… قزوینی در ادامه می گوید اگر این ابیات از حافظ باشد در حالی که ثابت نیست چون در نسخه های قدیمی حافظ این بیت ها نیست…قزوینی خبره این فن است و نسخه های مختلف دیوان حافظ را دیده و معتقد است در نسخه های بعدی این بیت و ابیات دیگر افزوده شده است
موضوع: اجتماعی
نویسنده: حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی
حضرت آیت الله العظمی سید موسی شبیری زنجانی (دامت برکاته) در یکی از پانوشت های کتاب “جرعه ای از دریا“ [۱] که به تازگی منتشر شده است در خصوص مذهب حافظ شیرازی این چنین میفرمایند [۲]:
« یکی از ادله تسنن حافظ شیرازی مدح قاضی فالی است. حافظ می گوید که قوام شرع به چند نفر است یکی از آنان همین مجدالدین اسماعیل فالی است. علاوه بر اینکه در دوران حافظ شیراز مرکز اهل سنت بود شیعه بودن حافظ در شیراز مثل سنی بودن یک شخص در قم است که بعید و غیر عادی است. بعضی افراد اشعاری از دیوان حافظ را دلیل بر تشیع وی می دانند در حالی که این ابیات در نسخه های کهن موجود نیست و به مرور افزوده شده است.
قزوینی [۳] درباره این بیت:«ای دل غلام شاه جهان باش و شاد باش» می گوید: اگر این ابیات از حافظ باشد مسلما شیعه است و تعبیری دارد که شاید همین منشاء نجات قزوینی بشود و نقاط ضعفش را بپوشاند. وی می نویسد: «ما برای نجات اخروی حافظ آرزو می کنیم که این شعر از او باشد». البته قزوینی در ادامه می گوید اگر این ابیات از حافظ باشد در حالی که ثابت نیست چون در نسخه های قدیمی حافظ این بیت ها نیست.
قزوینی خبره این فن است و نسخه های مختلف دیوان حافظ را دیده و معتقد است در نسخه های بعدی این بیت و ابیات دیگر افزوده شده است و تاریخِ اضافات را ذکر می کند. وی بر دیوان حافظ مقدمه مفصلی نگاشته است. »
استاد بهاءالدین خرمشاهی درباره مذهب حافظ چنین میگوید:
“نگارنده این سطور به سائقه و سابقه انس سی ساله خود با شعر حافظ و با اعتقاد به این اصل که شعر حافظ آیینه تمام نمای روح و روحیه و عقیده و سلیقه و نگاه و نگرش او به انسان و جهان و طبیعت و ماورای طبیعت است … تردیدی ندارد که حافظ:
… حافظی که من میشناسم ایمانش آمیزهای از معنویت و رهیافت سه گانه و در عین حال یگانه “شریعت، طریقت، حقیقت” است.
…. حافظ در اصول عقاید، یعنی مکتب کلامی، پیرو اشعری و در فروع (مذهب فقهی) شافعی است و در عین حال آشکارا گرایش به تشیع دارد، اما شیعی کامل عیار نیست و مسلّم است که مثل هر مسلمان پاک اعتقاد بی تعصب صاحبدلی دوستدار خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام) است….[۴]
مولف حافظ نامه در کتاب دیگرش به نام حافظ پس از نقل و بررسی نظرات استاد معین در حافظ شیرین سخن چنین می گوید:
اشعری گری حافظ شواهد بسیاری از شعر او دارد و در جنب معانی متواتر، وجود چند اشاره ی حاکی از ارادت به امیرالمومنین علی (علیه السلام) و عترت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ، صراحت قطعی و دلالت تمام بر تشیع حافظ ندارد. و چنانکه در جای دیگر نوشته ام: « گرایش او به خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت علی(علیه السلام) نیز دو وجه و محمل دارد: یکی تمایل به اهل بیت علیهم السلام در نزد شافعی و پیروان او. دوم نوعی گرایش کلی و مبهم و کمرنگ به تشیع که در عصر حافظ باب شده بود. چنانکه نه فقط علمای معاصرش چون شمس الدین آملی، صاحب نفائس الفنون، و دیگر از اساتیدش، میر سید شریف جرجانی، بلکه حتی شخصیت غریبی چون تیمور نیز از این گرایش ها داشته اند. [۵]
همچنین بحث گستردهتری تحت عنوان “آیا حافظ شیعه است” در کتاب “حافظ، ص ۱۵۵ – ۱۶۱″ وجود دارد که میتوانید به آن رجوع کنید.
[۱] جرعه ای از دریا ج۲ ص۳۰۰
[۲] برگرفته از وبلاگ مکتب تفکیک
[۳] محمد قزوینی مصحح دیوان حافظ
[۴] حافظ نامه/ بهاء الدین خرمشاهی / علمی و فرهنگی / چاپ یازدهم / ۱۳۷۹ – قسمت «حافظ و اشعریگری». از طریق فهرست کلمات شرح شده، جست وجو کنید.
[۵] {حافظ/ بهاء الدین خرمشاهی / طرح نو / ۱۳۷۸/ ص ۱۶۱}