بازدید این صفحه: 3384 تاریخ انتشار: 1393/6/31 ساعت: 02:15:36
حضرت آیتالله نوری همدانی:
درمسائل اعتقادی نباید تقلید کرد
حضرت آیتالله نوری همدانی در درس خارج فقه خود بیان کرد: شیخ اعظم انصاری معتقد است که برای فقیه سه منصب وجود دارد اول آن افتاء است که فقیه موظف است در مسائل فرعیه فتوا دهد و مردم نیز اگر احتیاط نمیکنند باید به فقیه و مجتهد رجوع کنند.
موضوع: دروس
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
حضرت آیتالله العظمی نوری همدانی در ادامه سلسله جلسات درس خارج فقه خود با موضوع «ولایت فقیه» روز یک شنبه، 30 شهریور ماه، بیان کرد: در بحث ولایت فقیه نخست مطالب شیخ اعظم انصاری را در این باب مطرح و بررسی میکنیم تا از این طریق با این مساله و جوانب آن بیشتر آشنا شویم سپس به تحلیل کلی مساله ولایت فقیه خواهیم پرداخت.
وی ادامه داد: شیخ اعظم انصاری معتقد است که برای فقیه سه منصب وجود دارد اول آن افتاء است که فقیه موظف است در مسائل فرعیه فتوا دهد و مردم نیز اگر احتیاط نمیکنند باید به فقیه و مجتهد رجوع کنند. چرا که مکلف میداند که خداوند احکامی دارد و این احکام هم منجز شده است چرا که علم باعث میشود احکام خداوند منجز شود علاوه بر این مکلف میداند که ما مانند بهائم نیستیم و به احکامی مکلف هستیم حال این مکلف برای انجام احکام خداوند سه راه را میتواند انتخاب کند، اول اینکه مجتهد باشد و اگر مجتهد نبود یا باید احتیاط کند و یا تقلید کند، احتیاط هم که بسیار مشکل و سخت است پس مانند اینکه هر فرد در هر فنی به خبره آن فن رجوع میکند شخص مقلد میتواند به فقیه که خبره در این احکام و دین است رجوع کند.
آیتالله نوری همدانی اظهار کرد: مورد فتوا مسائل فرعیه یا همان فروع دین است و در مسائل اصول اعتقادی نباید تقلید کرد چرا که هر کس باید خودش تحقیق کند و به این مسائل برسد. موضوعات استنباطیه از دیگر مسائلی است که باید آن را از فقه پرسید. موضوعات احکام دو جور است برخی مربوط به عرف است و برخی دیگر موضوعات مستنبطه است مانند وطن که فقیه باید آن موضوع را تشریح و تبیین کند. مثلا آیا در وطن قصد تا ابد زندگی کردن مطرح است یا نه همین که انسان احساس کند دیگر مسافر نیست و اگر مسافرت کند باز به همان جا بر میگردد کافی است؟
وی افزود: بحث اجتهاد و تقلید بحث مفصلی است که شیخ در اینجا به آن اشاره نکرده است مثلا اینکه مجتهد جامع الشرایط به چه کسی میگویند و یا اینکه مجتهد چند علم باید داشته باشد تا مجتهد جامع الشرایط باشد؟ البته شهید ثانی به این مساله در بحث قضاء کتاب لمعه اشاره کرده است که مثلا فقیه باید به علم لغت، صرف، نحو، رجال، تفاسیر آیات الاحکام، علم اصول تسلط داشته باشد که بتوان از او تقلید کرد. شهید ثانی در شرح لمعه با لزوم وجود این علوم اشاره میکند که عمده اجتهاد این است که مجتهد ملکهای، قدرتی داشته باشد که به وسیله آن بتواند فروع را بر اصول تفریع کند و علاوه بر این از اصول بتواند فروع را استخراج کند که این دست خداوند است و به هر کسی که بخواهد اعطا خواهد کرد. مقلد نیز کسی است که دین خود را به گردن مجتهد میاندازد یا اینکه فتاوای مجتهد را به گردن خود انداخته است.
این مرجع تقلید تصریح کرد: دلیل اینکه فتوای مجتهد برای مقلد حجت است این است که در زمان ائمه نیز این وجود داشته و خود ائمه فتوا دادن را به شاگردانشان آموختند. روایتی از امام صادق(ع) است که فرموده است «نخن نلقی علیکم الاصول و علیکم التفریع» ما به شما اصول را القاء میکنیم اما تفریع بر این اصول به عهده شماست که این همان اجتهاد است. در این مساله روایات متعددی وجود دارد که این حجیت را ثابت میکند.
وی ادامه داد: در مقابل این اندیشه اجتهاد و فقاهت اخباریون هستند، آنها گروهی هستند که در اواخر صفویه شکل گرفتند. آنها تقلید و اجتهاد را حرام دانستند. در کتاب روضات الجنات جلد اول در احوال محمد امین استرآبادی که از بنیانگذاران اخباریون است آمده است که وی 29 فرق میان اخباریون و اصولیون را برشمرده است. آنها اصول را بدعت میدانستند و کتابهای اصول را انقدر بد میدانستند که به آنها دست نمیزدند. تقریبا بعد از صوفیه بود که اخباریون بسیار قدرتمند شدند و تقریبا تمام حوزههای علمیه را تسخیر کردند که بعد با حضور علمایی چون بهبهانی از قدرتشان کاسته شد.
آیتالله نوری همدانی بیان کرد: در احوال شیخ جعفر کاشف الغطا آمده است که ایشان زمانی که در تهران بود و مردم ایشان را برای سخنرانی و مجلس دعوت میکردند یکی از علمای اخباری به نام میرزا محمد اخبار نیز در تهران بود، آنها با هم کمی صحبت و بحث کردند و چون دیدند به جایی نمیرسند تصمیم گرفتند مباهله کنند یعنی مردم را در یک روز در بیابانی جمع کنند هر کدام از وضو بگیرند و دو رکعت نماز بخوانند و از خدا بخواهند که هر کس که حق است را نگهدارد هر کس را که باطل است هلاک کند. وقتی موعد مقرر رسید و بسیاری از مردم به سمت شیخ جعفر رفتند و محمد اخباری وضعیت را این گونه دید فرار کرد و از مباهله صرف نظر کرد. که البته ایشان به کاظمین رفت و در آنجا نیز کشته شد.
کد خبر: 1393631301662
1393/6/31
|