صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اخبار >>
مرجع ما | ياران امام‌خميني / (قسمت اول)
بازدید این صفحه: 4776          تاریخ انتشار: 1393/3/6 ساعت: 04:23:34
ياران امام‌خميني / (قسمت اول)

سيد روح‌الله الموسوي الخميني (س)، روز 20 جمادي‌الثاني سال 1320 ه.ق/1279 ه.ش مصادف با سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) در شهرستان خمين ديده به جهان گشود. پدرش آيت‌الله سيدمصطفي موسوي خميني، تحصيلات خود را در نجف اشرف در زمان ميرزاي شيراي دنبال كرده و...

موضوع: اخبار

به گزارش مرجع ما به نقل از جمهوری؛ سيد روح‌الله الموسوي الخميني (س)، روز 20 جمادي‌الثاني سال 1320 ه.ق/1279 ه.ش مصادف با سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) در شهرستان خمين ديده به جهان گشود. پدرش آيت‌الله سيدمصطفي موسوي خميني، تحصيلات خود را در نجف اشرف در زمان ميرزاي شيراي دنبال كرده و از مجتهدين زمان خويش بود كه پس از بازگشت از نجف به عنوان پيشواي مذهبي مردم خمين و حومه مورد قبول همگان بود. مادر امام‌خميني بانو هاجر احمدي، ‌از زنان متدين و پاكدامن آن ديار بود. سيد روح‌الله پنج ماهه بود كه پدرش در ماجراي درگيري مردم منطقه با اشرار و راهزنان، توسط گروهي از آنان در راه شهرستان خمين به اراك مورد حمله قرار گرفت و بر اثر برخورد چند گلوله به كتف و كمر در سن 47سالگي به قتل رسيد. 

امام‌خميني تحصيلات ابتدايي را در خمين آغاز كرد. او نزد معلمي به نام "‌ميرزا محمود" ‌نوشتن و خواندن را در خانه آموخت و براي آموزش قرآن و ادبيات فارسي نزد "‌ملا ابوالقاسم" به مكتب‌خانه رفت و نزد "‌آقاحمزه محلاتي" كه استاد خط بود به فراگيري خطوط مختلف پرداخت. قبل از پانزده سالگي، تحصيلات اوليه را به پايان رساند و مقدمات علوم اسلامي را نزد "آقا مهدي داعي" آغاز كرد و منطق را نيز نزد "‌آقا نجفي"‌خواند و "مطوّل" و "سيوطي" را نيز در محضر برادرش آيت‌الله پسنديده آغاز كرد. در سال 1299 ه.ش عازم اراك شد و در حوزه علميه اين شهر كه زير نظر آيت‌الله حاج شيخ عبدالكريم حائري اداره مي‌شد به كسب علم مشغول شد. 

درآنجا "مطوّل" و "منطق" را نزد "شيخ محمد علي بروجردي" و "حاج محمد گلپايگاني" ادامه داد و "شرح لمعه" را نزد "آقا عباس اراكي" آغاز كرد. امام‌خميني در سال 1300 ه.ش با هجرت آيت‌الله حائري به قم به اين شهر عزيمت كرد و در مدرسه "دارالشفاء" اقامت گزيد. در آنجا "مطوّل" را نزد "‌آقا ميرزا محمد علي اديب تهراني" ادامه داد و مقداري از سطوح را نزد "حاج سيد محمد تقي خوانساري" و بيشترش را نزد "آقا ميرزا سيد علي يثربي كاشاني" كه هر دو از علماي برجسته و مشهور آن زمان بودند خواند و تا سال 1305ه.ش موفق شد سطوح را به پايان رسانده و در محضر آيت‌الله حائري به درجه اجتهاد نائل گردد. 

امام‌خميني(س) پس از اخذ درجه اجتهاد، برخلاف رسم معمول زمان خود به نجف اشرف عزيمت نكرد و به تدريس علوم خارج فقه و اصول در حوزه علميه قم مشغول شد. امام‌خميني درسال 1308 با دختر آيت‌الله ثقفي تهراني از علماي شهر قم ازدواج كرد كه حاصل اين ازدواج دو پسر و سه دختر بود. 

آيت‌الله روح‌الله خميني در فاصله بين سالهاي 1308 تا 1315 شمسي به تدريس در حوزه علميه و تأليف كتابهاي علمي مشغول شد و حاصل آن تلاشها اين بود كه او در سال 1315، با نام "حاج آقا روح الله" به چهره‌اي برجسته‌، مشهور و محبوب در ميان مجتهدين زمان خود تبديل شده بود. پس از فوت آيت‌الله حائري، آيت‌الله بروجردي به قم مهاجرت كردند. امام از جمله شاگردان برجسته در كلاسهاي ايشان بود، و همزمان به تدريس فلسفه نيز مي‌پرداخت. كلاسهاي فلسفه ايشان از پرجمعيت‌ترين جلسات درس حوزه علميه بود. 

پس از فوت آيت‌الله بروجردي درسال 1340، گروهي از فضلا و طلاب قم از امام خميني اجازه خواستند تا با هزينه شخصي خود فتواهاي ايشان را درقالب رساله عمليه چاپ كنند، امام بنا به اصرار ايشان اجازه داد و بدين سان پا در وادي مرجعيت مردم گذاشت، مرجعيتي كه در سالهاي بعد تمام ابعاد زندگي مردم ايران را در بر گرفت و دنيا را تحت تأثير خود قرار داد. انتشار رساله عمليه در واقع نقطه آغاز فعاليت‌هاي رسمي سياسي اجتماعي امام خميني نيز به شمار مي‌رود كه در قالب مبارزات سياسي، سازمان دهي انقلاب اسلامي و اداره نظام اسلامي، به مدت 28 سال به طول انجاميد. 

حلقه ياران 

پيروزي انقلاب اسلامي و تأسيس نظام جمهوري اسلامي اگر چه مرهون شخصيت جامع و ويژگي‌هاي منحصر به فرد خودِ امام خميني مي‌باشد اما امام در طول فعاليت سياسي و اجتماعي خود از حلقه‌اي از ياران در اطراف خود بهره مي‌برد كه بي‌اغراق مي‌توان آن را "حلقه عشق و ايثار" نام نهاد. حلقه‌اي كه در تمام فراز و نشيب نهضت اسلامي به رهبري نهضت ياري رساند و در سخت‌ترين شرايط لحظه‌اي او را تنها نگذاشت. 

ياران امام خميني به دو گروه، اعضاء دفتر و غير آنان قابل تقسيم هستند.. اعضاء دفتر كه برخي از آنان از قديمي‌ترين ياران امام نيز مي‌باشند، در سايه ديگر ياران مبارز امام كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي به مناصب حكومتي رسيده اند، همواره ناشناخته مانده و هنوز كه هنوز است آن گونه كه شايد و بايد به جامعه اسلامي معرفي نشده‌اند. اينك در بيست پنجمين سالگرد ارتحال امام خميني بعضي از اين سربازان بي‌ادعاي امام خميني معرفي مي‌گردند تا حداقل بخشي از دين ما به آنان ادا شده باشد: 

اعضاء دفتر امام خميني 

دفتر امام خميني را مي‌توان به چهار مقطع تقسيم كرد: 

الف) دفتر امام خميني قبل از پيروزي انقلاب اسلامي 

اين دفتر كه از سال 1340، همزمان با مرجعيت امام خميني شكل گرفت اعضاء معدودي داشته است كه از جمله آنان آيات و حجج اسلام: مرتضي پسنديده، شهاب الدين اشراقي، سيدهاشم رسولي محلاتي، حسن صانعي، محمدصادق كرباسچي، علي اكبر اسلامي تربتي و عبدالعلي قرهي بوده‌اند. 

ب) دفتر امام خميني در نجف اشرف 

در دفتر امام خميني در نجف اشرف، آقايان: عبدالعلي قرهي، سيدجعفر كريمي، سيدعباس خاتم يزدي، غلامرضا رضواني، محي الدين فرقاني و... حضور داشته‌اند. 

ج) دفتر امام خميني در قم پس از پيروزي انقلاب اسلامي 

در دفتر قم پس از پيروزي انقلاب اسلامي شخصيت‌هايي چون آقايان محمد رضا توسلي، حسن صانعي، سيدهادي موسوي، محمد حسن قديري، سيد عباس خاتم يزدي و سيدجعفر كريمي حضور داشتند. 

د) دفتر امام خميني در تهران پس از انقلاب اسلامي 

در اين دفتر نيز افرادي چون: آقايان حسن صانعي، رسولي محلاتي، محمدرضا توسلي، علي اكبر آشتياني، محمدحسن رحيميان، محمدعلي انصاري و... حضور داشته‌اند. 

ضمن اين كه در دفاتر قم پيش و پس از انقلاب اسلامي و دفتر تهران نقش بي‌بديل مرحوم حجت الاسلام و المسلمين سيد احمد خميني غير قابل انكار است. 

در اين ميان آيت‌الله شيخ حسن صانعي علاوه بر اين كه از دهه سي در كنار امام و دفتر ايشان بوده است و از سابقين اولين به شمار مي‌رود، در سه مقطع از چهار مرحله دفتر امام نيز حضور فعال داشته است يعني دفتر قم پيش و پس از پيروزي انقلاب اسلامي و دفتر تهران در دوره نظام جمهوري اسلامي؛ از اين رو ابتدا ايشان و سپس بقيه دوستان نزديك حضرت امام و شاغلين دفتر ايشان در چند قسمت معرفي مي‌گردند: 

آيت‌الله حاج شيخ حسن صانعي 

آيت‌الله حسن‌صانعي‌در سال 1313 ش‌در شهرستان‌شهرضا به‌دنيا آمد. جدّ ايشان آيت‌الله حاج ملاّيوسف، از علماي پرهيزكار و وارسته زمان خود بودند. ايشان در فلسفه، از شاگردان ميرزا جهانگيرخان و در فقه، از شاگردان آيت‌الله العظمي ميرزا حبيب‌الله رشتي بودند. آن بزرگوار به ميرزاي شيرازي بزرگ، رهبر نهضت تنباكو، دلبستگي فراوان داشته و از مروّجان وي بوده است. ايشان از آزادمنشي قابل وصفي برخوردار بودند و همواره در مقابل خوانين و زورمداران آن زمان، ايستادگي مي كردند. پدرشان مرحوم حجت الاسلام والمسلمين‌آقاي شيخ محمدعلي صانعي نيز عالمي وارسته و روحاني زاهد و پرهيزكاري بودند و همواره ايشان را به فراگيري علوم حوزوي فرا مي خواندند. 

آيت‌الله حاج شيخ حسن صانعي تحصيلات‌ خود را همراه ‌با برادرش حضرت‌ آيت‌الله حاج شيخ ‌يوسف ‌صانعي ‌در زادگاه ‌خود آغاز كرد و سپس ‌جهت ‌تداوم‌ تحصيل‌حوزوي ‌به‌ حوزه ‌علميه ‌اصفهان‌ رفت‌. وي‌ پس‌ از فراگيري‌ دروس‌ مقدماتي و سطح‌، به‌ شهرستان ‌قم‌ رفت.1 وي‌ تحصيلات ‌علوم ‌ديني‌ خود را با حضور در محضر درس‌ خارج‌ آيت‌الله‌العظمي ‌بروجردي ‌تداوم ‌بخشيد2 و سپس ‌به‌ محضر حضرت ‌امام ‌رسيده ‌و دروس‌خارج ‌فقه ‌و اصول‌ را از محضر ايشان ‌فرا گرفت‌. او از همان ‌دوران ‌طلبگي‌جزو ملازمان ‌حضرت ‌امام‌ بود و مديريت ‌بخشي ‌از ملاقات‌ها و برنامه‌هاي ‌ديد و بازديد امام ‌را در بيت ‌معظم‌له ‌برعهده‌ داشت‌.3 وي ‌با شروع ‌نهضت‌اسلامي ‌به‌ رهبري ‌حضرت ‌امام‌ خميني ‌پاي ‌در راه ‌مبارزه ‌با رژيم ‌پهلوي ‌نهاد و از نخستين روزهاي مبارزه با امام همراه بود. آيت‌الله صانعي در خاطره‌اي در مورد ارتباطاتشش با حضرت امام خميني در اوائل مبارزه مي‌گويد: "روزهاي اول مبارزه معمولاً صبح زود به منزل امام مي‌رفتم در يكي از روزها تصادفا اعلا ميه‌اي كه به درب منزل امام الصاق شده بود توجه مرا جلب كرد، دقايقي به متن اعلاميه توجه و بسيار متاثر و ناراحت شدم از اين كه آنچه در شان خودشان بود نوشته بودند اعلاميه را برداشته و سراسيمه به خدمت امام رسيدم امام از وضع غيرعادي من سوال فرمودند من اعلاميه را به دست ايشان دادم امام پس از مطالعه آن با روحيه‌اي آرام نكات سه گانه‌اي به اين شرح فرمودند: اول: من صبح زود كه براي قدم زدن از خانه بيرون رفتم اطلاعيه را ديدم و اعتنايي نكردم. دوم: تا به حال ديده ايد كه به افراد مرده و بي‌اثر ناسزا بگويند؟ حتما نديده‌ا? علتش آن است كه سالهاست از دنيا رفته و منشا اثري نيست لكن كساني كه منشا اثر باشند چه زنده يا مرده مورد توهين و اهانت قرار مي‌گيرند چرا به نبي اكرم (ص) و ائمه معصومين(ع) ناسزا مي‌گويند چون انديشه‌هاي آنان زنده و منشا آثار واقعي است. سوم: تا باب توهين براي اين مبارزه الهي باز نشود مبارزه پيشرفت نخواهد كرد و ما به اهداف خود نمي‌رسيم؛ اين قبيل اعلاميه نبايد ما را متاثر كند بلكه بايد موجب خشنودي ما شود. لذا امام بزرگوار به دنبال بدگوئي و سخنان سخيف و توهين آميز حاكمان ظلم و ايادي آنان با اتكال به خدا و روشنگري و صدور بيانيه و استدلال و منطق و پشتيباني ملت شريف توانست بنياد سلطنت را متزلزل و نابود و پرونده سياه آن را براي هميشه مدفون سازد." 

آيت‌الله حاج شيخ حسن صانعي ‌در جريان ‌دستگيري‌ حضرت ‌امام ‌در آبان‌1343 ش‌ فعال ‌بود و مراجع ‌را به ‌صدور اعلاميه ‌يا اعلام ‌مواضع ‌در اين ‌زمينه‌ترغيب‌كرد. بعد از تبعيد حضرت ‌امام ‌به‌خارج ‌از كشور به‌ مبارزات ‌خود ادامه ‌داد. در 1345 از طرف ‌ساواك ‌متهم ‌به‌ برقراري ‌ارتباط ‌با عناصر مشكوك ‌خارجي ‌شد و در 1346 به ‌جرم‌ ترغيب‌ طلاب‌ به ‌تظاهرات‌، توسط ‌ساواك ‌قم ‌احضار و به‌ وي ‌تذكر داده ‌شد.4 در همان ‌سال‌، اعلاميه‌ها و بيانيه‌هاي‌ حضرت‌ امام ‌را در قم ‌توزيع ‌كرد و به ‌مقابله ‌با افرادي‌ كه ‌درصدد از بين ‌بردن ‌اعلاميه‌هاي ‌الصاق شده ‌به‌ ديوار مدرسه فيضيه ‌برآمده‌ بودند، پرداخت ‌كه‌ منجر به ‌درگيري ‌طلاب ‌مبارز با افراد رژيم‌ شد. در1352‌به ‌علت ‌تداوم ‌مبارزات‌ سياسي ‌عليه ‌رژيم‌ پهلوي ‌توسط ‌ساواك ‌قم ‌احضار شد.5 

يكي ‌از علل ‌دستگيري ‌وي‌، اعدام ‌انقلابي ‌پاسبان ‌محمدرضا مدني ‌از مأموران ‌شهرباني ‌قم ‌بود كه ‌رژيم ‌ساواك‌ وي ‌را همراه ‌با ديگر روحانيون ‌مبارز چون ‌آيات‌: محمد يزدي ‌و رباني‌املشي ‌در 1/11/1352 دستگير كرد و سپس ‌كميسيون‌ امنيت ‌اجتماعي ‌شهرستان ‌قم‌، وي ‌را به‌ سه ‌سال ‌اقامت ‌اجباري‌(تبعيد) در مشكين‌‌شهر محكوم‌ كرد.6 وي ‌در مشكين‌شهر به ‌مبارزات‌ خود عليه ‌رژيم‌پهلوي ‌در دوران ‌تبعيد تداوم ‌داد؛ به ‌طوري ‌كه ‌در آن‌ شهر از طرف ‌كميسيون ‌امنيت‌اجتماعي ‌قم‌ خطرناك ‌تشخيص ‌داده ‌شد؛ لذا در 1353 ش‌ محل‌ تبعيد وي ‌از مشكين‌‌شهر به‌شهرستان ‌مرند تغيير يافت‌. مدت‌ محكوميت‌(تبعيد) وي ‌در 1355 ش‌تمام ‌شد و وي ‌به‌قم‌ مراجعت ‌كرده‌، مجدداً فعاليت‌هاي‌سياسي‌خود را تداوم ‌داد.7 

 در جريان ‌قيام‌19 دي 1356 كه ‌در پي ‌اهانت روزنامه ‌اطلاعات ‌به‌ ساحت‌ مقدس ‌مرجعيت ‌و حضرت ‌امام‌ صورت ‌گرفت‌، وي ‌يكي ‌از سازمان‌دهندگان ‌اصلي ‌قيام‌ بود. ايشان‌ به ‌قول ‌ساواك ‌يكي ‌از اصلي‌ترين ‌محركين ‌مردم براي ‌برگزاري ‌تظاهرات ‌بود و در اين ‌زمينه ‌نقش‌ مؤثري ‌ايفا كرد (همان‌). كميسيون ‌امنيت‌اجتماعي ‌قم‌ در جلسه‌اي ‌به‌ تاريخ 

12/1/ 1356‌وي‌ را از محركين ‌اصلي‌ و مخل ‌نظم‌عمومي ‌تشخيص ‌داد.8 لذا با حكم ‌كميسيون‌ امنيت‌اجتماعي ‌قم ‌به‌ سه‌ سال‌ اقامت ‌اجباري‌(تبعيد) در شهرستان ‌ميناب ‌محكوم شد.9 قبل ‌از اينكه ‌مأموران‌ رژيم‌ موفق ‌به ‌دستگيري ‌وي ‌شوند، متواري ‌شد و مأموران ‌در دستگيري ‌او ناكام‌ ماندند. محل ‌اقامت ‌اجباري‌(تبعيد) وي ‌بعداً به‌ مياندوآب‌ تغيير كرد؛ درحالي ‌كه ‌همچنان ‌وي‌ در اختفا به‌ سرمي‌برد. سپس ‌كميسيون ‌امنيت‌اجتماعي‌ قم‌ در 1/5/1357 ش ‌او را به‌ تبعيد در ايذه‌ محكوم ‌كرد؛ در حالي ‌كه‌ همچنان ‌مأموران ‌از دستگيري ‌وي‌ناتوان‌ بودند.10 بعد از پيروزي‌انقلاب‌اسلامي ‌و بازگشت ‌حضرت ‌امام‌ به ‌كشور، در مدرسه رفاه ‌و علوي ‌در خدمت ‌امام ‌بود و از تنظيم‌كنندگان‌ ملاقات‌هاي ‌امام‌خميني ‌با شخصيت‌هاي‌ ديداركننده ‌و مردم ‌بود.11 وي‌ بعد از استقرار نظام‌مقدس ‌اسلامي ضمن حضور مستمر و پر اثر در دفتر امام، ‌بارها از طرف‌ حضرت ‌امام‌خميني‌ مأمور امورات‌ شرعي‌ شد و‌ از طرف ‌امام ‌در 22 تير 1362 به ‌عنوان ‌سرپرست ‌بنياد پانزده‌خرداد منصوب‌ شد12 و هم‌اكنون ‌نيز در اين‌ سمت‌ خدمت‌ مي‌كند. وي ‌در 1376 ش ‌به‌ عضويت ‌مجمع‌ تشخيص ‌مصلحت‌نظام‌ برگزيده شد و هم ‌اكنون ‌از اعضاي ‌اين‌ مجمع ‌است‌. وي ‌علاوه ‌بر اشتغالات اجرايي ‌از امر تدريس‌ نيز غافل نبود. 

فرزند عزيز امام 

آيت‌الله شيخ حسن صانعي طي نزديك به چهل سال ارتباط با امام خميني به يكي از نزديك‌ترين ياران امام تبديل شده و كمتر كسي را مي‌توان يافت كه مثل آيت‌الله صانعي، امام به ايشان احساس نزديكي كرده و تعبيرات خارق العاده‌اي را راجع به ايشان بكار برده باشد و يا ايشان را "فرزند خود" خطاب كرده باشد. اگر چه آيت‌الله صانعي تاكنون حاضر نشده براي ثبت در تاريخ از ارتباط ويژه خود با امام بگويد اما امام خميني بارها اعتماد خود به او را ابراز داشته و علاقه فوق‌العاده خود به ايشان را به قلم آورده است. به عنوان مثال امام در تاريخ دوشنبه 15 آذر 1361 مصادف با 20 صفر 1403؛ جهت اداي حق اخوت با آيت‌الله شيخ حسن صانعي مي‌نويسد: "بسم‌الله الرحمن الرحيم‏؛ الحمد للَّه رب العالمين، و الصلاة علي محمد و آله الطاهرين. انگيزه اين جانب در نوشتن اين چند سطر، اداي حق اخوت نسبت به شخصي كه از جمله سابقه‏دارترين دوستان وفادارم بوده و اكنون نيز مي‏باشد. و چون احتمال قريب مي‏دهم كه پس از درگذشت من كساني كه با من نظر بي‏مهري دارند با بعض دوستان عزيزم بدرفتاري نمايند و مورد تهمت غير اسلامي- انساني قرار گيرند احتمال تكليف دادم كه اداي شهادت بنمايم، و بيشتر كسي كه از دوستان من ممكن است مورد هجوم شود برادر و فرزند عزيزم آقاي آقا شيخ حسن صانعي- حفظه اللَّه- است كه در امور مالي و وجوه شرعيه از ديگران بيشتر دخالت داشته، و شايد از اين ناحيه خداي نخواسته به ايشان تهمتي وارد شود. لهذا من، بيْني و بين‌الله شهادت مي‏دهم كه از اول زماني كه با من آشنا شده و متصدي امور مالي گرديده‏اند چه قبل از 15 خرداد و تبعيد من به خارج، و چه پس از بازگشت از تبعيد، و چه اوقاتي كه انفرادي متصدي بودند، و چه پس از آنكه به واسطه زيادي كار و بعض مصالح با شركت جنابان: آقاي حاج سيد هاشم رسولي و آقاي رحيميان- حفظهما‌الله تعالي- متصدي شده‏اند- با كمال صداقت و امانت و صميميت بوده و هستند، و ديناري تجاوز و تعدي به وجوه شرعيه ننموده‏اند، و با تمام همت و جديت و حسن نيت، اين جانب را اعانت نموده، و هر گز چشمداشت مادي نداشته و ندارند. و اكنون نيز كه با آقايان مذكور به اعانت اين جانب صرف عمر مي‏نمايند، تمام اين آقايان امين و صالح و خدمتگزار به اسلام مي‏باشند. خداوند تعالي اينان و همه خدمتگزاران به اسلام را از شرّ بدخواهان و منحرفان حفظ فرمايد، و توفيق اطاعت از خداوند تبارك و تعالي و خدمت به بندگان او مرحمت فرمايد." 13 

آگاهان به امور حوزوي مي‌دانند كه يكي از لغزنده‌ترين بخش كار حوزوي به ويژه در بيت مرجعيت، مسأله مالي است و برخي از اطرافيان مراجع به ويژه پس از رحلت آنان، از اين امتحان مؤفق بيرون نيامده‌اند اما نزديكان امام از خود ايشان ياد گرفته‌اند كه در اين مسأله فوق‌العاده حساس باشند و به اصطلاح مو را از ماست بكشند! و امام هم بر اين حساسيت و درجه بالاي امانت‌داري آيت‌الله صانعي كه مسؤليت وجوهات در دفتر را به عهده داشته اند، شهادت مي‌دهد. يكي از نمونه‌هاي اين دقت بالا نامه‌اي است كه آيت‌الله صانعي و دوستانش به، رياست بانك صادرات- شعبه جماران‏ نوشته اند: "بدين وسيله اعلام مي‏داريم كه تمامي وجوهي كه به حساب جاري شماره 500 آن شعبه به نام اين جانبان سيد هاشم رسولي- حسن صانعي- محمد حسن رحيميان واريز مي‏شود، اعم از وجوه نقدي، چكهاي بانكي و تضمين شده، چكهاي عادي، سفته‏ها و حوالجات و غيره همگي از وجوه شرعيه بوده و مربوط است به مرجع معظم تقليد شيعيان، رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي حضرت آيت‌الله العظمي امام آقاي حاج سيد روح‌الله مصطفوي خميني- مدّ ظله العالي- و اگر خداي ناكرده براي حضرت ايشان اتفاقي رخ داد پس از ايشان متعلق است به حضرت آيت‌الله آقاي حاج شيخ حسينعلي منتظري- دامت افاضاته- و شخص امام بر تذكر اين نكته تأكيد فرمودند كه ديناري از اين وجوه مربوط به شخص ايشان نيست و به ورثه معظم له به ارث نمي‏رسد و به همين ترتيب ديناري از وجوه مزبور به شخص ما و يا به ورثه اين جانبان تعلق ندارد. خواهشمند است مراتب را به مراجع ذي صلاح و مسئولين سطح بالاي بانك صادرات رسانده و در صورتي كه اين نامه نيازمند به طي مراحل قانوني و اداري است هر چه زودتر در جهت قطعيت يافتن و رسمي شدن آن اقدام شود و در صورت عدم نياز به طي مراحل قانوني عين اين نامه را در بانك صادرات نگهداري نمايند.". نامه‌اي كه امام در ذيل آن مرقوم فرمودند: "بسمه تعالي؛ مراتب مرقوم مورد تأييد اين جانب و صحيح است."14 علاوه اين كه امام در اجازه منحصر به فرد ديگري، به آيت‌الله صانعي حق برداشت تنهايي از حساب وجوهات را نيز داده است.15 البته اعتماد امام خميني به آيت‌الله صانعي تنها در امور مالي نبوده است بلكه در امور شرعي نيز از معتمدان ويژه ايشان به شمار مي‌رفته است. امام در اين باره در مرقومه‌اي به اعضاي دفتر خود مي‌نويسد: "1- تاكيد مي‏شود كه اشخاصي كه در دفتر هستند حق جواب مسائل شرعيه را ندارند؛ چه شفاهاً و چه كتباً و چه با تلفن، مگر آقايان: رسولي و صانعي و توسلي. اين آقايان هم در مسائل غير واضح مراجعه نمايند به رساله، پس از آن جواب دهند. و اگر آقايان مذكور كسي را كه با مسائل شرعيه آشنا است و جواب بدون مراجعه نمي‏دهد، تعيين نمايند مانع ندارد. 2- حتي المقدور سعي كنيد در تلفن افراط نشود؛ چون با سهم مبارك امام تأمين مي‏شود". 16 

امام در همين راستا يك بار ديگر هم بر استقامت آيت‌‌الله حاج شيخ حسن صانعي شهادت دادند و از همرامي ايشان با خود قدرداني كردند: "خداوندا! من با آنكه نمي‏خواهم از بستگانم چيزي كه بوي مدح و ثنا مي‏آيد بگويم يا بنويسم، لكن تو مي‏داني كه ساكت ماندن در مقابل تهمتها جرم و گناه است؛ اين جانب از دوستاني كه در دفتر هستند خلافي كه موجب نارضايتي من باشد سراغ ندارم؛ اينان سابقه ممتد با من دارند و در بين آنها به آقاي صانعي براي بستگي به من در طول زندگي من صدمات بسيار وارد شده است كه از خداي متعال براي همه اجر جزيل و صبر جميل خواهانم".17 

بنياد 15 خرداد 

يكي از دغدغه‌هاي امام خميني از نخستين روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي رسيدگي به وضع محرومان، به ويژه مسكن آنان بوده است. لذا علاوه بر اقدامات متعدد در اين حوزه، در تاريخ 22 تير ماه 1362، اقدام به تأسيس بنياد 15 خرداد كرد و در اين عرصه نيز آيت‌الله حاج شيخ حسن صانعي را كه مورد اعتماد‌شان بود به رياست اين بنياد منصوب كرد: "بسم‌الله الرحمن الرحيم‏؛ جناب حجت الاسلام آقاي حاج شيخ حسن صانعي- دامت افاضاته‏؛ جنابعالي را به سرپرستي "بنياد 15 خرداد" منصوب مي‏نمايم. اين بنياد موظف است به وضع مستضعفين و محرومين رسيدگي نمايد. بديهي است خانواده شهداي محترم و معلولين عزيز مورد توجه بيشتر آن بنياد قرار گيرد. اميد است با اطمينان و اعتمادي كه به آن جناب دارم، امور آن بنياد را به بهترين وجه اداره بنماييد."18 امام همچنين به منظور دستيابي به اهداف عاليه بنياد 15 خرداد كه قصد داشته كليه خانواده‏هاي محترم شهدا، جانبازان انقلاب اسلامي و مستضعفين جامعه را زير پوشش خدماتي خود قرار دهد، به آيت‌الله صانعي اجازه داد از اموال مصادره‏اي مربوط به رژيم منحوس پهلوي و عمال و وابستگان آنها جهت كمك به محرومين، به مقدار رفع ضرورت با موازين شرعي‏ استفاده نمايد.19 و به حضرت آيت‌الله حاج شيخ يوسف صانعي دادستان كل كشور وقت نيز دستور دادند اقدام لازم را - كه در جهت شرعي و قانوني اشكال ندارد - در اين باره انجام دهند.20 چنان كه امام موافقت كردند بخشي از اراضي شهري مصادره شده21 و برخي سهام وابستگان رژيم پهلوي در شركت‌ها22 نيز جهت رفع نياز محرومين، به بنياد 15 خرداد واگذار گردد. 

يكي از مهمترين كارها كه حضرت امام به بنياد 15 خرداد و شخص آيت‌الله صانعي واگذار كردند، احداث سد 15 خرداد جهت تأمين آب آشاميدني شهر قم مي‌باشد. آيت‌الله صانعي پس از بهبود نسبي وضعيت مالي بنياد، از امام اجازه ‏خواست با توجه به نياز شديد شهرستان خون و قيام، قم و حومه به آب كشاورزي و آشاميدني نسبت به احداث سدي عظيم براي تأمين آب مورد نياز اين منطقه اقدام نمايد و امام هم در تاريخ 16/ 7/ 65 در پاسخ ايشان مرقوم فرمودند: "بسمه تعالي‏؛ جناب حجت الاسلام آقاي حاج شيخ حسن صانعي سرپرست بنياد 15 خرداد- دامت افاضاته‏؛ با تشكر از زحمات جنابعالي و تمامي دست‏اندركاران بنياد 15 خرداد، با پيشنهاد شما موافقت مي‏شود. لازم است در اين امر حياتي دولت و جناب آقاي نخست‌وزير و وزير نيرو و وزير جهاد با مشاركت فعال خود در كمك مالي و برداشتن موانع، تلاش چشمگيري نمايند. وهمان‌طور كه قبلًا گفتم كمك به محرومين و جانبازان و جنگ زدگان و خانواده‏هاي شهدا، اسرا و مفقودين يكي از بزرگترين عبادتها است. دولت و مسئولين قضايي توجه داشته باشند كه كمك به بنياد مذكور در رفع نيازهاي نيازمندان از كارهاي اصيل انقلابي است. اميدوارم جنابعالي در مقابل خدمات بسيار ارزنده مردم قم، مردم شهر خون و قيام و شهادت و ايثار با ايجاد سدي بزرگ بتوانيد به اين شهر مقدس كمك نماييد و گزارش پيشرفت كار را به اين جانب بدهيد".23 

پس از دو سال اقدام بنياد در ساخت سد پانزده خرداد، كار ساخت آن پيشرفت قابل قبولي نداشته و علت آن نيز عدم تمركز در تصميم گيري‌ها بوده است. در پي آن آيت‌الله صانعي از امام در خواست كرد تصميم گيري در باره اين سد در بنياد و وزارت نيرو متمركز گردد كه امام خميني در تاريخ 28/ 6/ 67 مرقوم فرمودند: " بسمه تعالي؛ جناب حجت الاسلام آقاي صانعي- دامت افاضاته‏؛ با توجه به محروميت مردم قم و زحمات آنان در طول مبارزه با طاغوت سرعت عمل در بناي سد پانزدهم خرداد ضروري به نظر مي‏رسد. با تشكر از تمامي افرادي كه در مورد سد مذكور زحمت كشيده و مي‏كشند با پيشنهاد جنابعالي كه هميشه مورد اعتماد و اطمينان اين جانب بوده و مي‏باشيد و هميشه تلاش نموده‏ايد تا در جهت رفاه مردم محروم و مظلوم يار و غمخوار آنان باشيد موافقت مي‏نمايم. مسئولان و دست‏اندركاران بنياد پر بركت پانزدهم خرداد بايد با فداكاري و پشتكار در اتمام سد و كارهاي خير ديگر تلاش پيگير داشته باشند. ان شاء‌الله مسئولين كشور كمك لازم را در اين زمينه خواهند نمود. لازم مي‏دانم از زحمات با ارزش جهاد تشكر و قدرداني نمايم". 24 

امام خميني علاوه بر انتصاب آيت‌الله حسن صانعي به رياست بنياد 15 خرداد، رسيدگي به اموال مجهول المالك را در كنار حجت الاسلام والمسلمين مهدي كروبي، به ايشان واگذار كرد. آنان از طرف امام وكيل بودند تا به هر گونه صلاح مي‏دانند در تمامي ابعاد فروش، نگهداري و اداره آنها اقدام نمايند يا اگر مايل باشند قسمتي از اين اختيارات را در اختيار وزارت امور اقتصاد و دارايي، قرار دهند، چنان كه به پيشنهاد آنان قاضي تصميم گيرنده نسبت به اين اموال نيز از سوي امام منصوب شده است.25 

امام همچنين آيت‌الله حاج شيخ حسن صانعي را به عنوان يكي از مسئولين و اداره كنندگان دبيرخانه مركزي ائمه جمعه26 و يكي از اعضاي هيأت مؤسس مكتب خواهران قم (جامعة الزهراء "س")،27 منصوب كرد. ايشان همچنين افتخار حمل وصيت نامه امام خميني به مشهد مقدس را نيز به عهده داشته است. 28 

سرباز گمنام انقلاب 

چنان كه بيان شد آيت‌الله حاج شيخ حسن صانعي، قريب به چهار دهه ملازم حضرت امام بوده و به ايشان و اهداف مقدس او، خدمت كرد و امام نيز در مقابل چه از طريق زبان و چه با نوشتن نامه و نيز سپردن برخي سمت‌ها به ايشان، اعتماد كامل خود را به ايشان نشان داد و از زحمات وي تقدير كرد اما گويي اين سرباز گمنام انقلاب حق بيشتري بر امام و انقلاب داشته و امام تنها چند ماه قبل از رحلت خود به ملكوت اعلا، يكي از نادرترين نامه‌هاي تاريخ زندگي خود را نسبت به اين فرزند خود صادر كرد، نامه‌اي كه نسبت به هيچ كس ديگري صادر نشده است: "بسم‌الله الرحمن الرحيم؛ جناب حجت الاسلام آقاي حاج شيخ حسن صانعي- دامت بركاته‏؛ نمي‏دانم از كجاي آشنايي‏ام با تو بنويسم. تو يكي از قديميترين افرادي هستي كه در كنار من بوده‏اي. هنوز سبزه‏اي بر رخسار نداشتي كه صميمي‏ات يافتم. سالها قبل از شروع مبارزات پانزدهم خرداد. تو سرباز گمنام اين انقلابي، و خودت مي‏داني كه هيچ چيز بهتر از گمنامي نيست. تو فردي هستي كه از گذشته‏هاي دور خاطرات تلخ و شيرين مبارزات را با خود دارد. زيركي و كم حرف، دانايي و محتاط. در گرداب مبارزات هميشه دلسوخته بوده‏اي. كينه‏ات را نسبت به شاه در كمتر كسي ديده بودم. در بحرانها و فشارها هيچ گاه نسبت به من ترديد نداشتي، گرچه گاهي خسته مي‏شدي و افسرده. 

در كوران فشار دستگاه شاه، تو كه مسئول اداره شهريه طلاب بودي، وقتي در محاصره دشمن قرار مي‏گرفتي براي اينكه هيچ گونه اطلاعي به دشمن ندهي كم نبود مواقعي كه قبوض رسيد پولهاي اخيار را- در پانزده سال مبارزه- چون غذايي گوارا مي‏خوردي. پاداشت عند‌الله نيز گوارايت باد. 

استعدادت، لطافت روحت، صداقتت چيزي نيست كه فراموشم شود. تندخويي و عاقل. از خدا مي‏خواهم عقلت را به تندخويي‏ات پيروز كند. من كاملًا به تو اطمينان دارم. لذا وكيل من مي‏باشي در تمامي زمينه‏هاي شرعي. اين‏ چند سطر را نوشتم تا كمي از بسيار حقي كه به گردن من و انقلاب داري را ادا كرده باشم. خداوند يار و نگهدارت باد. مرا از دعاي خير فراموش مكن. و السلام عليكم و رحمة‌الله و بركاته. 2/ 12/ 67- روح‌الله الموسوي الخميني‏". 29 

*پيروزي انقلاب اسلامي و تأسيس نظام جمهوري اسلامي اگر چه مرهون شخصيت جامع و ويژگي‌هاي منحصر به فرد خودِ امام خميني مي‌باشد اما امام در طول فعاليت سياسي و اجتماعي خود از حلقه‌اي از ياران در اطراف خود بهره مي‌برد كه بي‌اغراق مي‌توان آن را "حلقه عشق و ايثار" نام نهاد 

* آيت‌الله حاج شيخ حسن صانعي علاوه بر اين كه از دهه سي در كنار امام و دفتر ايشان بوده است و از سابقين اولين به شمار مي‌رود، در سه مقطع از چهار مرحله دفتر امام نيز حضور فعال داشته است 

* امام خميني: بيشتر كسي كه از دوستان من ممكن است مورد هجوم شود برادر و فرزند عزيزم آقاي آقا شيخ حسن صانعي- حفظه اللَّه- است 

* امام خميني خطاب به آيت‌الله صانعي: تو يكي از قديميترين افرادي هستي كه در كنار من بوده‏اي. هنوز سبزه‏اي بر رخسار نداشتي كه صميمي‏ات يافتم 

* امام خميني خطاب به آيت‌الله صانعي: تو سرباز گمنام اين انقلابي، و خودت مي‏داني كه هيچ چيز بهتر از گمنامي نيست 

پاورقي‌ها: 

1. ياران‌امام به روايت ساواك، ج‌16، 172. 

2. دواني‌، علي، 2 

3. خاطرات‌آيت‌الله رسولي‌محلاتي‌، 63. 

4. ياران‌امام‌…، ج‌16، 172. 

5. همان، ج‌22، 36. 

6. همان، ج‌16، 172. 

7. همان، ج‌21، 361. 

8. طالبي‌دارابي‌، 139. 

9. همان‌، 140. 

10 ياران‌امام‌…، ج‌21، 383. 

11. خاطرات‌محسن‌رفيق‌دوست‌157 و 159. 

12. صحيفه‌ي‌امام، ج‌18/ 1. 

13. همان، ج‏17، ص: 132 

14. همان، ج‏17، ص: 200 

15. همان، ج‏18، ص: 66 

16. همان، ج‏17، ص: 505 

17. همان، ج‏20، ص: 444 

18. همان، ج‏18، ص: 66 

19. همان، ج‏19، ص: 300 

20. همان، ج‏19، ص: 301 

21. همان، ج‏19، ص: 429 

22. همان، ج‏20، ص: 358 

23. همان، ج‏20، ص: 141 

24. همان، ج‏21، ص: 140 

25. همان، ج‏21، ص: 366؛ ج‏21، ص: 384 

26. همان، ج‏19، ص: 16 

27. همان، ج‏19، ص: 17 

28. همان، ج‏21، ص: 393 

29. همان، ج‏21، ص: 272 

کد خبر: 139336301207
1393/3/6

Share

آخرین مطالب
1393/3/6: پيام تسليت حضرت آيت الله صانعی به مناسبت درگذشت آيت الله حاج شيخ حسين زرندي(رحمة الله عليه)
1393/3/6: آیت الله زرندی دار فانی را وداع گفت
1393/3/1: پیام تسلیت آیت الله صانعی و سیدحسن خمینی برای درگذشت حجت الاسلام والمسلمین رحمانی
بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن