صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اخبار >>
مرجع ما | واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند / عبدالرحیم اباذری
بازدید این صفحه: 3893          تاریخ انتشار: 1393/8/19 ساعت: 01:13:33
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند / عبدالرحیم اباذری

این آقایانی که ادعای خدایی می‌کنند با اینکه در اقلیت هستند ولی همین اقلیت مانند لکه‌سیاهی در عمامه سفید به چشم می‌آیند و بزرگترین ضربه‌ها و صدمه‌ها را به حوزه و روحانیت وارد می‌کنند.

موضوع: دیدگاه

 

 

 

 

به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه) به نقل از دین آنلاین؛

 

 

از سال‌های ۴۹- ۱۳۴۸ که حدود نه و ده ساله بودم با مرحوم آیت الله احمدی میانجی آشنا شدم. آن مرحوم تعطیلات تابستان و ماه‌های مبارک رمضان و محرم‌الحرام به طور مرتب به شهر میانه تشریف می‌آورد و در انجمن دین و دانش و بعضی مساجد دیگر به منبر می‌رفت. از همان دوران نوجوانی دوست داشتم و پای منبر علمای شهر حاضر می‌شدم. از همین رو به منبرهای ایشان هم علاقه پیدا کردم. آن زمان آیت‌الله احمدی در شهر میانه با نام آشنای «حاج میرزا علی آقا» معروف بود. در سخنرانی تکیه کلام‌هایی داشت همه را یاد گرفته بودم. نکات اخلاقی را از بعضی اساتید به‌خصوص نقل می‌کرد، دقیقاً آویزه گوشم شده بود.
از جمله یک مطلبی را خیلی از ایشان شنیده و به حافظه سپرده بودم ولی آن طوری که باید و شاید برایم مفهوم و جا نیفتاده بود. گاهی ایشان به مناسبت‌های گوناگون نقل می‌کرد و می‌فرمود: بعضی طلبه‌ها وقتی سال اول وارد حوزه علمیه می‌شوند و مقداری «ضرب زید عمرا وضرب، ضربا و ضربوا» می‌خوانند، خیال می‌کنند عالِم دَهر شدند و یک حالت تکبر و غرور به آنها دست می‌دهد به گونه‌ای که ادعای خدایی می‌کنند! بعد که یک سال می‌گذرد و سال دوم اندکی به درس‌های بالاتر می‌روند و بعضی چیزهای جدید یاد می‌گیرند، می‌بینند مثل اینکه ادعای خدایی، یک ادعای بزرگی است، پایین‌تر می‌آیند و این بار ادعایی پیامبری می‌کنند. همین‌طور سال بعد پایین‌تر می‌آیند و ادعای امامت می‌کنند. یعنی هر چقدر علم و آگاهی و تقوایشان زیادتر می‌شود به همان اندازه بر تواضعشان افزوده می‌شود. وقتی به مراتب عالی می‌رسند تازه متوجه می‌شوند که چیزی بلد نیستند و مجهولاتشان بیشتر از معلوماتشان است.
این مطلب را شاید بیش از ده بار از آن عالم بزرگ، با لحن خاص که مختص ایشان بود، شنیده بودم ولی برایم مبهم و مجهول مانده بود تا اینکه بعد از پیروزی انقلاب توفیق شامل حالم شد وارد حوزه شدم و در مدت اندکی با تمام وجود عمق این مطب را دریافتم.
واقعیت این است که این حالت در همه طلاب به وجود می‌آید و البته اختصاص به طلاب هم ندارد و در میان دانشجویان و دانشگاهیان و درجمع عالمان و دانشمندان به معنای اعم نیز می‌توان آن را مشاهده کرد، لیکن نسبت به افراد از حیث شدت و ضعف فرق دارد. در بعضی افراد شدیدتر وپررنگ‌تر و در بعضی ضعیف‌تر وکم‌رنگ‌تر است. همان‌طوری که گفته شد در اغلب افراد این حالت موقتی است، وقتی آنها به مراتب عالی از علم و تقوا می‌رسند، این رذیله نیز به‌تدریج از بین می‌رود.
اما در این میان، افراد قلیلی هم هستند که اینها با اینکه مراحل سطوح عالی و خارج را طی می‌کنند و در ظاهر فارغ‌التحصیل می‌شوند اما چون سعی و تلاششان طولی و در حد یادگیری یک‌سری اصطلاحات و الفاظ بوده است، در واقع در همان مقطع دوره مقدمات، سال اول و دوم می‌مانند و تا آخر عمر ادعای خدایی می‌کنند. به عبارت دیگر اینان اگر چه از نظر علمی پیشرفت خوبی می‌کنند اما از حیث رشد عقلی درسطح یک طلبه سال اول در جا می‌زنند. در زبانِ قال، اگر چه دم از قرآن و حدیث و سیره و سنت می‌زنند ولی زبان حالشان مخالف همه اینها است. از این جور افراد در محیط‌های دانشگاهی نیز می‌توان سراغ گرفت، کسانی که از نظر علمی تا مدرک دکترا و پروفسوری صعود می‌کنند اما از نظر عقلی هنوز درسطح شاگرد کلاس پنجم ابتدایی قرار دارند.
متأسفانه گاهی در حوزه دیده شده وقتی از اینان برای سخنرانی در مراکر استان‌ها یا شهرستان‌ها دعوت می‌شود با دعوت کنندگان شرط می‌بندند که اولاً: در ورودی و میادین شهر برایش بنر خوش‌آمدگویی نصب کنند و ثانیاً: عنوانشان را هم آیت‌الله بنویسند. نگارنده چون اولین بار از این واقعیت تلخ با خبر شد نتوانست باور کند و مدتی حمل بر صحت کرد تا این خود از مدیر مسئول یکی از روزنامه‌ها شنید که می‌گفت: یکی از این آقایان مرتب به دفتر روزنامه زنگ می‌زند که چرا اسم مرا با پیش‌وند آیت‌الله نمی‌آورید. آن مدیر مسئول می‌گفت: منم به همکاران سفارش کردم حالا که این طور شد در مورد وی فقط به حجت الاسلام بسنده کنید.
یادش به خیر و نامش گرامی باد، تا همین اواخر مردم شهرستان میانه و محله خاکفرج قم مرحوم آیت الله احمدی میانجی را بیشتر با عنوان «حاج میرزا علی آقا » می‌شناختند، خود آن مرحوم نیز با همین نام خیلی راحت‌تر و مأنوس‌تر بود.
این آقایانی که ادعای خدایی می‌کنند با اینکه در اقلیت هستند ولی همین اقلیت مانند لکه‌سیاهی در عمامه سفید به چشم می‌آیند و بزرگترین ضربه‌ها و صدمه‌ها را به حوزه و روحانیت وارد می‌کنند. از شدت تکبر و خودبزرگ‌بینی به همه عرصه‌ها وارد می‌شوند، در همه حوزه‌ها ولو مسائل هسته‌ای خود را صاحب‌نظر می‌دانند و مرتب هم دسته‌گل به آب می‌دهند.
به مرحوم آیت‌الله احمدی هر چه اصرار می‌کردند، مسئولیت اجرایی قبول نمی‌کرد. در همین اواخر از دفتر مقام معظم رهبری پیشنهاد شد که نمایندگی ولی فقیه در آذربایجان و امامت جمعه تبربز یا ارومیه را بر عهده گیرند ولی نپذیرفت، می‌فرمود کار اجرایی از من ساخته نیست. «هر کسی را بهر کاری ساختند» گاهی بعضی تعابیر دیگری به کار می‌برد که بماند.
به یقین اگر عقل انسان به اندازه علمش رشد پیدا کرد، همین می‌شود نه تنها ادعای خدایی نمی‌کند به ظرفیت و جایگاه خود آگاه شده و در راستای آن تصمیم متناسب می‌گیرد و از حرمت خود نیز به خوبی پاس می‌دارد، آن گاه مردم و جامعه نیز از ناهنجاری‌ها و تنش‌های بی‌مورد در امان می‌مانند و جامعه نیز در آرامش به سر می‌برد. چه خوش فرمود آن اولین امام معصوم : «رحم الله امرئ عرف قدره ولم یتعد طوره ومن اقتصر عن قدره کان ابقی له؛ خدا رحمت کند کسی را که قدر و منزلت و اندازه خویش را شناخت و از حد خود تجاوز نکرد و کسی که به ظرفیت و اندازه خود بسنده کند شخصیتش پایدار می‌ماند.»

کد خبر: 1393819302009
1393/8/19

Share

بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن