّمَّاحِ قَالَ كُنَّا عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع بِمِنًى لَيْلَةً مِنَ اللَّيَالِي فَقَالَ مَا يَقُولُ هَؤُلَاءِ فِي فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ قُلْنَا مَا نَدْرِي قَالَ بَلَى يَقُولُونَ مَنْ تَعَجَّلَ مِنْ أَهْلِ الْبَادِيَةِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ مِنْ أَهْلِ الْحَضَرِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ لَيْسَ كَمَا يَقُولُونَ قَالَ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ أَلَا لَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ أَلَا لَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقى إِنَّمَا هِيَ لَكُمْ وَ النَّاسُ سَوَادٌ وَ أَنْتُمُ الْحَاجُّ. در مورد سند این روایت نیز باید که اسماعیل بن نجیح که در سند این روایت وجود دارد مجهول الحال است. همچنین در روایت یازدهم از این بابد آمده است «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنِ الْعَبَّاسِ عَنْ مَنْصُورٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ أَبِي زَيْنَبَةَ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ لَا بَأْسَ أَنْ يَنْفِرَ الرَّجُلُ فِي النَّفْرِ الْأَوَّلِ قَبْلَ الزَّوَالِ» این روایت را حمل بر مضطر کردهاند زیرا در نفر اول باید بعد از زوال کوچ کرد. در روایت دوازدهم این باب وارد شده است «مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَحَدِهِمَا ع أَنَّهُ قَالَ فِي رَجُلٍ بَعَثَ بِثَقَلِهِ يَوْمَ النَّفْرِ الْأَوَّلِ وَ أَقَامَ هُوَ إِلَى الْأَخِيرِ قَالَ هُوَ مِمَّنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ» اگر چه سند این روایت ضعیف است اما به نظر میرسد که در این روایت مسلم فرض شده است که باید دو شب ماند.
کد خبر: 1393123302880
1393/12/3
|