بازدید این صفحه: 3304 تاریخ انتشار: 1393/9/11 ساعت: 01:07:34
حضرت آیتالله مکارم شیرازی:
در حلق و تقصیر نیاز به نیت وکیل نیست
حضرت آیتالله مکارم شیرازی در درس خارج فقه خود بیان کرد: اگر کسی در حج به شخص دیگری دستور داد تا برای او حلق کند، از آنجا که شخص اجیر شده در حکم آلت تقصیر است، نیت بر او واجب نیست اما اگر شخص بعنوان وکیل بود نه آلت، بر او نیز نیت واجب است.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله مکارم در ادامه سلسله جلسات در خارج فقه خود روز دوشنبه، 10 آذر ماه، چنین فرمود: بحث ما در مسئله 28 پیرامون تقصیر در حج بود، گذشت که در این مسئله 5 فرع وجود دارد که چهار فرع آن را ذکر کردیم، امروز وارد فرع پنجم میشویم، مرحوم امام (ره) در این فرع میفرماید: «ويجب فيهما النية بشرائطها ينوي بنفسه، والأولى نية الغير أيضا مع الايكال إليه» یعنی بر فرد واجب است در زمان حلق و یا تقصیر نیت کند، و در این نیت باید شرایط نیت را نیز رعایت کند مثلاً قصد قربت کند و ... . ایشان در ادامه میفرمایند اگر در این کار کس دیگری را وکیل کرده است بهتر است هم خود او نیت کند و هم فرد وکیل. نکته اول این است که شکی در وجوب اصل نیت نیست، زیرا از آنجا که تمام حج عبادت است، جزء، جزء آن نیز عبادت محسوب خواهد شد، یعنی حلق و تقصیر نیز عبادت است و عبادت نیاز به نیت دارد، پس هر آنچه که در مسئله عبادات برای نیت واجب دانسستیم، در این مسئله نیز برای نیت واجب خواهد بود. نکته بعد این است که نیت بر چه کسی واجب است؟ آیا وکیل باید نیت کند یا این که خود فرد و یا هر دو؟
وی ادامه داد: شکی در وجوب نیت بر خود فرد در تمام صور مسئله نیست، زیرا اگر بالمباشره حلق و یا تقصیر کرده باشد، فعل خود او بوده و نیاز به نیت دارد و اگر بالتسبیب نیز حلق و یا تقصیر کرده باشد، باز فعل به خود او نسبت داده میشود، در نتیجه در هر صورتی نیت بر خود او واجب است، شاهد این مطلب هم این است که حتی زمانی که وکیل برای او حلق کرده است اگر از او سؤال شود میگوید، حلق کردم. اما در مورد این که اگر شخص دیگری را برای حلق مأمور کرد، آیا نیت بر او نیز واجب است یا خیر؟ باید گفت نیت غیر به نقش او بستگی دارد، یعنی اگر غیر به منزله آلت حلق بود، نیازی به نیت کردن او نیست، اما اگر غیر بعنوان وکیل بود نه آلت، لازم است وکیل نیز نیت کند، همانگونه که در مسئله نماز استیجاری نیز می گوییم هم اجیر کننده نیت میکند و هم اجیر شده. از عبارت مرحوم امام این گونه برداشت میشود که گویا ایشان پذیرفتهاند که غیر در حکم آلت است، چرا که میفرمایند اولی این است که غیر نیز نیت کند، یعنی مستحب است که غیر نیز نیت کند، اما در انتهای عبارت از لفظ ایکال استفاده کردهاند که به معنی وکیل گرفتن است، یعنی معنای عبارت این خواهد شد که اگر کسی را به عنوان وکیل در حلق و تقصیر قرار داد، بر فرد وکیل مستحب است نیت کند، این در حالی است که گفتیم در صورت وکالت نیت واجب است، البته میتوان این اشکال را به تسامح در تعبیر باز گرداند. چرا که حق این است که نیت حاجی کافی بوده و غیر به منزله آلت محسوب میشود در نتیجه نیاز نیست غیر نیز نیت کند.
آیتالله مکارم افزود: مرحوم امام در مسئله 29 میفرماید: «لو تعين عليه الحلق ولم يكن على رأسه شعر يكفي إمرار الموسى على رأسه، ويجزي عن الحلق، ولو تخير من لا شعر له بينه وبين التقصير يتعين عليه التقصير. ولو لم يكن له شعر حتى في الحاجب ولا ظفر يكفي له إمرار الموسى على رأسه» همانگونه که مشخص است امام در این مسئله سه فرع را مطرح میکند، فرع اول این که اگر حلق بر کسی متعین شد در حالی که او مو ندارد، (البته بنا بر نظر قائلین به این قول که امثال صروره و ... باید حلق کند، زیرا قبلاً گفتیم که به نظر ما حلق در هیچ کجا متعین نیست) چه اصلع باشد یعنی مادر زاد مو نداشته باشد و چه این که قبلاً موهای خود را تراشیده باشد، تنها کافی است که تیغ را بر وی سر او بچرخانند و حلق از او ساقط میشود. ایشان در ادامه وارد فرع دوم شده و میفرماید اگر کسی که مو ندارد میان حلق و تقصیر مخیر بود، باید تقصیر کند، البته تقصیر در اینجا به معنی تقصیر ناخن است چرا که او اصلاً مو ندارد که بخواهد موهای خود را حلق و یا تقصیر کند و در فرع سوم میفرمایند: اگر فردی مخیر میان حلق و تقصیر شد در حالی که نه مویی در سر و صورت دارد و نه ناخن برای کوتاه کردن، او نیز باید تیغ را روی سر خود بکشد. اگرچه مرحوم امام این سه صورت را فرمودهاند اما از کلمات علما این سه صورت به دست نمیآید.
وی ادامه داد: در صورت اول امام (ره) فرمود اگر کسی مو نداشت و حلق در حق او متعین بود، باید امرار موسی کند، یعنی تیغ را بر روی سر خود بکشد. اجمالاً علما در این مسئله متفق القول هستند که اگر کسی مو نداشت باید امرار موسی کند، بعنوان مثال مرحوم صاحب جواهر در این رابطه میفرماید: «ومن ليس على رأسه شعر خلقة أو غيرها سقط عنه الحلق إجماعا بقسميه، ولكن يمر الموسى عليه إجماعا في محكي التذكرة ومن أهل العلم في محكي المنتهى» یعنی اگر کسی مو نداشت، چه مادر زاد اصلع بود و چه این که قبلاً سر خود را تراشیده بود، بالاجماع علمائنا هر دو قسم حلق از او ساقط میشود، و باید تیغ را بر روی سر خود بگرداند، البته در منتهی ادعا شده که تمام علمای اسلام از شیعه و غیر شیعه در این مسئله متفق القول هستند.
کد خبر: 1393911302215
1393/9/11
|