صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اخبار >>
مرجع ما | علم با ترس عقلانی از خداوند ملازم است
بازدید این صفحه: 3691          تاریخ انتشار: 1393/9/14 ساعت: 00:43:37
حضرت آیت‌الله جوادی آملی:
علم با ترس عقلانی از خداوند ملازم است

حضرت آیت‌الله جوادی آملی در درس خارج فقه خود بیان کرد: بر اساس آیات و روایات می‌توان گفت که بین علم و عقل و ترس از خداوند ملازمه برقرار است هر چه انسان عالم‌تر باشد عاقل‌تر می‌شود و هر چه عاقل‌تر باشد ترس و هراس عقلانی او از خداوند بیشتر می‌شود بر همین اساس است که پیامبر (ص) در مورد خود فرموده است که من عالم‌ترین شما و هراسنا‌ک‌ترین فرد نسبت به خداوند هستم.

موضوع: دروس

 

 

به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه) به نقل از شفقنا؛

 

 

حضرت آیت‌الله جوادی آملی در آغاز سلسله جلسات درس خارج فقه خود با موضوع «ربا» روز چهار شنبه، 12 آذر ماه، بیان کرد: مسئله‌ای که در جریان موارد نفی ربا باقی ماند این است که حال که میان پدر و پسر ربا نیست آیا باید کالای مورد معامله به طور کامل برای خودشان باشد یا اگر در مال ربا گرفته شده یا ربا داده شده شریک داشتند نیز ربا صحیح است؟ در پاسخ باید گفت که مال مورد ربا باید به طور کامل برای پدر و پسر باشد و اگر غیر نیز در این مال شریک باشد ربای انجام شده در مورد سهم و قسمت پدر و پسر صحیح است و در غیر آن صحیح نیست و باطل است. این معامله در حقیقت ملفق از صحیح و باطل است بنابراین بر همین اساس این معامله نسبت به مال پدر و پسر صحیح و نسبت به مال غیر باطل است.

وی افزود: یکی دیگر از راه‌هایی که علما برای رهایی از ربا ذکر کرده‌اند نجات پیدا کردن از حب مال است بقیه با وسوسه همراه است، مشکل علاقه به مال این است که این علاقه مشکل ما را حل نمی‌کند، برای ما دردسر دارد و مشکل آفرین است و هر چه ما بخواهیم او را رها کنیم او ما را رها نمی‌کند. در جریان مرگ انسان مجبور است همه اموال خود را رها کند اما این رهایی انسان از اموال باعث نمی‌شود که اموال نیز از انسان رها شوند چرا که اگر اینطور می‌شد و آن‌ها از انسان رها و جدا می‌شدند که انسان در قبر عذابی نداشت. نه فشاری در حال احتضار داشت و نه در قبر. مال و اموال را از انسان در لحظه مرگ می‌گیرند اما تعلق مال را نمی‌گیرند گرفتن مال با وجود تعلق به مال و اموال درد آور است این به مانند معتادی است که او را از مواد می‌گیرند و از رسیدن مواد به او جلوگیری می‌کنند این معتاد چقدر این مسئله برایش درد آور است چون علاقه و علقه را به مواد دارد اما از رسیدن به آن ممنوع شده است. حب مال حلال درد‌های مقطعی دارد اما دردهای مال حرام انسان را رها نمی‌کند. این تخلصی که بیان شد فقهی نبود بلکه کلامی است.

آیت‌الله جوادی آملی اظهار کرد: یکی دیگر از راه‌های تخلص از ربا این است که مالی که می‌خواهند معامله کنند به یکدیگر هبه کنند یعنی اگر کسی می‌خواهد یک خروار گندم خوب را به دو خروار گندم نا مرغوب معامله کند به جای معامله این معوضین را به هم دیگر هدیه کنند. این هبه معوضه است و روشن شد که بین هبه معوضه و بیع فرق جوهری است. در بیع مبادله مال به مال است ولی در هبه معوضه فعل به جای فعل می‌نشیند نه موهوب و چون فعل در مقابل فعل است از موارد ربا نیست چون که مال نیستند که بخواهند یک جنس و یک اندازه باشند. لکن باید توجه داشته باشند که نباید عوض را شرط کنند چون اگر شرط کنند باز شبهه ربا به وجود خواهد آمد. اگر چه ممکن است قصد این کار را داشته باشند اما قصد با انشاء فرق می‌کند و آنچه در مسئله معاملات مهم است انشاء است نه قصد. چون قصد نه در ایجاب موجب و نه در قبول قابل و نه در هیچ چیز معامله اثری ندارد. اگر شرط در هبه باشد در انشاء می‌آید و در حریم عقد قرار می‌گیرد و نباید اضافه در آن باشد.

وی ادامه داد: بیع بر خلاف بسیاری از عقود دو حوزه دارد یک حوزه آن تملیک و تملک است و حوزه دیگر آن تعهد به عقد و الزام آن است مسئله ای که در بسیاری از عقود یک طرفه مانند بیع وجود ندارد یعنی حوزه دوم در آن‌ها وجود ندارد بر همین اساس است که در این گونه عقود می‌توان هبه را پس گرفت. این تعهد ثانی بر اساس «اوفوا بالعقود» است نه «احل الله البیع». در بیع است که این دو بعد مطرح است اما در عقود دیگر این دو بعد مطرح نیستند.

این مرجع تقلید بیان کرد: البته باید توجه داشت که چون برخی از راه‌های تخلص ربا تعبدی هستند انسان نباید «ان قلت» کند چون تعبد هستند و گاهی این تعبد می‌گوید با یک لفظ مشکل حل می‌شود مانند مسئله نامحرم که با یک لفظ و یک صیغه عقد محرم می‌شوند. البته تنها لفظ نیست و این لفظ احکام فراوانی مانند وجوب نفقه و... را در پی دارد اما آغاز آن با لفظ بوده است. راه سوم تخلص از ربا این است که قرض باشد با تبرئه فوری. در این صورت مشتری یک خروار گندم خوب را به خریدار قرض بدهد بعد خریدار نیز دو خروار گندم نامرغوب را به مشتری قرض بدهد بعد از این هر دوی این‌ها ذمه دیگری را تبرئه کنند.

وی در ادامه به تبیین مسئله اخلاقی پرداختند و عنوان کردند: علم را ذات اقدس اله در قرآن کریم و اهل بیت در روایات مشخص کردند که علم چیست؟ آثار علم را نیز قرآن و روایات بیان کرده‌اند و فرمودند یکی از آثار علم خشیت در مقابل پروردگار است که آن را در قران حتی با حصر بیان کرده‌اند «انما یخشی الله من عباده العلما» عالمان دین به طور دقیق از ذات اقدس اله هراسناک هستند خشیتی معقول که بالاتر از خوف است. خداوند در آيه 43 سوره عنکبوت می‌فرماید «وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ» برای مردم عادی در قرآن مثال‌هایی می‌زنیم اما فقط عالمان در آن تفکر و تعقل می‌کنند. بر این اساس آنان بهره اساسی از این امثال می‌برند چرا که این مثل‌ها را نردبان می‌کنند برای رسیدن به عقل. عقل نیز همان چیزی است که با آن باید جنت و بهشت کسب شود. بنابراین علم اگر سبب کسب بهشت نباشد نردبانی است که انسان را به چاه می‌برد. از این آیه بر می‌آید که علم نردبان است که باید با مهندسی عقل کار کند.

آیت‌الله جوادی آملی تصریح کرد: در تفسیر آیه «انما یخشی الله من عباده العلما» روایتی از حضرت رسول نقل شده است که بیان کردند من از شما عالم‌تر هستم و بیشتر از همه شما از خداوند هرسناک‌تر هستم. این سخن حضرت رسول (ص) نشان می‌دهد که هم بین علم و خشیت تلازم است هم بین درجات علم و خشیت تلازم است. یعنی هر کسی عالم تر شد اخشی‌تر باید بشود و هر کسی عالم تر شد باید عاقل‌تر باشد و هر چه عقل بیشتر باشد خشیت از خداوند هم بیشتر خواهد بود. بر این اساس اگر کسی اعلم و اعقل بود ولی اخشی نبود مثل این است که نردبانی دست او باشد و از آن بالا نرود و بالا نرفته باشد.

وی ادامه داد: انسان باید همیشه سود و زیان خودش را حساب کند چرا که تنها کسی که به انسان کار دارد و هوای انسان را باید داشته باشد خودش است بنابراین اگر ما خودمان مراقب خود نباشیم چه چیزی را و چگونه می‌توانیم محاسبه کنیم به مانند تجاری هستیم که دفتر حساب و کتاب ندارد از همین رو نمی‌تواند حساب و کتاب سود و ضرر خودش را داشته باشد. به ما گفته‌اند که انسان باید هر کاری که می‌کند یادداشت کند تا بتواند محاسبه کند. تقوای مراقبه است که به تقوای محاسبه می‌رسد. اگر انسان به فکر خودش باشد دیگر به فکر دیگران نیست. هیچ کس در این عالم علیه ما کار نمی‌کند و تنها کسی که علیه انسان عمل می‌کند نفس اماره انسان است که او را به سوء امر می‌کند بقیه مسائل، مسائل جزئی است که به گلایه‌ها، توقعات حق یا نا حق انسان باز می‌‌گردد.

کد خبر: 1393914302262
1393/9/14

Share

بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن