صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اخبار >>
مرجع ما | دعا، نیایش و سجده راه‌های خداوند برای فرار از احاطه شیطان
بازدید این صفحه: 3159          تاریخ انتشار: 1393/7/30 ساعت: 02:59:09
حضرت آیت‌الله جوادی آملی:
دعا، نیایش و سجده راه‌های خداوند برای فرار از احاطه شیطان

حضرت آیت‌الله جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: مرحوم مجلسی در بحار نقل می‌کند که در جریان احاطه شیطان بر انسان سؤال شد که چرا احاطه از فوق و تحت نیامده است ائمه معصومین (ع) بیان کردند که این دو راه را خداوند برای انسان باز گذاشته است یکی دعا و نیایش است که بخدا متوسل شود دوم اینکه به سجده و خاک بیافتد.

موضوع: دروس

 

 

به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛

 

 

حضرت آیت‌الله العظمی جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: مرحوم مجلسی در بحار نقل می‌کند که در جریان احاطه شیطان بر انسان سؤال شد که چرا احاطه از فوق و تحت نیامده است ائمه معصومین (ع) بیان کردند که این دو راه را خداوند برای انسان باز گذاشته است یکی دعا و نیایش است که بخدا متوسل شود دوم اینکه به سجده و خاک بیافتد. پس اگر کسی از چهار طرف محاط شد به تیر شیطان با دعا و ناله و زاری می‌تواند مسئله را حل کند البته سجده نیز راه دیگری برای فرار از این احاطه شیطان است.

به گزارش خبرنگار شفقنا (پایگاه بین‌المللی همکاری‌های خبری شیعه) حضرت آیت‌الله العظمی جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 11 تا 18 سوره «زمر» روز دوشنبه، 28 مهر ماه، بیان کرد: مسئله اخلاص، پرهیز از شرک و نفی عبادت از غیر خدا و حصر عبادت برای ذات اقدس اله از آیه 14 بر می‌آید «قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَهُ دِینِی» بعد فرمود این امر وجوبی است بعد فرمود این امر،‌ امر وجوبی است چرا که اگر ترک کنم معصیت است و عذاب برای آن در کار است و دوم این است که من مأمور شدم عبادت کنم این امر،‌ امر استحباب، رجحان و فضیلت محض نیست «قُلْ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیتُ رَبِّی عَذَابَ یوْمٍ عَظِیمٍ».

وی افزود: بر اساس آیات قران زندگی انسان سه مرحله دارد دوران خردسالی که دوران ضعف است، دوران جوانی و پختگی که دوران قوت است و دوران پیری که باز دوران ضعف است «اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکم مِّن ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَیبَةً یخْلُقُ مَا یشَاء وَهُوَ الْعَلِیمُ الْقَدِیرُ؛ خداست که شما را ناتوان بیافرید، و پس از ناتوانی نیرومند ساخت،، آنگاه پس از نیرومندی ناتوانی و پیری آورد هر چه بخواهد می‌آفریند و اودانا و تواناست» اولین مرحله مساله ضعف است لذا خوف برای کودکان مقدم از بشارت و امید است از همین رو بیشتر از آن که امید داشته باشند می‌ترسند. در مرحله میانسالی اگر غفلت نکنند خوف و رجا قرین و همسان هم هستند. در دوران کهنسالی در عین حال که ضعف است تجارب گذشته هم است لذا امید بیش از ضعف است و در روایات نیز وارد شده است که در کهنسالی امیدتان بیشتر از خوفتان باشد. بر همین اساس ضعف خوف را به همراه دارد و ذات اقدس اله خوف و رجا، تبشیر و انذار را کنار هم ذکر می‌کنند. در این آیات اول آیات انذار و ترس را بیان می‌کند: «لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَمِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِک یخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ یا عِبَادِ فَاتَّقُونِ» سپس سخن از بشارت مومنان می‌کند و می‌فرماید اگر به راه بودید و شرک نورزیدید بهشت جایگاهتان خواهد بود «الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِک الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِک هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ».

این مرجع تقلید تصریح کرد: در آیه 16 سخن از «ظُلَلٌ» شده است این پوشش اختصاص به خنکی و سایه برای خنک کردن و نعمتی از نعمت‌های الهی ندارد همان طور که در این آیه مشهود است این کلمه برای عذاب و پوشیدن شدن فرد گنهکار به آتش الهی و عذاب الهی است. استفاده این معنی از کلمه ضلل در سوره واقعه نیز آمده است در آن جا خداوند سخن از سایه‌ای می‌کند که نه سرد است و نه کریم این را برای اصحاب شمال مطرح می‌کند «وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ فِی سَمُومٍ وَحَمِیمٍ وَظِلٍّ مِّن یحْمُومٍ لَّا بَارِدٍ وَلَا کرِیمٍ» اما در مقابل قرآن کریم در موارد متعدد از کلمه ضلل به عنوان سایه، رحمت، برکت و نعمت یاد کرده است که چون موارد آن زیاد است و همچنین استفاده مطرح از این کلمه است نیاز به بازگو کردن آن‌ها نیست.

وی اضافه کرد: کسانی که خطیئه عملی و فکری دارند به عذاب الهی احاطه خواهند شد. محاط به عذاب در قرآن چند طائفه است یک طائفه از بالا به پایین از یک عبارت استفاده می‌کند مانند همین آیه 16 سوره زمر، طائفه دوم از این آیات، آیاتی است که بین بالا و پایین یعنی رو انداز و زیر انداز فرق گذاشته است نظیر آنچه در آیه 41 سوره اعراف آمده است «لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِن فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ» که اولی زیر انداز است و دومی رو انداز که برای هر کدام عنوانی ذکر کرده است. برخی از آیات دارد که این‌ها معذب هستند از بالا به پایین. اینکه در این آیات سوره زمر برای عذاب این گونه از ضلل استفاده شده است یعنی ضللی در بالا و ضللی در پایین بواسطه این است که همان طور که بهشت درجاتی دارد جهنم نیز درکاتی دارد بر این اساس می‌توان گفت این کسانی که در درکه وسطی و میانی قرار دارند هم روز انداز عذاب دارند هم زیر این‌ها رو انداز زیرین است مثل کسی که در طبقه سوم است پایین این‌ها طبقه چهارم است و بالای این‌ها طبقه دوم. بنابراین این شخص طبقه سوم هم عذاب رو انداز یعنی طبقه دوم را دارند و هم عذاب طبقه چهارم که زیر انداز آن‌ها ست.

آیت‌الله جوادی آملی اظهار کرد: بر این اساس در این آیات قران اگر سخن از احاطه خطیئه بر انسان است لاجرم احاطه عذاب هم خواهد بود اگر چه فقط سخن از احاطه بالا و پایین عذاب شده است. همان طور که وقتی سخن از احاطه شیطان بر انسان است این احاطه شامل همه اطراف انسان نیز می‌شود. مرحوم مجلسی در بحار نقل می‌کند که در جریان احاطه شیطان بر انسان سؤال شد که چرا احاطه از فوق و تحت نیامده است ائمه معصومین (ع) بیان کردند که این دو راه را خداوند برای انسان باز گذاشته است یکی دعا و نیایش است که بخدا متوسل شود دوم اینکه به سجده و خاک بیافتد. پس اگر کسی از چهار طرف محاط شد به تیر شیطان با دعا و ناله و زاری می‌تواند مسئله را حل کند البته سجده نیز راه دیگری برای فرار از این احاطه شیطان است.

وی افزود: خداوند در این آیات سوره زمر چهار گروه از انسان‌ها را معرفی می‌کند. گروه اول همان مشرکان و تبهکاران هستند که در بخش آغازین این سوره به آن اشاره شده در مقابل این گروه کسانی هستند که «مَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ» که این دو گروه با هم مساوی نیستند و دو گروه دیگر کسانی هستند که می‌فهمند و کسانی که نمی‌فهمند «قُلْ هَلْ یسْتَوِی الَّذِینَ یعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یعْلَمُونَ». لذا چه مقام نظر و چه در مقام عمل نه اهل نظر و علم با بی خردان یکسان هستند و نه صالحان و طالحان یکسان هستند و حالا که یکسان نیستند نعمت و عذابشان هم یکسان نیست که این تفاوت را در آیات بعدی ذکر کرده است.

کد خبر: 1393730301874
1393/7/30

Share

بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن