به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛

حضرت آیت‌الله العظمی نوری همدانی در ادامه سلسله جلسات درس خارج فقه خود با موضوع «ولایت فقیه» روز سه شنبه، 20 آبان ماه، بیان کرد: شیخ اعظم انصاری 10 روایت را برای بحث ولایت فقیه ذکر کرده است و چون خود ایشان این بحث را قبول ندارد تلاش می‌کند با ذکر روایاتی که در این باب مطرح شده است آنها را از نظر سند یا دلالت برای اثبات ولایت فقیه مخدوش کند. نهایت چیزی که ایشان در مورد فقیه معتقد است بیان احکام است چرا که این روایات دلالت بر این نمی‌کنند که فقیه اداره جامعه و مدیریت جامعه ندارند شان علما این است که روایات و احادیث معصومین را برای ما مردم باز گو کنند.

وی ادامه داد: شیخ برای اثبات عدم دلالت روایات در مورد هر کدام از روایات سخن نگفته است یعنی بعد از ذکر هر روایت به تحلیل روایت نپرداخته بلکه بعد از بیان هر ده روایت، تلاش می‌کند همه را با یک دلیل مردود اعلام کند. بر این اساس وی درباره کل انها گفته است که هیچکدام دلالت بر ولایت فقیه ندارند. ایشان معتقد است که ولایت فقیه با اطلاقات و عمومات ثابت نمی‌شود.

آیت‌الله نوری همدانی تصریح کرد: اولین روایتی که شیخ اعظم انصاری برای بحث ولایت فقیه عنوان می‌کند این روایت است که «روى الكليني بسند صحيح عن القداح عن أبي عبد اللّه(عليه السلام)قال: قال رسول اللّه:«من سلك طريقاً يطلب فيه علماً سلك اللّه به طريقاً إلى الجنة... إلى أن قال: وإنّ العلماء ورثة الأنبياء، إنّ الأنبياء لم يورثوا ديناراً ولا درهماً ولكن ورثوا العلم فمن أخذ منه أخذ بحظ وافر»، روایت دوم روایت «... الفقهاء امناء الرسل...»، روایت سوم «... علماء امتی کانبیاء بنی اسرائیل...»، روایت چهارم «علی(ع): اولی الناس بالانبیاء اعلمهم بما جاووا بن ان اولی الناس بابراهیم للذین تبعوه...»، روایت پنجم «امام حسین (ع)... ذلک بان مجاری الامور و الاحکام علی ایدی العلماء بالله الامناء علی حلاله و حرامه... »، روایت ششم «ان منزله الفقیه فی هذا الوقت کمنزله الانبیاء فی بنی اسرائیل... .» روایت هفتم، «.. اللهم ارحم خلفائی، ‌قیل یا رسول الله، و من خلفائک؟ قال الذین یأتون من بعدی، یروون عنی حدیثی و سنتی»، روایت هشتم«مقبوله عمر بن حنظله: ... قدجعلته علیکم حاکما... »، روایت نهم «مشهوره ابن خدیجه... فانی قد جعلته قاضیاً»، روایت دهم« توقیع امام زمان (عج)... هم حجتی علیکم و انا حجه الله... » که تمام این روایات را مفصلا بیان خواهیم کرد و در دلالت هر کدام به طور جداگانه سخن خواهیم گفت. شیخ انصاری بعد از بیان این روایات بدون اینکه بخواهد هر کدام را مخدوش کند با رد دلالت این روایات بر ولی فقیه عنوان می‌کند که نهایت چیزی که از این روایات فهمیده می‌شود این است که علما وظیفه دارند احکام خدا را به مردم بگویند اما ولایت و تسلط بر اموال و انفس مردم را این روایات اثبات نمی‌کنند.

وی اضافه کرد: بنابراین شیخ اعظم انصاری که از جمله منکرین ولایت فقیه است بعد از بیان روایات و رد دلالت آنها بر ولایت فقیه می‌گوید که اثبات ولایت فقیه سخت از کندن خارهای درخت خاردارد است «خرط القطات». تقریبا تمام محشین و شراح مکاسب سخن شیخ اعظم را تایید کردند. افرادی مانند آخوند خراسانی در حاشیه متاجر، علوم اصفهانی، ایراونی، آیت الله حکیم، آیت الله خویی و ...تقریبا بسیاری از علما سخن شیخ اعظم انصاری را تایید می‌کنند و فقط امام است که در مقابل اینها قرار دارد و تاکید دارد که تمام این روایات دلالت بر ولایت فقیه دارند. بسیاری از علمای دیگر بر سند و دلالت این روایات خدشه کردند که این روایات ظهور بر ولایت فقیه ندارند.

این مرجع تقلید بیان کرد: روایت اول در کتاب وسایل جلد بیستم آمده است این روایت، روایت دوم از باب هشتم از ابواب صفات قاضی است که به دو طریق نقل شده است یکی از ابی البختری که ضعیف است و دیگری از قداح که ضعیف نیست در این روایت آمده است «وعن محمد بن يحيى، عن أحمد بن عيسى، عن محمد بن خالد عن أبي البختري، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: إن العلماء ورثة الأنبياء وذاك أن الأنبياء لم يورثوا درهما ولا دينارا وإنما أورثوا أحاديث من أحاديثهم فمن أخذ بشئ منها فقد أخذ حظا وافرا، فانظروا علمكم هذا عمن تأخذونه، فان فينا أهل البيت في كل خلف عدولا ينفون عنه تحريف الغالين، وانتحال المبطلين، وتأويل الجاهلين» بحث مهم در این روایت همان بحث ارث بردن علما از انبیائ است و اینکه گفته می‌شود کسی از کسی ارث می‌برد یعنی چه. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌‌گوید ارث یعنی مال را از کسی به ارث بودن این در حالی است که این کلمه در قرآن و روایت بسیار وسیع‌تر استفاده شده است.

شفقنا