صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اندیشه >>
مرجع ما | آیت الله مظاهری: زن و مرد بدانند عالم آخرت عالم حیات است
بازدید این صفحه: 4866          تاریخ انتشار: 1395/5/21 ساعت: 06:52:44
آیت الله مظاهری: زن و مرد بدانند عالم آخرت عالم حیات است

حضرت آیت الله مظاهری در سلسله جلسات درس اخلاق خود با موضوع «معرفت نفس؛ معاد جسمانی» اظهار داشت: چیزی که همۀ زن و مرد باید به آن توجه داشته باشند، اینست که عالم آخرت، عالم حیات است.

موضوع: اندیشه

 حضرت آیت الله مظاهری می گوید: چیزی که همۀ زن و مرد باید به آن توجه داشته باشند، اینست که عالم آخرت، عالم حیات است. در سورۀ عنکبوت می‌فرماید: «وَ ما هذِهِ الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَهَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ».

به گزارش مرجع ما به نقل از شفقنا، این مرجع تقلید در سلسله جلسات درس اخلاق خود با موضوع «معرفت نفس؛ معاد جسمانی» اظهار داشت: در نظام ما دهۀ اول ذیقعده نامیده شده به دهۀ کرامت. برای اینکه گفته شده است روز اول ماه ذیقعده میلاد پربرکت حضرت معصومه«سلام‌الله‌علیها» است و اول دهۀ دوم، میلاد پربرکت حضرت رضا«سلام‌الله‌علیه» است. برای این دو مناسبت به این دهه، دهۀ کرامت گفته‌اند. ما هم امیدواریم از طرف این دو بزرگوار کرامت خاصی در مجلس ما بیاید و ان‌شاء‌‌‌الله با برآمدن حاجات شما و رفع گرفتاری‌های شما از جلسه بیرون رویم، لذا با اجازۀ همۀ شما، ثواب این جلسه برای حضرت رضا«سلام‌الله‌علیه» و خواهرش حضرت معصومه«سلام‌الله‌علیها» باشد. بهترین هدیه برای این دو بزرگوار باشد و امیدوارم این دو بزرگوار این هدیۀ ما را قبول کنند و ان‌شاء‌‌‌الله عنایت خاصی به جلسۀ ما بفرمایند. برای اینکه مورد عنایت حضرت معصومه و حضرت رضا«سلام‌الله‌علیهما» واقع شویم، اظهار ارادت کنید خدمت هر دو با سه صلوات.

بحث این دو سالۀ ما دربارۀ یک امر مهم عرفانی و اخلاقی است و آن معرفه‌النفس و انسان‌شناسی و خودشناسی است. بیست فصل از این بحث را عنوان کردم و راجع به بیست فصل تا حال صحبت شده است. در فصل بیستم بودیم که راجع به انسان و رابطۀ او با معاد بود. شش مبحث در این باره صحبت کردم. بحث هفتم یک بحث فوق‌العاده مهم کلامی است. البته عرفانی و اخلاقی هم هست و رابطۀ انسان با معاد است.

اول چیزی که همۀ ما باید به آن توجه داشته باشیم و قبلاً‌ هم در فصل اول صحبت کرده‌ام، اینست که معاد، ‌معاد جسمانی است. یعنی انسان با همین هیکل و با همین روح و جسم و با همین صورت و ماده وارد صف محشر می‌شود و حساب و کتاب دارد و این انسانی که مرکب از جسم و روح است، یا بهشتی می‌شود یا جهنمی می‌شود. لذا این معاد جسمانی یک ضرورت در اسلام عزیز است و کسی منکر معاد جسمانی باشد، مسلمان واقعی نیست. هزار و چهارصد آیه در قرآن راجع به معاد است و بیش از دویست آیه راجع به معاد جسمانی است. از جمله آیه‌ای که قبلاً خواندم و آیه خیلی رسا و عالیست، اینکه عربی آمد و استخوان مرده‌ای در دستش بود و این استخوان مرده را خاک کرد و گرد کرد و به هوا داد و آن در هوا پراکنده شد. به پیغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم»  گفت: یا رسول الله! آیا این استخوان پوسیده دوباره برمی‌گردد؟ این استخوان یعنی معاد جسمانی یعنی این جسم ما که پوسیده است، دوباره زنده می‌شود؟! آنگاه آیۀ شریفه آمد. مفهوم آیۀ شریفه در قرآن مکرّر تکرار شده است: «وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمیمٌ ، قُلْ یُحْییهَا الَّذی أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّهٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلیمٌ»[۱]؛ برای ما مثال می‌زنند و می‌گویند آیا استخوان پوسیده زنده می‌شود یا نه! به آنها بگو چطور تک سلولی که از زن و مرد است یک آدم می‌شود، همینطور که خدا قدرت دارد یک تک سلول را آدم کند، قدرت دارد استخوان پوسیده را دوباره زنده کند. نظیر این آیه در قرآن زیاد است.

آیه‌ای در قرآن هست که یکی از معجزات بزرگ قرآن است و دنیای روز اقرار دارد که این معجزه است. دنیای انگشت‌نگاری می‌گوید دو انسان نمی‌توانید پیدا کنید که سرانگشت‌های این دو انسان مثل هم باشد. لذا این انگشت‌نگاری که شما شنیده‌اید از نظر علمی مسلّم است. مثلاً ‌اگر الان هفت هشت میلیارد نفر در جهان باشند، در هفت هشت میلیارد انگشت،‌ خط‌‌‌های سر انگشت متفاوتند. حتی دو برادر که دو قلو هم باشند و خیلی به هم شباهت داشته باشند، اما خط‌‌های سر انگشت اینها با هم تفاوت فاحش دارد. آن انگشت‌نگاری خوب می‌فهمد که این اثر انگشت از کدامیک است. قرآن این را متذکّر می‌شود و می‌فرماید: «لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَهِ ، وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَهِ ، أَ یَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ ، بَلى‏ قادِرینَ عَلى‏ أَنْ نُسَوِّیَ بَنانَهُ»[۲]؛ قسم به روز قیامت، قسم به این نفس لوامه‌ای که اگر در کسی باشد، رستگار می‌شود. بعضی گمان می‌کنند استخوان‌های انسان زنده نمی‌شود. یا رسول الله! به اینها بگو نه تنها استخوان‌ها زنده می‌شود و نه تنها هیکل به تمام معنا برمی‌گردد، بلکه خط‌های سر انگشت نیز دوباره برمی‌گردد.

این از معجزات بزرگ قرآن است که در زمانی که سواد الفبا هم نداشتند، قضیۀ انگشت‌نگاری را برای مثال معاد در قرآن آورده است. و علی کل حالٍ نظیر این دو آیه بیش از صدها آیه است که معاد، معاد جسمانی است. الاّ‌ اینکه باید توجه به این مطلب داشت، وقتی بخواهد روز قیامت بشود،‌ قرآن می‌فرماید: «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ ، وَ إِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ»[۳]

لاأقل این منظومۀ شمسی ما به طور کلی نابود می‌شود. نابود شدنش نیز برای اینست که قوۀ دافعه از کرۀ زمین یا ستاره‌های دیگر گرفته می‌شود و قوۀ جاذبه از خورشید گرفته می‌شود و همۀ آنها در فضا پرتاب می‌شود و آب می‌شود: «یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ»[۴]

لذا پروردگار عالم که زنده می‌کند، معنایش اینست که همین هویّت را، ‌همین روح و جسم را که معدوم شده بود و پرتاب در فضا و نابود شده بود، دوباره پروردگار عالم انسان‌ها را به صف محشر می‌آورد. وقتی نگاه به این انسان کنند، می‌بینند که فلانی است. سرتاپا شناخته می‌شود و اگر العیاذبالله تجسم عملی برایش پیدا شود، اما در اینکه خود او شناخته می‌شود شکی نیست. لذا این هویتی که پروردگار عالم ساخته است، این هویت دارای جسم و روح است و تمام خصوصیات جسم و روح را دارد و دارای لذت بردن روحی و جسمی است. یا می‌شود بهشتی و آن لذت‌های در بهشت یا می‌شود جهنمی و آن عذاب‌های در جهنم. لذا این انسان با هویت است.

قرآن شریف در این باره تصریح می‌کند. الان شما زن و مردی که اینجا نشسته‌اید، امشب شب کرامت است و همۀ شما به مشهد رفته‌اید و همین الان که پای منبر من نشستید و من می‌گویم حضرت رضا«سلام‌الله‌علیه»، شما می‌توانید حرم حضرت رضا«سلام‌الله‌علیه» و تمام خصوصیات حرم را در ذهنتان ایجاد کنید. ضریح مطهر و دیوارها را و بالاخره رواق‌ها و غیره را در ذهن ایجاد کنید. لذا شما هم مثل خدا خالق هستید. خلقت خدا خلقت تکوینی و خلقت شما خلقت تشریعی و ذهنی است. تا به این توجه دارید، این هست و تا از آن غفلت کنید، نابود می‌شود. یعنی به طور کلی حرم حضرت رضا«سلام‌الله‌علیه» که در ذهن شما بود، نابود شد. حال دوباره می‌خواهید حرم حضرت رضا«سلام‌الله‌علیه» را ایجاد کنید، آنگاه تا توجه کنید، فوراً ایجاد می‌کنید. به قول قرآن «کُنْ فَیَکُون» است. عین آن است، اما اولی غیر دومی و دومی غیر اولی است. به این مثلی می‌گویند. هیچ تفاوتی با هم ندارد. آنچه شما خلق کرده‌اید، اولی و دومی و سومی هیچ تفاوتی با هم ندارد، اما آنچه اول بود نابود شد و دوم موجود شد و دوباره نابود شد و سوم موجود شد تا آخر.

قرآن در سورۀ یس، این را گوشزد می‌کند و می‌فرماید: «أَ وَ لَیْسَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى‏ أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى‏ وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلیمُ ، إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»[۵]

به کسانی که استخوان پوسیده به تو نشان می‌دهند و می‌گویند معاد نیست، به آنها بگو آیا خدا نمی‌تواند همان که نابود شده، دوباره موجود کند؟ نظیر ما که جوانیم و پیر و مسن می‌شویم و جوانی و مسنّی و پیری ما مثل هم است و لذا مثلاً اگر کسی در جوانی عباداتی کرده باشد و در پیری بمیرد، خیلی پاداش دارد. اگر کسی در جوانی گناه کرده باشد و توبه نکرده باشد و برود، در پیری مرده است، اما عذاب دارد. این آیۀ شریفه به ما می‌گوید: «أَ وَ لَیْسَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى‏ أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى‏ وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلیمُ».

چیزی که همۀ زن و مرد باید به آن توجه داشته باشند، اینست که عالم آخرت، عالم حیات است. در سورۀ عنکبوت می‌فرماید: «وَ ما هذِهِ الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَهَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ»[۶].

عالم حَیَوان است، یعنی دست ما حرف می‌زند و پای ما حرف می‌زند و چشم و گوش ما حرف می‌زند و استخوان و پوست و گوشت ما حرف می‌زند، چنان‌که روح ما حرف می‌زند. قرآن در این باره می‌فرماید: «حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ ، وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ وَ هُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»[۷].

در روز قیامت چشم انسان و گوش انسان و پوست بدن انسان شهادت می‌دهد علیه انسان. قرآن می‌فرماید: این ناراحت می‌شود و با پوست بدنش حرف می‌زند و به پوست بدن می‌گوید: «لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا»؛ چرا علیه من شهادت می‌دهی و او می‌گوید: «قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ».

خدا می‌گوید بگو و من می‌گویم. لذا در بهشتش عالم حَیَوان است و میوۀ آن شعور دارد. همین مقدار که شما اراده کنید و دلتان میوه بخواهد، درخت در مقابل شما می‌آید. هرچه بخواهید هست: «فیها ما تَشْتَهیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ أَنْتُمْ فیها خالِدُونَ»[۸].

آتش جهنّم نیز با انسان حرف می‌زند. وقتی داد و فریاد انسان بلند است، ‌آتش جهنّم به او می‌گوید: چرا چنین کردی که الان در آتش جهنم بسوزی؟! بهشتش گویاست و جهنّمش گویاست و خود انسان گویاست. دست و پا و چشم و سایر اعضا نیز همینطور. در همین سورۀ یس می‌فرماید: «الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى‏ أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»[۹].

در روزی که انسان از ترس گنگ می‌شود، آنگاه دست و پای او علیه او شهادت می‌دهند، به آنچه گناه کرده است. آن کسی که دنبال معصیت رفته، ‌پای او شهادت می‌دهد. کسی که با دستش ظلم کرده،‌ شهادت می‌دهد. آن زبانی که غیبت کرده، زبان علیه او شهادت می‌دهد. چشمی که به نامحرم نگاه کرده، شهادت می‌دهد.

معاد جسمانی است، اما فرقش با اینجا اینست که این انسان اگر بمیرد و یک روز یا دو روز بماند، می‌گندد. اما آن انسان در قیامت زنده است و حیات دارد و وقتی حیات داشته باشد، هم روح او حیات دارد و هم جسم او حیات دارد و به قول قران عالم حیَوان است و این عالم حَیَوان، ‌له ما یا علیه ما شهادت می‌دهد. به این معاد جسمانی مثلی می‌گویند. یعنی در قیامت همین انسان وارد صف محشر می‌شود. اما وضع این انسان اینگونه است که دست و پا و چشم او شعور دارد. لذت جسمی و روحی دارد و آن لذّت‌ها دارای شعور است.

پی نوشت:

[۱]. یس، ۷۸ و ۷۹: «و براى ما مَثَلى آورد و آفرینش خود را فراموش کرد؛ گفت: چه کسى این استخوان‌ها را که چنین پوسیده است زندگى مى‏بخشد؟ بگو: همان کسى که نخستین‏بار آن را پدید آورد و اوست که به هر [گونه‏] آفرینشى داناست.»

[۲]. القیامه، ۱تا۴: «نه! سوگند به روز رستاخیز، و [باز] نه! سوگند به  وجدان سرزنشگر! آیا انسان مى‏پندارد که هرگز ریزه استخوان‏هایش  را گرد نخواهیم آورد؟! آرى [بلکه‏] تواناییم که [خطوط]سر انگشتانش  را [یکایک‏]درست [و بازسازى‏]کنیم.»

[۳]. التکویر، ۱و۲: «آنگاه که خورشید به هم درپیچد، و آنگه که ستارگان همى تیره شوند.»

[۴]. ابراهیم، ۴۸: «روزى که زمین به غیر این زمین، و آسمان‌ها [به غیر این آسمان‌ها] مبدل گردد، و [مردم‏] در برابر خداى یگانه قهار ظاهر شوند.»

[۵]. یس، ۸۱و۸۲: «آیا کسى که آسمان‌ها و زمین را آفریده توانا نیست که [باز] مانند آنها را بیافریند؟ آرى، اوست آفریننده دانا. چون به چیزى اراده فرماید، کارش این بس که مى‏گوید: «باش»؛ پس [بى‏درنگ‏] موجود مى‏شود.»

[۶]. العنکبوت، ۶۴: «این زندگى دنیا جز سرگرمى و بازیچه نیست، و زندگى حقیقى همانا [در] سراى آخرت است؛ اى کاش مى‏دانستند.»

[۷]. فصلت، ۲۰و۲۱: «تا چون بدان رسند، گوششان و دیدگانشان و پوستشان به آنچه مى‏کرده‏اند، بر ضدّشان گواهى دهند. و به پوست [بدنِ‏] خود مى‏گویند: چرا بر ضدّ ما شهادت دادید؟ می‏گویند: همان خدایى که هر چیزى را به زبان درآورده ما را گویا گردانیده است، و او نخستین بار شما را آفرید و به سوى او برگردانیده می‏شوید.»

[۸]. الزخرف، ۷۱: «و در آنجا آنچه دل‌ها آن را بخواهند و دیدگان را خوش آید [هست‏] و شما در آن جاودانید.»

[۹]. یس، ۶۵: «امروز بر دهان‌هاى آنان مُهر مىینهیم، و دستهایشان با ما سخن می‏گویند، و پاهایشان بدانچه فراهم می‏ساختند گواهى می‏دهند.»

کد خبر: 13955214579
1395/5/21

پر بازدید
1392/7/4: حقوق استاد و شاگرد در رساله حقوق امام سجاد(ع)
1392/3/23: اخلاق فردی، شخصیت اجتماعی و مقام عصمت حضرت عباس(س) از زبان آیت‌الله سیدرضی شیرازی
1392/11/13: گفتمان اعتدال و نواندیشی دینی / سید صادق حقیقت
1392/6/5: فرياد مظلوم، فریادی مشروع
1392/9/20: دولت و ابزارهای الزام به شریعت / محمد سروش محلاتی / شش بخش
آخرین مطالب
1401/5/10: عاشورا و برهان فطرت/ آیت الله عرب
1401/5/10: تفسیر علمی و تجلی عینی قرآن در عاشورا/ آیت الله عرب
1400/11/26: روزنامه جمهوری اسلامی/قسمت اول/صفحه حوزه: علی‌اکبر بیگی نوآوری فقهی حضرت آیت ‏الله صانعی در فتوای رفع حرمت نظر در فرزند خواندگی
1400/10/11: نواندیشی در فتاوای آیت الله صانعی / علی اکبر بیگی
1400/9/15: آیت الله یوسف صانعی (ره): رشیده نباشند، ازدواجشان حرام است
بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن