بازدید این صفحه: 4753 تاریخ انتشار: 1393/3/13 ساعت: 01:28:59
حضرت آیتالله جوادی آملی تشریح کرد؛
شیطان چگونه با خداوند سخن میگوید؟
حضرت آیتالله جوادی آملی در درس تفسیر قرآن خود بیان کرد: سخن گفتن ابلیس با خداوند در حالی که از فرمان الهی سر پیچی کرده است و از مقام فرشتهگی خود سقوط کرده است دو راه دارد یکی این است که ابلیس با فرشتگان مخاصمه دارد و با آنان صحبت میکند و از این طریق و با واسطه با خداوند سخن میگوید. دوم این که خداوند با ابلیس سخن گفته است نه در مقام عالی و اوج عظمت الهی و ربوبی خود بلکه از در مقام نازله و مقام خدایی که نزدیکتر از رگ گردن به انسان است.
موضوع: تفسیر
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه) به نقل از شفقنا؛
حضرت آیتالله جوادی آملی در ادامه سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 84 تا 88 سوره مبارکه «ص» روز دوشنبه، 12 خرداد ماه، بیان کرد: خداوند در پایان سوره مبارکه «ص» عصاره این سوره را بیان میکند و بازگشت به صدر این سوره است که فرمود « ص وَالْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ؛ ص، سوگند به قرآن، اين کتابِ يادآور توحيد و معارف الهى، که تو از پيامبران و هشداردهندگانى پافشارى کافران بر کفر خود، نشانه کوتاهى قرآن در بيان معارف نيست بلکه آنان که کافر شدهاند، در حالت امتناع از پذيرش قرآن و مخالفت با آن قرار دارند» آیاتی که در سورههای مکی نازل شده به مثابه متن است و آیاتی که در مدینه نازل شد به مثابه شرح آیات مکی است که اجمالش در سورههای مکی است و تفصیلش در سورههای مدنی و جریان خلقت حضرت آدم همین طور است.
وی افزود: بین سورههای مکی تفاوت است همان طور که بین سورههای مدنی نیز این تفاوت و اختلاف وجود دارد در برخی از سورههای مکی سخن از «ابا» است و در برخی از سورهها سخن از «استکبار» است. در حقیقت در سوره «ص» تفصیل و توضیح ابا و امتناع ابلیس استکباری است و این به این معناست که معنای ابا این نیست که ابلیس چون نتوانست ابا کرد و سجده نکرد بلکه چون استکبار داشت سجده نکرد.
این مفسر قرآن کریم اظهار کرد: سخن گفتن ابلیس با خداوند در حالی که از فرمان الهی سر پیچی کرده است و از مقام فرشتهگی خود سقوط کرده است دو راه دارد یکی این است که ابلیس با فرشتگان مخاصمه دارد و با آنان صحبت میکند و از این طریق و با واسطه با خداوند سخن میگوید. راه دوم این است که خداوند با ابلیس سخن گفته است نه از مقام بالا و عالی و اوج عظمت الهی و ربوبی بلکه از مقام نازله و از مقام خدایی که نزدیکتر از رگ گردن به انسان است.
وی ادامه داد: ذات اقدس اله کل جهان را آفرید و فرمود: «اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَيْءٍ» بعد به صورت تفصیل فرمود: «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» اگر بخواهیم عالم امر را خلق کنیم زمان و مکان ندارد و خطاب ما عالم آفرین است در باره عالم خلق گاهی فرمود: « وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ»که من آسمان و زمین را در 6 روز خلق کردیم گاهی اشاره به چهار فصل در زمین و رزق و ارزاق بشر کرده است « قَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا فِی أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ» اگر همیشه زمستان یا پاییز یا تابستان بود که دیگر کشاوری حاصل نمیشود و انسان در تامین ارزاق خود به مشکل بر میخورد. نسبت به مجموعه خلق آسمان و زمین میفرمایدکه ما آسمان و زمین را با قدرت و قوت ساختیم اما در مورد هیچ کدام از موجودات ندارد که ما با دو دستمان آفریدیم و فقط در مورد انسان از این تعبیر استفاده کرده است که فرمود: «خلقت بیدی» این خلق با دو دست یعنی خلق با جامعت که اسماء جمالیه و جلالیه در خلق انسان همه جمع شدند هیچ کدام پراکنده نبودند و تک بعدی نبود. بدن او را روی جامعیت خلق کردیم و روح او را نیز با جامعیت خلق کردیم و ترکیب را نیز با جامعیت خلق کردیم.
آیتالله جوادی آملی تصریح کرد: خلق این سه بعد و این مثلث در انسان به صورت جامع و کامل نشان دهنده این است که انسان یک موجود پخته و جامعی است البته ممکن است یک عدهای جزء ضایعات مقام انسانیت باشند و جزء «أُوْلَـئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» که به صورت انسان در آمده باشند وگرنه آنی که انسان است خداوند فرمود این سه کار را در مورد او کرده است. درست است که از تراب خلق کردیم اما او را پختیم و صلصالش کردیم و ما از تراب خام خلق نکردیم و بدن همه مراحل را پشت سر گذاشت تا صلصال و پخته شد. روحی که به خداوند مرتبط است یقینا پخته و کامل است و در ترکیب روح و بدن نیز عجله نکردیم بلکه وقتی که مراحل تکوینی بدن را گذراند به آن روح اضافه کردیم. این را خداوند در همه مواردی که با او کار رسمی دارد اعمال کرده است.
وی افزود: در قرآن کریم خداوند فرمود بدترین دشمن نسبت به مسلمانان مشرکان هستند و در کنار آنها بدترین دشمن صهیونیستها هستند که فرمود:«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ قَالُوَاْ إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ؛ مسلّما سرسختترين مردم را در دشمنى با كسانى كه ايمان آوردهاند، يهود و مشركان خواهى يافت و نزديكترين آنها را در دوستى با مؤمنان كسانى مىيابى كه گفتند: ما نصاراييم. اين بدان سبب است كه گروهى از آنان كشيشان و راهباناند و آنها تكبر و بزرگمنشى نمىورزند» در خلقت وجود مبارک موسی چه حادثهای اتفاق افتاد که امت او این گونه در آمدند و در خلقت حضرت عیسی چه حادثهای پیش آمد که امت او به این صورت در آمدند اگر اینها را تحریک نکنند و اگر استکبار جهانی روی اینها کار نکند و اینها را رها کنند طبعا پیروان مسیح نرمتر از پیروان موسی کلیم هستند که در این صورت آیه مصداق پیدا میکند. این تفاوت پیروان در پایان این آیه اشاره شده است که برای آن سه دلیل ذکر شده است که پیروان مسیح یا کشیش بودند یا رهبان و کسانی که اهل تکبر و بزرگ منشی نبودند. سر آن این است که وجود مبارک عیسی در حال نشاط، رحمت، انبساط و انعطاف به بار آمده است اما موسی در حال اضطراب و خوف و هراس به دنیا آمده است. البته این گونه تحلیلها در حد کارهای ذوقی است که گوشهای از تفسیر را میتواند به عهده بگیرد نه بحثهای اساسی تفسیر را؛لذا وقتی فرستاده خدا به حضور مریم آمدکه به او فرزند عطا کند خداوند فرمود: « فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا» در این حالت حضرت مریم کاملا عصبانی، غضبناک و خشمناک بود و تنها راهش اضطرار به پناه خداوند سبحان پناهنده شدن بود که گفت: « قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَن مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا» این حالت برای حضرت مریم که گفته شده است در این حالت آن نفخه الهی انجام نشد بلکه حرفی زد، کاری کرد که حضرت مریم از حالت عصبانیت و خشمناک در بیایید و به حالت رحمت و نشاط و انبساط برسد آنگاه نفخ صورت گرفت. فرشته به حضرت مریم (س)گفت که من مامور الهی هستم من بشر نیستم سخن از محرم و نامحرم نیست و من از طرف خداوند آمدم که به شما فرزند عطا کنم در این حال بود که کل اوضاع حضرت مریم عوض شد و در این حالت باردار شد. اگر به روایات باب نکاح نگاه کنید خواهید دید که در آن آمده است که مادر در زمان بارداری عصبانی نشود، بد خلق نشود، غضبناک نشود، دچار استرس نشود و ... چرا که همه اینها در کودک اثر دارد و بی اثر نیست. اما مادر حضرت موسی به طور کلی در اضطراب فرزندش بود که او را نگیرند فرعون فرزندنش را نبرد، نگیرند، نکشند، با این اضطراب بین موسی و عیسی خیلی فرق است. هر دو حق است اما یکی مظهر هو القادر است و دیگری مظهر هو الرحیم است. اگر حضرت موسی با یک مشت یک آدم را از پای در آورد حضرت عیسی هر گز این کار را نمیکند. مادری که باردار است باید توجه کند که در دوران بارداری گشاده رو باشد دچار استرس نشود عصبانی و غضبناک نشود تا فرزند گشاده رو و مهربان به دنیا بیاورد.
کد خبر: 1393313301231
1393/3/13
آخرین مطالب 1393/3/7:
حضرت آیتالله جوادی آملی:
/
نسیه در برخی از معاملات باعث حرمت آن میشود
1393/3/4:
حضرت آیتالله جوادی آملی:
/
معنای تفسیر قرآن به قرآن بینیازی از روایات نیست
1393/1/21:
حضرت آیت الله جوادی آملی: هنر معقول جامعه را عاقل می کند
1393/1/19:
حضرت آیت الله جوادی آملی:
/
سقراط مردم را به توحید دعوت کرد و در همین راه شربت شهادت نوشید
|