صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اخبار >>
مرجع ما | دلیل انکار وحی اندیشه‌های اومانیستی مشرکان بوده است
بازدید این صفحه: 4443          تاریخ انتشار: 1393/11/5 ساعت: 02:22:20
حضرت آیت‌الله جوادی آملی:
دلیل انکار وحی اندیشه‌های اومانیستی مشرکان بوده است

حضرت آیت‌الله جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: وقتی که پیامبران وحی بر مشرکان ابلاغ کردند آن‌ها چون انسان محور بودند قبول و نکول وحی را با امیال انسانی خود سنجیدند و چون وحی بر خلاف اندیشه‌های خود محورانه و انسان محورانه‌ آن‌ها بود آن را انکار کردند. انها سعی کردند به جای اینکه جانشین خداوند باشند، جایگزین خداوند شوند.

موضوع: تفسیر

 

 

به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛

 

 

حضرت آیت‌الله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 4 تا 9 سوره «غافر» روز شنبه، 4 بهمن ماه، بیان کرد: سوره مبارکه غافر چون در مکه نازل شده جریان توحید، وحی و نبوت و معاد از مسائل اصلی این سوره است. گاهی از توحید شروع می‌کند و به وحی و نبوت و نهایتاً معاد می‌رسد و گاهی نیز با بیان وحی و نبوت لاجرم به توحید و معاد اشاره می‌کند چرا که وحی و نبوت در وسط این دو است و اگر قرار باشد آن را مطرح کند باید مبدأ و انتها را نیز مطرح کند.

وی افزود: در این سوره درباره مشرکان مکه فرمود مشکل اصلی مشرکان مکه گذشته از شرک و نفی توحید یک غرور، خودخواهی و انسان محوری بود. در حقیقت این انسان مداری و انسان محوری باعث شده بود که آن‌ها حتی بت پرستی را نیز بر اساس میل خودشان انتخاب کنند. بازگشت این بت پرستی نیز به خود پرستی است چرا که زمانی که از هیچ راهی به آن نرسیدند که بت‌ها را بپرستید آن‌ها در حقیقت خودشان را می‌پرستیدند. بنابراین آن‌چیزی که امروزه به عنوان اومانیسم مطرح است از دیر زمان وجود داشته است. آن‌ها هر چه به نام وحی به وسیله انبیاء ابلاغ می‌شد را با میل و خواسته خود می‌سنجیدند هر چه مطابق میل‌شان بود قبول می‌کردند و هر چه مطابق میل‌شان نبود قبول نمی‌کردند. یعنی قبول و نکول آن‌ها بر اساس میل آن‌ها بود. آن‌ها آن روز می‌گفتند هر چه انسان می‌خواهد حق است و ره‌آورد انبیاء را نیز بر اساس خواست انسان عرضه می‌‌کردند، امانیسم امروز هم همین حرف را می‌زند این‌ها به جای اینکه سعی کنند خلیفه الله و جانشین الله شوند که باید کار خدایی را انجام دهند و بفهمند، خود را جایگزین الله کرده‌اند این‌ها در حقیقت مصداق آیه «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ» می‌باشند

آیت‌الله جوادی اظهار کرد: در این بخش از آیات خداوند می‌فرماید مشرکان انسان محور چند کار کردند یک سلسله کارهای علمی کردند که مبنای کار خود را تحکیم کنند و راه آورد وحی را باطل کنند اما در این کار موفق نشدند. بنابراین در مبارزات علمی موفق نشدند از همین رو تلاش کردند در مبارزات نظامی، سیاسی و اجتماعی بر رهبران الهی را فائق شوند و آنها را مواخذه کنند که باز هم موفق نشدند و خدا بود که برخی از آن‌ها را مواخذه کرد «كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَالْأَحْزَابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَهَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَجَادَلُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ؛ يش از اينان نيز قوم نوح و گروه‌هایی كه پس از آنان بودند، پيامبرانشان را تكذيب كردند؛ و هر امّتى آهنگ پيامبر خويش كردند تا او را بگيرند و بكُشند و يا تبعيدش كنند، و به وسيله باطل به بحث و جدال پرداختند تا بدان حق را تباه سازند؛ من هم آنان را به عذاب گرفتم؛ پس بنگر كه عقوبت من چگونه بود.» این مواخذه برای هر قومی متفاوت بود گاهی با طوفان بود، گاهی با آب بود، گاهی با زلزله بود.

وی ادامه داد: بنابراین تمام تلاش مشرکان این بود که یا از لحاظ علمی، یا از طریق جنگ و یا از طریق کشتن پیامبران حق را خاموش کنند اما آن‌ها نتوانستند و سنت الهی این است که باطل را از بین ببرد و حق را احیا کند و انبیاء را پیروز کند «وَكَذَلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحَابُ النَّارِ؛ آرى، همان گونه كه كافران امّت‌های گذشته به عذاب‌های دنيوى گرفتار شدند، سخن پروردگارت در حق همه كافران، از جمله كافران امّت تو تحقق يافت كه آنان همدم آتش دوزخ خواهند شد»

این مفسر قرآن کریم بیان کرد: فخر رازی در اثبات بحث جبریت خود به این آیه استدلال کرده است و گفته آیا خدا از ازل می‌دانست که این شخص قرار است جهنمی شود یا خیر؟ در صورتی که جواب خیر باشد بنابراین علم خدا ناقص است و نعوذبالله جهل خداوند اثبات می‌شود، اما اگر جواب مثبت باشد جبر ثابت می‌شود چرا که انسان اگر با وجود علم خدا کاری خلاف علم خدا بکند باز هم نعوذبالله جهل خدا ثابت می‌شود. جواب این است که خداوند قطعاً می‌داند که آیا فلان شخص فلان معصیت را انجام می‌دهد یا نمی‌دهد همانطور که می‌داند مثلاً در فلان جا فلان معدن شکل می‌گیرد یا در فلان مکان بر اساس امکاناتی که وجود دارد فلان گیاه می‌روید یا میوه می‌دهد یا اینکه فلان حیوان در فلان وقت بنا بر غریزه خود فلان کار را می‌کند در مورد انسان هم می‌داند که انسان با اختیار خود در فلان وقت چه می‌کند آیا معصیت می‌کند یا نمی‌کند. بنابراین دانستن خدا بر اساس میل و اراده انسان است یعنی می‌داند که فلان انسان در آن شرایطی که وجود دارد چه راهی را انتخاب می‌کند. پس اینچنین نیست که نعوذ بالله علم خداوند باعث جبر یا عصیان انسان شود. اگر این مساله ثابت باشد این جبر باید در مورد خود خداوند نیز ثابت باشد چرا که خداوند علم به کار خویش دارد و چون علم دارد پس باید مجبور باشد که این قضیه باطل است.

وی اضافه کرد: جریان عبد و کنیز در اسلام به واسطه این بوده است که برخی را واقعاً باید به عنوان عبد گرفت و پرورش داد. دین در گذشته این کار را به خوبی مطرح کرده است چرا که در سیره ائمه همین بوده است آن‌ها بسیار عبد و کنیز می‌خریدند و در جریان ماه رمضان یا ماه‌های دیگر آموزش می‌دادند و تربیت‌شان می‌کردند و سپس آن‌ها را آزاد می‌کردند. بر همین اساس است که ما در فقه باب گرفتن بنده نداریم (رق) بلکه باب آزاد کردن بنده (عتق) داریم. در عصر حاضر نیز انسان‌هایی پیدا می‌شوند که فقط چهره‌ی آن‌ها شبیه انسان است و واقعاً حیوان ناطق هستند. اینطور نیست که این‌ها حقیقتاً انسان باشد و گاهی قرآن بسوزند، گاهی کاریکاتور بکشند این‌ها حقیقتاً حیوان هستند. این که کسی بتواند حیوانیت دیگران را ببیند سه راه دارد یکی اینکه خودش اهل کشف و شهود باشد که مقدور همه نیست، یکی اینکه توفیقی نسیب انسان شود نظیر اصحابی که در زمان امام سجاد و امام باقر (ع) در حج توانستند به برکت این دو امام چهره‌ حج گزاران که بیشترشان شبیه حیوان بودند ببینند. راه سوم نیز انسان صبر کند ببیند این‌ها به چه صورتی محشور می‌شوند. مشکل این است که نمی‌شود حرف را به این‌ها فهماند، آن‌ها نمی‌فهمند که انبیاء آمدند به انسان شرف دادند، امنیت دادند، آزادی دادند، کمال دادند. آدم نمی‌داند این‌ها چطور می‌توانند انبیائ را زندگی بشر حذف کنند. این‌ها واقعاً نمی‌فهمند. اینکه انبیاء و اولیا گاهی با آنان سخن می‌گفتند از این باب بود که دیگر آن‌ها عذری نداشته باشند. آن‌ها خودشان می‌گفتند که تفاوتی نمی‌کند که ما را انذار کنید یا نکنید به هر حال ما نمی‌پذیرم همین عدم فهم است که به انسان اجازه می‌دهد به کسی که مرکز علم، ادب، انسانیت، کرامت و حسن خلق است بی ادبی کنند.

این مرجع تقلید تصریح کرد: خداوند آیه بعدی به دیگر موجودات یعنی فرشتگان و حاملان عرش اشاره می‌کند که بار سنگین تدبیر الهی به دوش آن‌هاست که خداوند از آن‌ها به مدبرات یاد می‌کند. این فرشتگان و تمام آن‌هایی که حول عرش هستند و تحت فرمان این فرشتگان مدبر هستند برای مومنان طلب مغفرت می‌کنند، در حقیقت این خودش نحوی از شفاعت است چرا که فرشتگان الهی برای کسانی که در راه خدا هستند و به سمت خداوند می‌روند و بالاخره اشتباهی، عصیانی دارند طلب مغفرت می‌کنند «الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ؛ فرشتگانى كه عرش الهى را حمل می‌کنند و كسانى كه بر گرد آن هستند، پيوسته با ستايش پروردگارشان او را تسبيح مى گويند و به يكتايى او در تدبير جهان ايمان دارند، و براى كسانى كه يگانگى خدا را باور کرده‌اند، آمرزش می‌طلبند، مى گويند: پروردگارا، رحمت و دانش تو همه چيز را فراگرفته است؛ پس كسانى را كه به سوى تو بازگشته و راه تو را پیموده‌اند بيامرز و آنان را از عذاب دوزخ نگاه دار.» حیات را اسرافیل و زیر مجموعه او اداره می‌کنند، علم را جبرائیل و زیر مجموعه او اداره می‌کنند، رزق و روزی و اقتصاد را میکائیل اداره می‌‌کنید، توفی و مرگ را عزائیل و زیر مجموعه‌اش اداره می‌کنند. این فرشتگان مدبران امر الهی هستند و این به این معنا نیست که خداوند در عالم حضور ندارد بلکه گاهی خداوند مستقیماً حضور دارد و گاهی حضور او غیر مستقیم و به صورت مدبرات و فرشتگانی هست که به دستور او کار می‌کنند.

کد خبر: 1393115302646
1393/11/5

Share

بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن