بازدید این صفحه: 4465 تاریخ انتشار: 1393/7/4 ساعت: 04:03:02
حضرت آیتالله سبحانی:
فایده جزء روایت بودن یا جزء روایت نبودن قید «فی الاسلام» چیست؟
حضرت آیتالله العظمی جعفر سبحانی در درس خارج اصول خود بیان کرد: ثمره بحث در جزء روایت بودن «فی الاسلام» در روایت لاضرر و لاضرار یا جزء آن نبودن این است که اگر قائل شدیم این قید جزء روایت است نظریه شیخ درست است.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله العظمی جعفر سبحانی در ادامه سلسله جلسات در خارج فقه خود با موضوع «قاعده لاضرر و لاضرار» روز چهار شنبه، 2 مهر ماه، بیان کرد: در جلسه گذشته به دو قید «علی المومن» و «فی الاسلام» اشاره کردیم که در روایات لاضرر وجود دارد. در جلسه گذشته راجع به قید اول صحبت کردیم که این قید چون در زبان عامه بسیار گفته میشود به احتمال زیاد اضافه راوی بر روایت است. اما قید دوم که در باب توارث مسلم از کافر است در مرسله صدوق وارد شده است « لا ضرر ولا ضرار في الاسلام، فالاسلام يزيد ولا ينقص» اسلام همیشه به انسان عظمت میدهد و وقتی که من مسلمان هستم جرم نیست که نتوانم از کافر ارث ببرم. این قید در روایتی در من لایحضر الفقیه و همچنین در کتاب معانی الاخبار آمده است. علاوه بر اینها شیخ هم در خلاف و علامه نیز در کتابهای فقهی خود این را بیان کردهاند.
وی ادامه داد: در تشریح وجود این قید میتوان گفت که این قید یک قید ارتکازی برای همه مخصوصا علماست مانند «لا رهبانیه فی الاسلام»، «لا رضاء بعد الختام فی الاسلام» بر این اساس كلمهي اسلام از چيزهايی است كه در زبان علما زياد تكرار میشده يعني استعمال كلمهي اسلام در السنهي محدثين و علما رايج و كثير الاستعمال بوده است فلذا نويسنده حديث «لا ضرر ولا ضرار» نيز به طور نا خود آگاه قید «في الاسلام» را افزوده است. علاوه بر این بر آن قاعدهای که دیروز بیان کردیم« اذا دار الامر بين الزياده و النقيصه, فالنقيصه مقدم علي الزياده» نیز مطابق است چرا که انسان عموما کم میگذارد در نوشتن نه اینکه اضافه بنویسد. احتمال دیگری که در این روایت بیان شده است این است که روایت در اصل بوده است « لا ضرر ولا ضرار فالاسلام يزيد ولا ينقص» امام شیخ «فالاسلام» را اشتباها دو بار در روایت آورده است که کم کم در نوشتن روایات این تبدیل شده است به «فی الاسلام».
آیتالله سبحانی تشریح کرد: ثمره وجود این قید یا عدم وجود آن این است که اگر این قید باشد نفی نفی است اما اگر این قید اضافه باشد و در حقیقت وجود نداشته باشد نفی نهی است. یعنی اگر قید فی الاسلام باشد نظریه شیخ درست است یعنی «لا حکم ضرری فی الاسلام» در این صورت نظریه شریعت و امام خمینی (ره)که میگویند لا ضرر یعنی لاتضر درست نیست. اما اگر این قید در روایت نباشد نظریه شریعت و امام خمینی (ره) صحیح است.
وی افزود: حال نوبت این است که چهار کلمه اصلی که در این روایت مهم هستند معنی شوند بنابراین در اینجا ما قصد داریم چهار کلمه «1- الضر: بفتح الضاد و تشديد الراء»، «2- الضرر: بفتح الضاد و تخفيف الراء »، «3- الضر: بضم الضاد. و تشديد الراء » و «4- الضرار» را معنی و تفسیر کنیم. برای به دست آوردن معنای این کلمات ما چند راه داریم اول مراجعه به کتابهای اهل لغت دوم مراجعه به قرآن و تحلیل اینکه قرآن در چه مواردی از این کلمات استفاده کرده است. اظهری که لغت نویس بزرگی است میگوید کلمه اول ضد نفع است، ابن اثیر نیز در نهایه همین معنا را مطرح کرده است علاوه بر اینها طریحی نیز همین بیان را در معنای کلمه اول دارد. در قرآن کریم 10 بار این کلمه استفاده شده است یک جا در مقابل رشد است و 9 مورد آن در مقابل نفع است. در سوره مائده آیه 76 میفرماید:« قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَاللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ » سوره اعراف آیه 188 « قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ» سوره یونس آیه 49 « قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَلَا نَفْعًا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ» .اما ضرر اسم مصدر است یعنی حاصل مصدر یعنی نسبت آن را به فاعل قطع کن مثل اینکه رفتن مصدر است اما رفتار که از فاعل آن قطع شده است اسم مصدر است یعنی حاصل آن مصدر. در معنای فارسی کلمه اول باید گفت کاستن و معنی کلمه دوم را باید گفت کاهش.
این مرجع تقلید در تبیین معنای کلمه سوم بیان کرد: معنی آن سوء الحال است که در فارسی بدبختی میشود. در قرآن هم این کلمه گاهی در مقابل رحمت و نعمت استفاده شده است که در حقیقت به همین معنی استفاده شده است. اما معنی کلمه چهارم شش احتمال است. اول اینکه ضرر یک طرفه است اما ضرار طرفینی است. قول دوم بیان شده است که ضرار طرفینی است اما دومی به عنوان جزاء میزند. قول سوم این است که ضرر آنی است که انسان به دیگری ضرر میزند از آن نفع ببرد اما در ضرار نفعی در کار نیست. معنی چهارم این است که بین لا ضرر و لاضرار تفاوتی وجود ندارد و هر دو یکی هستند. معنی پنجم این است که ضرار ضرر عمدی است بر خلاف ضرر. معنی ششم هم همان چیزی است که امام (ره) انتخاب کرده یعنی اینکه ایجاد ضیق و فشار بر دیگری است.
وی ادامه داد: معنی اولی که برای ضرار بیان شده است را روزهای اول باطل کردیم چرا که آیاتی که بیان کردیم که در آن ضرار استفاده شده بود که در همه آنها ضرار یک طرفه بود. معنی دوم این کلمه هم باطل است چرا که مثل همان معنای اول است یعنی طرفینی است. معنی سومی که برای کلمه ضرار بیان شده است نیز باطل است چرا که بالاخره ضرر زدن به دیگران یک گونه نفعی برای انسان دارد حال ممکن است همیشه مالی نباشد ممکن است گاهی روحی باشد. معنی چهارمی که برای این کلمه بیان شده است نیز درست نیست چرا که حضرت در روایات تفاوت آنها را بیان کرده است و برخی اوقات حضرت از کلمه ضرار فقط استفاده کرده است. معنی پنجم معنایی است که مختار بنده است و به نظر میرسد که این معنا صحیح است چه که ظاهر روایات و آیات این معنی را تایید میکند.
شفقنا
کد خبر: 139374301714
1393/7/4
|