بازدید این صفحه: 3812 تاریخ انتشار: 1393/5/6 ساعت: 01:46:52
حضرت آیت الله شیرازی در گردهمایی بانوان:
جنایات خونین دنیا، نتیجه ی انحراف از اهل بیت علیهم السلام است
طبق سنوات گذشته، جمع کثیری از بانوان ولائی و فعالان فرهنگی در شامگاه جمعه 27 ماه مبارک رمضان 1435ق (3/5/93) در شهر مقدس قم با مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی دیدار نمودند.
موضوع: سخنرانی
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
طبق سنوات گذشته، جمع کثیری از بانوان ولائی و فعالان فرهنگی در شامگاه جمعه 27 ماه مبارک رمضان 1435ق (3/5/93) در شهر مقدس قم با مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی دیدار نمودند.
مرجع عالیقدر در این دیدار ضمن ایراد بیاناتی مهم، به تشریح اهمیت والای تبعیت امت از قرآن و عترت پرداختند و افزودند: رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: «إنی مخلف فیکم ما إن تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی ابداً، کتاب الله وعترتی أهل بیتی؛ من در میان شما دو چیز گرانبها بر جای خواهم گذاشت که اگر به آن دو تمسک جویید، پس از من هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم اهل بیتم».
ایشان در ادامه فرمودند: ما مسلمانان شهادتین (دو تشهّد) داریم: شهادت به «لا إله إلا الله» و شهادت به «محمد رسول الله» که عترت پاک رسول خدا صلی الله علیه وآله تکمیل کننده ی این دو شهادت می باشند. حال اگر شخصی بگوید: قرآن را قبول دارم، اما پیامبر اسلام را قبول ندارم، مسلماً پذیرش او بی فایده است، چراکه چنین چیزی به پیکری بی جان می ماند و اندام ها و حواس پنجگانه ی چنین پیکری بدون روح، فاقد قدرت و درک است، لذا هیچ فایده ای از آن متوقع نیست. بنابراین قرآن را باید با پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و عترت پاک آن حضرت یعنی: امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام تا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، پذیرفت.
مرجع عالیقدر افزودند: روایت فوق در ده ها کتاب آمده و به تواتر از حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله رسیده است که فرموده اند: «کتاب الله وعترتی؛ قرآن و عترتم». لذا برای اینکه اسلامِ مورد رضایت خدا و پیامبر را داشته باشیم باید قرآن و عترت را با هم قبول کنیم، زیرا دین کامل نیز همین است و این دو از یکدیگر هرگز جدا نخواهند شد و تا قیامت با هم خواهند بود. پس شخصی که قرآن را بدون پیامبر و عترت بپذیرد، او در واقع به فرموده ی پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله اسلامش درست نیست و چنین اسلامی، اسلام پیامبر صلی الله علیه وآله نخواهد بود.
مرجع عالیقدر در تبیین واژه ی «تمسک» که در سخن رسول خدا صلی الله علیه وآله آمده است فرمودند: «تمسک» با تشبّث تفاوت دارد، چراکه وقتی انسان در حال غرق شدن باشد به گیاهان حاشیه ی رود چنگ می اندازد، اما به دلیل سنگین بودن وزن فرد، گیاهان کنده می شوند. در لغت عرب این را تشبث می گویند و بدین معناست که چنین چنگ زدنی فایده ای ندارد.
حال اگر به تنه ی درختی چنگ اندازد و خود را نجات دهد، در این صورت لفظ «تمسک» به کار می رود و قرآن کریم نیز با اشاره به چنگ انداختن به اصلی استوار می فرماید: «فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ؛ به دستگیره محکمی چنگ زده است»(بقره/256).
معظم له در ادامه فرمودند: این که رسول خدا صلی الله علیه وآله می فرمایند: «ما ان تمسکتم بهما؛ پس اگر به آن دو تمسک جویید» هم قرآن و هم عترت را در نظر داشته اند و بدان معناست که اسلام در گرو تمسک به قرآن و عترت است و همین اسلام، نجات بخش است و سعادت دنیا و آخرت را یکجا به همراه دارد.
اگر فردی بخواهد بخشی از قرآن را بپذیرد و به بخش دیگر آن تن ندهد در حقیقت به اسلامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آورده تن نداده است.
قرآن کریم اینان را کافر حقیقی خوانده و می فرماید: «وَیقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَیُرِیدُونَ أَن یَتَّخِذُواْ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلاً * أُوْلَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ حَقًّا؛ و می گویند به بعضی ایمان داریم و بعضی را انکار می کنیم و می خواهند در میان این دو، راهی برای خود انتخاب کنند * آنها کافران حقیقی اند»(نساء/150-151).
ایشان در ادامه افزودند: توجه داشته باشیم که کافر تنها افرادی نیستند که قرآن را قبول ندارند، بلکه افرادی که بخشی از قرآن را پذیرفته و بخش دیگر آن را نپذیرفتند نیز کافرند. قرآن کریم یک وحدت واحد دارد، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و عترت نیز یک وحدت واحد هستند. لذا هرچه در چارچوب «کتاب الله وعترتی أهل بیتی؛ کتاب خدا و عترتم اهل بیتم» که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند قرار گیرد سعادت دنیا و آخرت را به همراه دارد و آنچه در این چارچوب نگنجد از سعادت دو سرا محروم بوده و قرآن کریم با بیان «أُوْلَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ حَقًّا؛ آنها کافران حقیقی اند» اعلام می دارد که اینان پیامبر اسلام را قبول ندارند و از سعادت دو جهان بی بهره هستند.
ایشان افزودند: از این رو افرادی را می بینیم که از اهل بیت علیهم السلام منحرف شده اند، اما در برخی امور خود را به ظاهر در چارچوب اهل بیت علیهم السلام وانمود می کنند و عده ای نیز خود را از همان ابتدا از این خاندان جدا نموده و دچار لغزش هایی عجیب و حرفهای بی منطق می شوند. در این جا لازم می دانم به بانوان، مخصوصاً به بانوان جوان و نوجوان و نیز آقایان و بانوان سراسر جهان سفارش کنم که بکوشید و بکوشند که به آموزه های حضرت رضا علیه السلام عمل کنند، آن جا که می فرمایند: «یتعلمون علومنا؛ علوم ما را فرا گیرند» و خود به دنبال فراگیری علوم بروند و گفته های افراد را به هر عنوان و نامی باشد، شتابان نپذیرند، زیرا پذیرفتن مطلبی که به خدا و اهل بیت علیهم السلام نسبت داده شده است، حال آن که خدا و این خاندان بر خلاف آن گفته اند، جایز نیست.
مرجع عالیقدر همچنین فرمودند: خود باید تحقیق کنید و خود در این زمینه مسئولیت دارید و بدانید که یکایک بانوان و آقایان و جوانان مسلمان به جهت پذیرفتن مطلبی و عمل به آن، در قیامت مورد بازخواست قرار خواهند گرفت و قرآن کریم در این معنا می فرماید: «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ؛ آنان را جهت بازپرسی نگهدارید»(صافات/24).
به همین جهت از شما بانوان و آقایان با ایمان می خواهم در حد توان مطالعه کنید و اگر موردی برای شما روشن نبود تحقیق کنید و از شایستگان در این زمینه بپرسید.
حضرت آیت الله العظمی شیرازی تأکید نمودند: در این جا لازم می دانم چند مورد از صدها مورد انحراف افراد، از اهل بیت علیهم السلام و بدفرجامی آنان را بیان کنم. شخصی از این جماعت که عالم معروفی است و کتابش چاپ و منتشر شده و به عنوان یک کتاب اسلامی در مجامع علمی تدریس می شود و آن فرد خود را عالم مسلمان می داند؛ او در این کتاب آورده است: «خدای ـ تبارک و تعالی ـ انواع حیوانات را آفریده است. نوعی برای حمل بار، مانند چارپایان، نوعی دیگر برای تغذیه ی انسان، مانند گاو و گوسفند آفریده است. گونه دیگر نیز آفریده است که زنان بوده و آفرینش آنان به شکل انسان از آن جهت است که مردان وحشت نکنند».
این سخنان ناپخته و بی ربط در حالی بیان شده است که قرآن کریم زن را گرامی داشته، او را بخشی از وجود مرد دانسته، آن جا که می فرماید: «خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا؛ همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید»(روم/21).
در جای دیگر و با در کنار هم قرار دادن زن و مرد، می فرماید: «إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ؛ مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان»(احزاب/35) ولی فردی پیدا می شود که زن را در شمار حیوانات قرار می دهد.
این نگرش و بیان، نتیجه ی انحراف از اهل بیت علیهم السلام است و البته انحراف از اهل بیت عصمت و طهارت چنین فرجامی خواهد داشت.
ایشان جهت بیان مورد دیگری در این زمینه فرمودند: کتابی وجود دارد به نام البحر الزخار. در این کتاب یکی از امامان و پیشوایان مذهبیِ منحرف از اهل بیت علیهم السلام مطلبی گفته است که با هیچ عقل و منطقی سازگاری ندارد. او می گوید: «اگر میان دختری در مشرق و پسری در مغرب عقد ازدواج واقع شود، اگر یکدیگر را نبینند، ولی دختر باردار شود و بچه ای به دنیا بیاورد، فرزند، به مرد ملحق می شود و او پدر نوزاد خواهد بود».
معظم له پرسش گونه فرمودند: او که خود را امام می خواند و نیز دیگر منحرفان از اهل بیت علیهم السلام چه می خواهند بکنند؟ مسلّماً او در پی گشودن راه فساد به نام دین و اسلام هست و هرگاه جامعه از اهل بیت علیهم السلام فاصله بگیرد و از مسیر آنان منحرف شود، همین نتیجه به بار خواهد آمد.
مرجع عالیقدر سپس داستانی دیگر در این زمینه بیان کرده و فرمودند: چند سال قبل در یکی از کشورهای عربی اسلامی، ماجرایی پیش آمد که حدود یک سال تنش و کشاکش در پی داشت. ماجرا از این قرار بود که جوانی برای تحصیل در رشته ی پزشکی، کشور خود را ترک کرد. بعدها خانواده اش به او اطلاع دادند که دختری برایش در نظر گرفته اند. او نیز پذیرفت و دختر را برایش عقد کردند. پس از یک سال به او مژده دادند که پدر شده و خانمش فرزندی به دنیا آورده است. او بهت زده تن به این وضعیت نداد و بچه را به فرزندی نپذیرفت و به این قضیه اعتراض کرد. در پی نامه نگاری های دانشجوی یادشده یکی از جریان های معروف اسلامی دنیا، به دفاع از زن پرداخته، اظهار داشت که به مجرد وقوع عقد، همسر تو شده و بچه اش نیز فرزند توست، اما دانشجو نپذیرفت. در این باره چندین مقاله در مجله های جهان چاپ شد.
ایشان افزودند: این روند بی منطق و دور از عقل نتیجه ی منحرف شدن از اهل بیت علیهم السلام است. در همین کتاب البحر الزخار از قول برخی منحرفان از اهل بیت علیهم السلام که خود را امام می خوانند آمده است که طولانی ترین مدت بارداری نُه سال است! این بدان معناست که اگر شخصی بمیرد و نُه سال بعد بیوه اش بچه ای را به دنیا بیاورد این بچه به شخص متوفی تعلق پیدا می کند. این افراد خود را دنباله رو قرآن می خوانند، در حالی که با آن بیگانه اند و راهی را گشوده اند که جامعه ی اسلامی را به فساد می کشاند و هیچ نتیجه ای جز فساد به دنبال ندارد. این ادعا از نظر علمی باطل است و به هیچ وجه ممکن نیست که بچه به مدت نُه سال در شکم مادر بماند. البته صاحب این فتوا ـ که امام المسلمین خوانده می شود ـ در روزگاران دور زندگی می کرده است، ولی در روزگار ما نیز به فتوایش عمل می شود و موارد دیگر این انحراف ها نیز وجود دارد.
همه ی ما در این زمینه مسئولیت داریم: مرد و زن و پیر و جوان و طبقه ی جوانان که وقت بیشتری دارند به شنیده ها بسنده نکنند، بلکه ببینند قرآن کریم، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و عترت پاک آن حضرت چه می فرمایند؛ چارچوبی که هر سه را در بر گیرد، نه آن که بخشی از قرآن پذیرفته شود و پاره ای دیگر نه، یا قرآن و پیامبر، اما بدون عترت.
همگی باید در چارچوب قرآن، پیامبر و عترت علیهم السلام حرکت و فعالیت داشته باشند تا دچار خطا و اشتباه و انحراف نشوند، چراکه اگر انسان بتواند تحقیق کند اما نکند، خدای متعال عذری از او نخواهد پذیرفت.
مرجع عالیقدر در ادامه فرمودند: ارشاد، نصیحت و هدایت دیگران وظیفه ی همگان است. زن و مردِ ما در این روزهای پایانی ماه مبارک رمضان جهت نجات دنیای اسلام از این مشکلات و انحراف ها تصمیم بگیرند و بدانیم که هر فرد به اندازه ی توان خود در این زمینه مسئولیت دارد؛ مسئولیتی که قرآن کریم بر عهده ی همگان نهاده است و قرآن کریم ما را مسئول دفاع از مؤمنان، مسلمانان و مستضعفان دانسته است. آیات کریمه ی قرآن کریم و روایات شریفه اهل بیت علیهم السلام افرادی را مستضعف می خوانند که راه را از چاه تشخیص نمی دهند و نادانسته در چاه می افتند، مانند مردم کشورهای غیر اسلامی که آمارشان هم کم نیست.
حضرت آیت الله العظمی شیرازی مدظله العالی در باب انجام امر به معروف و نهی از منکر فرمودند: قرآن کریم، آمران به معروف و ناهیان از منکر را رستگاران خوانده، آن جا که می فرماید: «وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ». واژه ی «هُمُ» در این آیه، از نظر بلاغی، ضمیر شأنِ قصه و به معنای انحصار است، یعنی اگر بگوییم: وأولئک المفلحون، دلالت بر حصر ندارد. ولی خدای متعال در این آیه ی کریمه نسبت به امر به معروف و نهی از منکر ضمیر شأن و قصه آورده است، آن جا که می فرماید: «وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ و باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی نموده و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و همان آنان که به تحقیق رستگارانند»(آل عمران/104).
این بیان بدان معناست که تنها اینان رستگارانند. به دیگر بیان، اگر مسلمانی نماز بخواند و روزه بگیرد، ولی امر به معروف و نهی از منکر نکند رستگار نخواهد بود و البته خود باید به معروف عمل کرده و از منکر پرهیز نماید. به هر حال هر مسلمانی در حد خود و در هر سطحی که بوده باید به این امر بپردازد، اگر ـ مثلاً ـ زوج بداخلاق باشد، زوجه باید او را اصلاح کند و اگر زوجه بداخلاق باشد، زوج باید در اصلاح اخلاق او بکوشد و البته در هر دو مورد باید با موعظه و اخلاق حسنه همراه باشد. عمل به این موارد رهاورد تمسک به قرآن و عترت است.
حضرت آیت الله العظمی شیرازی آن گاه به پدیده ی شوم گستردگی و بالا رفتن آمار طلاق در کشورهای اسلامی اشاره کرده و فرمودند: متأسفانه در کشورهای اسلامی آمار طلاق بالا گرفته و بیش از کشورهای غیر اسلامی شده است. متأسفانه با اندک بهانه ای، زن تقاضای طلاق می دهد و مرد نیز شتابزده به فکر طلاق می افتد. بستگان زن و مرد وظیفه دارند در این باره دقت کنند و راه حل را در طلاق نبینند. در گزارشی خواندم که در یک شهر اسلامی از هر چهار ازدواج یک مورد به طلاق می انجامد، یعنی 25 درصد طلاق. این چه اخلاق و چه منطقی است که از هر چهار هزار ازدواج باید یک هزار مورد به طلاق بینجامد. اینها تماماً نتیجه ی دوری از قرآن و عترت است، لذا باید تنها ملاک زندگی مان این دو ملاک باشند، نه سخنان دیگران، چراکه سخن دیگرانی که منحرف از اهل بیت علیهم السلام هستند گمراه کننده و در دنیا و آخرت ارزش و خریدار ندارد. همگی باید در راه تصحیح عقاید، آموزش احکام و اخلاق بکوشند و دنیا را از منجلابی که در آن غرق شده است برهانند. با توجه به این که هر مسلمانی یک قدرت و توانمندی دارد، هیچ فردی در این زمینه معاف نخواهد بود و همگان بدانند که تا حدودی مؤثر هستند و می توانند کارساز باشند.
مرجع عالیقدر افزودند: عده ای نا آگاه، اما به نام اسلام کمربند انفجاری به خود می بندند و خود را در میان زنان و کودکان منفجر کرده، جان بسیاری از بی گناهان را می گیرند و یا با منفجر کردن خودروهای بمب گذاری شده عده ای را به کام مرگ می فرستند. اینان قربانی دور شدن از اهل بیت علیهم السلام و دور شدن از فرهنگ والای آنان هستند و اسلام از این جنایات پیراسته و بیزار است. در این معنا ممکن است نسبت هایی اینچنین به اسلام داده باشند، اما تماماً دروغ است.
اگر تاریخ را بررسی کنیم حتی یک مورد یافت نمی شود که اهل بیت علیهم السلام کشتن یک کودک یا زن را فرمان داده باشند.
بله، معاویه و امثال او این جنایات را مرتکب شده اند و پیروان امروزی آن جانیان، در عراق، افغانستان و پاکستان دست به جنایاتی بی مانند می زنند.
معظم له در خاتمه فرمودند: ماه مبارک رمضان رو به پایان است، لذا شایسته است همگی، مرد و زن و پیر و جوان تصمیم بگیرند از فرو افتادن در پرتگاه و منجلاب فساد اخلاقی و اعتقادی که مواردی از آن بیان شد، در امان باشند و نیز سخنان و فتاوای ننگین که نمونه هایی از آن را بیان کردیم بهتر بشناسیم و از آن دوری کنیم. در این معنا همگان وظیفه دارند و داریم. البته با برخورد فیزیکی این معضل و مشکل حل نخواهد شد، چراکه برخورد فیزیکی و خشن از نظر اسلام و اهل بیت علیهم السلام مردود، نکوهیده و غلط است، بلکه باید با موعظه ی حسنه و حکیمانه باشد.
امیدوارم خدای متعال توفیق فراگیری آموزه های قرآن کریم و پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و عترت پاک حضرتش و نیز خودسازی با آن و سپس منتقل کردن و منتشر نمودن آن را به همگی ما مرحمت فرماید تا ـ ان شاء الله ـ در شمار رستگاران قرار گیریم.
وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین
کد خبر: 139356301296
1393/5/6
|