بازدید این صفحه: 4156 تاریخ انتشار: 1393/8/11 ساعت: 01:20:20
حجة الاسلام هادی خامنه ای:
حرکات تکفیری امروز در جهان اسلام دنباله حرکت اموی هاست
دبیرکل مجمع پیروان خط امام (ره) گفت: حرکتی که امروز در جهان اسلام مشاهده میکنیم که میخواهند اسلام را دین همراه با توحش و آدمکشی و آیین تکفیری نشان دهند، دنباله حرکت امویها است یعنی همان شرایط و فرهنگ و رفتار یک قرن پیش امروز کاملا مشاهده میشود.
موضوع: سخنرانی
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه) به نقل از ایسنا؛
حجتالاسلام و المسلمین هادی خامنهای شب گذشته (جمعه) مصادف با ششمین روز از ماه محرم در حسینیه دارالازهرای تهران با بیان اینکه ماجرای کربلا همواره در ذهن اهل مطالعه و تحقیق مورد توجه بوده که این داستان چگونه و چرا اتفاق افتاده است، اظهار کرد: حادثه کربلا از شگفتیهای تاریخ است و در طول سالیان گذشته کسانی که به این تاریخ پرداختهاند بیشتر به ابعاد احساسی و عاطفی آن توجه داشتهاند البته مداحی و روضهخوانی لازم است، اما به صورت یک بعدی دنبال شده و مطالعه حادثه کربلا از نگاه تحلیلگران بسیار کم اتفاق افتاده است.
دبیرکل مجمع پیروان خط اامام (ره) با بیان اینکه واقعه کربلا یک پروسه بود، توضیح داد: از خصوصیات پروسه، کار تدریجی، کند و آرام است که ریشهدار و با برنامه و ادامهدار خواهد بود، بنابراین حرکت ابوسفیانیها و بنی امیهها بعد از حوادث کربلا نیز نشان داد که مساله بازگشت از اسلام به آیین بتپرستی پروسهای حساب شده بوده است که بستر مناسب برای آن فراهم شده بود.
وی با بیان اینکه داستان کربلا را فقط نباید به شخص یزید ارتباط داد و مساله را شخصی نگاه کرد، گفت: واقعه کربلا جریانی بود که تا بعدها ادامه داشت.
این عضو مجمع روحانیون مبارز در ادامه به روایتی از امام علی (ع) اشاره کرد و در توضیح آن، گفت: از کارهای حساب شده امویها این بود که اجازه میدادند در جامعه راجع به ایمان و علائم ایمان صحبت شود، اما اجازه صحبت در رابطه با علائم کفر و شرک در جامعه داده نمیشد چون میدانستند اگر علائم کفر برای مردم شناخته شود دست آنها نیز رو خواهد شد.
وی اضافه کرد: وقتی گفته میشود پروسه بازگشت از دین اسلام به آیین بتپرستی دنبال میشده به این معنا نیست که نماز و مسجد برچیده شده باشد، بلکه همه علائم ظاهری اسلام به جای خود محفوظ بود و حتی خودشان امام جمعه میشدند و سیطره و قدرت آنها و روشهای جذب و تهدید مردم به گونهای بود که کسی به آنها اعتراض نمیکرد.
دبیرکل مجمع پیروان خط امام (ره) با اشاره به اینکه در واقعه کربلا شاهد بودیم همان مسلمانان غیوری که در جنگ در کنار پیامبر (ص) نمونه عالی انسانیت را به جا گذاشته بودند به موجودات خنثی و بیخاصیتی تبدیل شده بودند، خاطرنشان کرد: روش بنیامیه این بود که ظاهر اسلام حفظ شود اما در باطن کم کم بستر مساعدی برای اجرای نیات شوم خود و نگه داشتن عقاید درونی خود دنبال میکردند و به نام توحید و راه و رسم پیامبر بساط ابوسفیانی را بسط داده و بنیاد اشرافیتی جدید را برپا کردند.
وی تاکید کرد:باید بررسی شود سیاست اشرافیت و جاهلیت اموی بر چه مبنا و روشهایی شکل گرفته که اندک اندک صحابه بزرگ پیامبر و بسیاری از تابعین ایشان انکارهای صریح امویان نسبت به دین را شنیدند، اما اعتراضی نکردند و عدهای به صحنه نیامده و سکوت کردند و خیلیها علاوه بر سکوت، مشارکت هم کردند و از یکدیگر سبقت گرفتند، بنابراین لازم است بررسی شود استحاله اعتقادی و سیاسی اصحاب و تابعین چطور انجام میشد که برخی عملا کاری میکردند که امویان به راحتی بتوانند از منبر پیامبر (ص) به جنگ پیامبر بروند.
دبیرکل مجمع پیروان خط امام (ره) افزود: بنیاد و اساس فاجعه کربلا عبارت بود از تجدید حیات اشرافیت اموی و سلطنت یزید و اینکه بهترین فرد بعد از پیامبر کنار گذاشته شده بود و تدبیر و رهبری را کسانی بر عهده گرفتند که شایسته نبودند.
وی با اشاره به اینکه بعد از رحلت پیامبر (ص) عدهای در حرکاتی تند به طور مثال به بهانه زکات ندادن برخی را مرتد دانسته و به کشتار آنها میپرداختند، گفت: این اقدامات بسیار شبیه آن چیزی است که داعش انجام میدهد و روشن میشود مسلمانان در این چند قرن تا چه اندازه غافل بودهاند که این اقدامات ریشه در همان حرکات دارد و از آن روز که وهابیت شروع شد عدهای باید میفهمیدند ریشه آن کجاست چون اقداماتی از جمله کشتارهای فراوان، حمله به عتبات عالیات و حتی بدتر از آن مثل اتفاقاتی که امروز داعش به وجود میآورد در قرن گذشته انجام شده است و جای تردید نیست که پشت صحنه اینها انگلیس و سیاستهای غربی بوده است؛ چرا که برخی معتقدند در دربار معاویه نیز عدهای از غرب به او مشاوره میدادند که البته این موضوع باید بررسی شود.
دبیرکل مجمع پیروان خط امام (ره) تصریح کرد: جنگهایی که در زمان خلفا راه افتاد به نظر بسیاری از محققان به صلاح اسلام نبوده است و اگر پیامبر (ص) بودند اجازه شروع این جنگها را نمیدادند و امروز مساله جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی مطرح میشود و چنین تحلیل میشود که پیامبر تا وقتی توطئهای مشاهده نکرده بودند وارد عمل نمیشدند.همچنین امیرالمومنین تا حمله نمیدیدند دست به شمشیر نمیشدند پس این جنگها در آن زمان جنگ اسلام با غیراسلام نبوده است؛ چرا که کسانی بودند که خیال میکردند دنبال حق هستند اما خطا میکردند و باید حساب آنها را از عدهای که دنبال باطل بودند و با برنامهریزی دقیق به هدفشان میرسیدند جدا کرد.
وی اضافه کرد: از جمله دلایل این جنگها سرگرم کردن مردم با ایجاد فضای خشونت بوده است، در حالیکه فضای مناسب انقلاب فضای تفکر و اندیشه است، اما عدهای از طریق این جنگ ها و همینطور جمعآوری غنایم به دنبال اهداف خود بودند و در نتیجه آن نیز طبقه اشرافیتی به وجود آمد که با این اموال بادآورده وابسته به قدرت میشد. همچنین در این جنگها شاهد بودیم که سابقون و انصار حذف میشدند و حتی قرعشیهایی که در رفتارهای خاصی از بنی امیه تردید داشتند، کنار گذاشته میشدند، بنابراین معیار شایستگی به جای آن ایمان و کفایت باشد معیار وابستگی به قدرت شده بود.
دبیرکل مجمع پیروان خط امام (ره) با بیان اینکه کشورگشاییها به ظاهر عاملی برای توسعه اسلام و رفع محدودیت در شبه جزیره و جهانی شدن اسلام بود، اما همزمان باعث تخریب ایمان بسیاری از مسلمانان اولیه شد، تصریح کرد: برای برخی این سوال پیش میآمد که اسلامی که مبنایش تفکر، اندیشه و ایمان واقعی است آیا مشکلش با کشورگشایی حل میشود؟
وی ادامه داد: از دیگر خصوصیات امویان این بود که نسبت به گناهان فردی سختگیر بودند، اما خودشان بیتالمال را غارت کرده و هزاران انسان بیگناه را میکشتند و از نظرشان اشکالی نداشت و کم کم کسانی که در استفاده اندک از یک دینار بیتالمال احتیاط میکردند بعدها خروار خروار استفاده کردند در حالیکه معیار و میزان حق این است که حتی یک لحظه باطل را قبول نکنند یعنی یک دستگاه درست از علائمش این است که یک ابزار اشتباه را هم قبول نخواهد کرد پس در یک جامعه سالم و مدیریت سالم مثل مدیریت زمان حضرت علی (ع) فردی مثل معاویه که جرثومه فساد است نمیتوانست جذب شود.
دبیرکل مجمع پیروان خط امام (ره) با بیان اینکه علاوه بر اتفاقات رخ داده، جریان ارجاعی نیز همزمان به تحقق واقعه کربلا کمک میکرد، ادامه داد: یک سلسله جریانهای فکری به حرکتهای آن زمان کمک میکرد که یکی از آنها جریان جبرگرایی بود یعنی به صورت افراطی معتقد بودند هر چه ما انجام میدهیم خواست و اراده خداست پس اگر میکوشیم و غارت میکنیم خواست خداست و در کنار آن جریان ارجاعی نیز تفکرات خاص خود را داشت بنابراین در کنار همین جریانات باعث به وجود آمدن یکی از بزرگترین حوادث تاریخ شدند که هر چه انسان بیشتر به آن فکر میکند از این همه کینه، بیرحمی و شقاوت تعجب میکند اما شاهدیم که امام حسین (ع) برای اصلاح مفاسد جامعه تا به میدان گذاشت و به حق کاری بسیار بزرگ و هوشمندانه را دنبال کرد و با آگاهی کامل از تمام ابعاد جامعه با چشم باز و بصیرت کامل به این میدان گام نهاد و تا آخر ایستاد که باید درسهای بزرگی از آن بگیریم و همواره به یاد داشته باشیم.
کد خبر: 1393811301945
1393/8/11
|