بازدید این صفحه: 4603 تاریخ انتشار: 1393/11/20 ساعت: 09:45:00
حضرت آیتالله جوادی آملی:
خون شهید قلب تاریخ است در زمین نمیریزد و در رگهای جامعه جاری میشود
حضرت آیتالله العظمی جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: مفسران هفت یا هشت قرن پیش در جریان همین کشتگان موسی کلیم بیان کردهاند عصاره خون کودکانی که یذبحون ابنائهم در مورد آنها جاری میشد به صورت کلیم حق در آمده است. این سخنی است که در کتابهای تفسیری رواج پیدا کرده است و به اینجا رسیده است که خون شهید قلب تاریخ است در زمین نمیریزد و در رگهای جامعه جاری است که سخنی است حق. بنابراین این سخنی برخی از مفسران بود که خون فرزندان بنی اسرائیل بود که باعث پیداش و پرورش کلیم حق شد.
موضوع: تفسیر
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 23 تا 27 سوره «غافر» روز یکشنبه، 19 بهمن ماه، بیان کرد: جریان قرب قیامت که تعبیر آن این بود که «أَزِفَتِ الْآزِفَةُ» قیامت نزدیک است را میتوان از این راه نیز تبیین کرد که قیامت رجوع به ذات اقدس اله است و اگر معاد عود الی الله است و اگر الله خیلی به ما نزدیک است پس مرجع ما به ما نزدیک است بنابراین رجوع ما نیز به آن مرجع خیلی نزدیک خواهد بود و بیان مقدار و اندازه قرب ما به او نیز به آسانی ممکن نخواهد بود.
وی ادامه داد: در آیه 18 به بعد قدم به قدم حادثههایی که بعد از موت و نزدیک معاد مطرح است ذکر میکند اولین کار این است «إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ» اینها در مرحله اول قلبهایشان از ترس تا دهانشان بالا میآید و این بالا آمدن دو گونه است یکبار بالا میآید و انسان از ترس میمیرد لذا دیگر ترس و درد ندارد اما یکبار قلب تا حنجره بالا میآید اما انسان مجبور است آن را فرو ببرد تا جان ندهد که عذاب و درد مضاعف در این صورت نصیب انسان میشود. اینها در مرحله دوم وقتی که قلبشان تا دهانشان بیرون میآید مجبورند آن را فرو ببرند و این اتفاق همواره میافتد مرحله سوم فرمود چون اینها ظالم هستند سبب این همه رنج آنها همین ظلم آنها است و در مرحله چهارم افزود اگر چه در قیامت جریان شفاعت وجود دارد اما آنها مورد شفاعت قرار نمیگیرند و شفیعی ندارند چون خداوند به کسی اجازه شفاعت آنها را نداده است.
این مرجع تقلید عنوان کرد: بنابراین دومین کاری را که در این آیات مطرح شده است این است که آنها نه میمیرند و نه زندگی درستی دارند یعنی این قلب همهاش در حال بالا و پایین رفتن است، مرحله بعد این است که اینها حمیم ندارند، مرحله بعد این است که شفیع ندارند، مرحله پنجم این است که خداوند اعلام میکند که حتی از گناه چشم هم آگاهی دارد و مرحله ششم نیز این است که خداوند اعلام میکند که از آنچه در قلوب آنها میگذرد آگاه بوده و آگاهی دارد. خداوند بعد از ذکر این مراحل ششگانه که همه آنها خطر است فرمود مشرکان این خطرات ششگانه را فراموش کردهاند و از گذشته نیز عبرت نگرفتهاند، نه برهان در اینها اثر گذاشت و نه عبرت تاریخی. خداوند در ادامه عبرت تاریخی را به صورت عام ذکر فرمود سپس جریان موسی کلیم را به طور خاص بیان کرد.
وی اضافه کرد: در اینجا فرمود موسی کلیم حق را از طرف ما آورد، خودش هم نبی است، تورات او حق است و آنها همه اینها را به سخره گرفتند و گفتند این ساحر است، این کذاب است و اسنادش به خداوند دروغ است. در این آیات از فرعون، هامان و قارون منشاء فساد آن روز بودند از آنها نام برد. آنها دستور دادند که فرزندان کسانی که به موسی کلیم ایمان آوردند را بکشید و این با زمانی که دستور داده شد همه کودکانی که به دنیا میآیند بکشند تا موسی کلیم به دنیا نیاید فرق میکند. این سخن که خون شهید هدر نمیرود و در رگهای جامعه جاری میشود حرفی است که مفسران هفت یا هشت قرن پیش در جریان همین کشتگان موسی کلیم بیان کردهاند که حرف حقی است. عصاره خون کودکانی که یذبحون ابنائهم در مورد آنها جاری میشد به صورت کلیم حق در آمده است. این سخنی است که در کتابهای تفسیری رواج پیدا کرده است و به اینجا رسیده است که خون شهید قلب تاریخ است در زمین نمیریزد و در رگهای جامعه جاری است که سخنی است حق. بنابراین این سخنی برخی از مفسران بود که خون فرزندان بنی اسرائیل بود که باعث پیداش و پرورش کلیم حق شد «فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا اقْتُلُوا أَبْنَاءَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَاسْتَحْيُوا نِسَاءَهُمْ» اما همه این نقشهها و کیدهای آنها به ثمر نرسید «وَمَا كَيْدُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ» ضلات نقشه یعنی بی ثمر بودن، در راه بودن و سرگردان بودن.
این مفسر قرآن کریم بیان کرد: تفکر اومانیسیم یکی از جریانهایی است که سابقه طولانی دارد و از زمانی که وحی الهی آمده است تا زمان حال به صورتهای گوناگونی وجود داشته است اما آن وقت مقداری شفافتر بود الان در پرده است، تفکر اومانیسیمی گاهی در مورد خود شخص است یعنی هر چه من میخواهم میکنم، هر چه میل دارم انجام میدهم که این روش تبهکاران عادی در انکار وحی بود. گاهی این تفکر از این بالاتر است یعنی میگوید هر چه من میخواهم باید در جامعه انجام دهم که این روش فراعنه بود. الان اینطور نیست که کسی بخواهد ادعای خدایی کند اما عملاً همین است یعنی میگویند قانون و حرف چیزی است که من میگویم آنها به جای اینکه بخواهند خود را خلیفه خدا قرار دهند خود را این گونه جایگزین خدا قرار دادهاند. آنها به جای اینکه خداوند را منبع مبانی خود قرار دهند خود را منبع مبانی خود یعنی عدل، ظلم، مساوات، عدم دخالت در امور دیگران، آزادی و ... قرار دادهاند. بنابراین اینها مبنا و ماده را قبول دارند اما منبع را قبول ندارد و توجه به این مساله ندارند که عقل فقط چراغ است و عقل نمیتواند منبع باشد و هر چقدر انسان باهوشتر و با عقل تر باشد بهتر میتواند راه را نشان دهد و به هیچ وجه نمیتواند راه ساز باشد.
وی افزود: بنابراین در این زمان نیز همان حرف فرعون زده میشود. فرعون گفت شما بروید کنار من تنهایی کار موسی کلیم را حل میکنیم «وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى» این همان کاری بود که ذات اقدس اله درباره تبهکاران مروانی و اموی در صدر اسلام داشت و در آیه 44 سوره قلم فرمود «فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ» شما لازم نیست غصه بخورید چه میشود ما خودمان بساط غرب و استکبار و صهیونیسم را بر میداریم اما شما باید به وظیفه خود عمل کنید و حالا نیز سخن ذات اقدس اله همین است اما وظیفه ما شرکت در راهپیمایی 22 بهمن است و نگهداشتن حرمت امام و خون شهداست اما بدانیم که دیگری به این فکر است که این کشور حفظ شود و حفظ میکند چنانکه تا کنون حفظ کرده است اما وظیفه ما عرض ادب به دستورات ذات اقدس اله و حرمت خون شهداست، ما باید دینمان را ادا کنیم و باید وضو بگیریم و در این راهپیمایی شرکت کنیم. خیلی از بزرگان در همان راهپیمایی قبل از انقلاب مرتب وضو میگرفتند و شرکت میکردند آنها ذکرهای مختلفی در این راهپیمایی داشتند، آنها بررسی میکردند که پیامبران در مقامهای مختلف چه ذکری داشتند و بر اساس آن اذکار در این راهپیماییها شرکت میکردند و آن ذکرها را میگفتند. گاهی یا صمد و یا احد بود، گاهی یا کهیعص بود، اینها سخنانی بود که پیامبر هم خودش در جنگها میگفت و هم به دیگر مسلمانان دستور میداد که اینگونه بگویند. انقلاب با این شعارها در کنار شعار مرگ بر شاه و دیگر شعارهای ظاهری پیروز شد با همین شعارها حفظ شده است و با همین شعارها محفوظ خواهد ماند و با همین شعارها تا ظهور حضرت مهدی (عج) باقی خواهند ماند. فرعون هم اینجا میگوید من خودم به تنهایی بساط معجزه و وحی را بر میچینم آنها هم الان میگویند همه گزینهها روی میز است منتها لفظش را میگویند یعنی کار به دست خداوند است. شرکت در راهپیمایی 22 بهمن به مثابه احترام و درود به روح مطهر امام خمینی (ره) روح مطهر شهداست و گرامیداشت رهبر و مسئولان است. اما آن چیزی که در شرکت در این راهپیمایی مهم است این است که اذکار یا احد و یا صمد یادمان نرود، ذکر کهیعص یادمان نرود، بی وضو در این راهپیمایی شرکت نکنیم یادمان نرود که این یک عبادتی است که تا کنون با همین وضع این نظام محفوظ ماند و با همین وضع محفوظ خواهد ماند و به صاحب اصلی آن خواهد رسید.
کد خبر: 13931120302812
1393/11/20
|