بازدید این صفحه: 4045 تاریخ انتشار: 1393/11/12 ساعت: 07:52:42
حضرت آیتالله جوادی آملی:
بسیاری ازافراد اسلامی حرف میزنند ولی قارونی فکر میکنند
حضرت آیتالله جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: بسیاری از افراد اسلامی حرف میزنند ولی قارونی فکر میکنند آنها با وجود این همه نعمت خداوند میگویند که ما خودمان زحمت کشیدیم و درس خواندیم و عالم شدیم مگر قارون غیر از این را میگفت. این خطر قارونی دامنگیر بسیاری از ماهاست. این که گفته شده است هر کاری میخواهید انجام دهید «بسم الله الرحمن الرحیم» بگویید به همین واسطه است که انسان در همه جا خداوند را ببیند، این یک قرنطینه و مراقبت است. البته ثوابش را دارد اما اثر وضعی هم دارد. انسان اگر هر کاری که میخواهد انجام دهد یک لحظه فکر کند و بسم الله الرحمن الرحیم بگوید از خطر قارونی دور خواهد شد.
موضوع: تفسیر
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه) به نقل از شفقنا؛
حضرت آیتالله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 10 تا 14 سوره «غافر» روز شنبه، 11 بهمن ماه، بیان کرد: بر اساس آنچه نقل شده «أبيَ اللّه أن يُجريَ الأشياء الاّ بأسبابها؛ خداوند امتناع دارد كه چيزها را جز به وسيله اسباب آنها به اجرا درآورد» در جریان اعمال انسان و فرشتهها قانون علیت حاکم است یعنی ذات اقدس الله هیچ کاری را بدون سبب انجام نمیدهد و جزء قواعد عقلی است که ائمه معصومین همانطور که قواعد اعتقادی، فقهی و اخلاقی را بیان کردند قواعد عقلی را بر مبنای فلسفه و کلام بیان کردند بنابراین آنها علم فلسفه و کلام را نیز راه اندازی کردند. یکی از این قواعد این است که «کل قائم فی سواه معلول» یعنی هر چیزی که هستی او عین ذات او نیست سبب دارد. این مضمون هم در بیانات حضرت امیر (ع) و هم در توحید مرحوم صدوق که از بیانات امام رضا (ع) است بیان شده است. همه اینها و روایات دیگری که در این باب آمده است این مساله را تأیید میکند. اما باید توجه داشت که معنای اینکه خداوند هیچ چیزی را به جز با علت و سبب آن بیان نمیکند این نیست که «أبيَ اللّه أن يُجريَ الأشياء الاّ بواسطته» بنابراین زمانی که خداوند در جریان مرگ انبیاء و زنده کردن همه برای روز محشر خودش انجام میدهد معنایش این است که خودش سبب آن است همانطور که برای اولین بار خودش علت خلق و احیای اولیه آنها بوده است. از آنجا که او به طور کلی سب الاسباب است گاهی خودش علت و سبب مستقیم است و گاهی با واسطه سبب است و زمانی که خودش کاری را انجام میدهد معنایش این است که سببش خودش است.
وی در خصوص آیه 7 «الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ» افزود: این که بیان شده است برخی حامل عرش هستند و برخی اطراف عرش هستند مادی بودن عرش را اثبات نمیکنند اگر چه هر شئی مادی علاوه بر اینکه لزوماً محدود است باید حتماً طرف و اطراف داشته باشد اما طرف داشتن و محدودیت لازمه مادی بودن نیست، یعنی یک موجود مجرد نامحدود نیست و هر چه نامحدود نباشد طرف دارد اما این به منزله این نیست که حتماً مادی باشد. پس عرش الهی چون محدود است طرف دارد اما مادی نیست.
این مفسر قرآن کریم اظهار کرد: از آنجا که خصوصیت دنیا این است که انسان هر آنچه از معارف غیبی که قبل از به دنیا آمدن داشته است از یادش برود چرا که همه انسانها در عالم الست به توحید خداوند بلی گفتهاند اما هیچ کس آن را به خاطر نمیآورد. از همین رو در جریان رجعت هم این گونه است یعنی قرار نیست کسی که رجعت میکند همه معارف غیبی را به یاد بیاورد این خصوصیت دنیا است از همین رو در سوره انعام در پاسخ به کافران و تبهکارانی که درخواست رجعت به دنیا میکنند گفته میشود که اینها اگر دوباره به دنیا باز گردند باز هم کافر و تبهکار میشوند چرا که دیگر معارف غیبی یادشان نیست و چون یادشان نیست همان رفتار و عملکرد را دنبال میکنند. در روایات آمده است که هیچ عالمی پستتر از دنیا نیست «من هوان الدنيا علي الله، انه لا يعصي الافيها، ولا ينال ما عنده الا بتركها؛ از پستي دنياست كه خداوند جز در آن نافرماني نشود و بدانچه در مائده لطف اوست نتوان رسيد مگر بر ترك آن» خداوند این همه عالم خلق کرده است اما در هیچ کدام از این عوالم گناه نمیشود مگر دنیا.
وی ادامه داد: خداوند در این عالم نعمتهای فراوانی قرار داده است خداوند به انسان نعمت حیات، برکات و چیزهای دیگر داده است اما بسیاری از افراد اسلامی حرف میزنند ولی قارونی فکر میکنند آنها با وجود این همه نعمت خداوند میگویند که ما خودمان زحمت کشیدیم و درس خواندیم و عالم شدیم مگر قارون غیر از این را میگفت او هم میگفت خودم زحمت کشیدم و کار کردم و ثروت به دست آوردم. این خطر قارونی دامنگیر بسیاری از ماهاست. این که گفته شده است هر کاری میخواهید انجام دهید «بسم الله الرحمن الرحیم» بگویید به همین واسطه است که انسان در همه جا خداوند را ببیند، این یک قرنطینه و مراقبت است. البته ثوابش را دارد اما اثر وضعی هم دارد. انسان اگر هر کاری که میخواهد انجام دهد یک لحظه فکر کند و بسم الله الرحمن الرحیم بگوید از خطر قارونی دور خواهد شد. کسی که کارهای خودش را با بسم الله الرحمن الرحیم بگوید همیشه مراقب است و مواظب گفتار و رفتارش است کسی که اینطور زندگی کرد حیات او برزخی میشود حیاتی میشود که شهود و حضور را به همراه دارد و این حیات، حیات معادی است.
آیتالله جوادی بیان کرد: بر اساس آیه 11 و بسیاری از آیات دیگر مرگ پوسیدن نیست بلکه از پوست به در آمدن است بیان مبارک امام حسین (ع) در آن بحبوحه عاشورا بسیار مهم است زمانی که عمر بن سعد ملعون تیراندازی را شروع کرد فرمود که تیرها همچون باران میآمدند در آن بحبوحه ایشان آنچان مرگ را معنی میکند که انگار آنجا صحنه جنگ نیست ایشان میفرماید: «صَبْرًا بَنِي الْكِرَامِ! فَمَا الْمَوْتُ إلَّا قَنْطَرَةٌ يَعْبُرُ بِكُمْ» مرگ چاله نیست بلکه از چاله بیرون آمدن، از غل و زنجیر رها شدن است زودتر عبور کنید. اما به هر حال کافران در آیه 35 سوره دخان میگویند «إِنْ هِيَ إِلَّا مَوْتَتُنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُنْشَرِينَ فَأْتُوا بِآبَائِنَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ» اینها مرگ را نابود شدن و فاسد شدن میدانند و دلیلشان هم این است که تا به حال هیچ کدام از پدران آنها بر نگشتند. آنها خیال میکنند که اگر بعد از مرگ حیاتی باشد باید در این دنیا باشد که پدرانشان برگردند. در سوره مبارکه صافات به حرف باطل کافرین از طرف مؤمنین اینگونه پاسخ داده شده است که «أَفَمَا نَحْنُ بِمَيِّتِين إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ؛ آن گاه آن مرد بهشتى روى به ياران خود میکند و با شادى بسيار میگوید: اى ياران، آيا ما ديگر نخواهيم مُرد؟ آيا جز همان مرگ نخستينمان، مردنِ ديگرى نخواهيم داشت؟ آيا ما گرفتار عذاب نمیشویم؟».
وی بیان کرد: در همان سوره دخان در آیه 51 به بعد در مورد متقین میفرماید: «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ َلْبَسُونَ مِنْ سُنْدُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُتَقَابِلِينَ؛ به يقين تقواپيشگان در جايگاهى امن قرار دارند؛51 در بوستانها و در كنار چشمه سارانى.52 آنان جامههایی از حريرِ نازك و ديباى ضخيم بر تن میکنند و با اُنس و اُلفت رو به روى هم مینشینند.» سپس راجع مرگ اینها میفرماید: «لَا يَذُوقُونَ فیها الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُولَى وَوَقَاهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ؛ در آن جا [تلخى] مرگ را نمیچشند و براى هميشه زنده و جاويدند. مرگشان همان مرگِ نخستين بود كه حيات دنيا را بدان سپرى كردند، و خدا آنان را از عذاب دوزخ مصون داشته است.» اینها یک مرتبه در دنیا مردند و زنده مستقیماً وارد بهشت شدند و این آیه معلوم میکند که در نفخه صور اینها زنده بودند و زنده وارد برزخ شدند زنده وارد قیامت میشوند و زنده وارد بهشت میشوند آنها فقط یک مرگ را تجربه میکنند.
کد خبر: 13931112302736
1393/11/12
|