صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اندیشه >>
مرجع ما | چه گروههایی مشمول شفاعت نمی شوند؟ / آیت الله استادی
بازدید این صفحه: 4705          تاریخ انتشار: 1394/11/18 ساعت: 06:07:29
چه گروههایی مشمول شفاعت نمی شوند؟ / آیت الله استادی

در بحث شفاعت این طور نیست که هر ظالمی مشمول شفاعت نشود زیرا شفاعت برای گناهکاران است ولی دو گروه مشمول آن نمی شوند اول افراد مشرک و دو حاکمان جایر و ظالمی که بر...

موضوع: اندیشه
نویسنده: آیت الله رضا استادی

به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛

 

آیت الله استادی گفت: در بحث شفاعت این طور نیست که هر ظالمی مشمول شفاعت نشود زیرا شفاعت برای گناهکاران است ولی دو گروه مشمول آن نمی شوند اول افراد مشرک و دو حاکمان جایر و ظالمی که بر مردم بلادی حکومت و بر آنان ظلم و ستم روا داشته اند که نمونه های آن مانند صدام را در دوره معاصر دیده‌ایم.

به گزارش شفقنا، آیت‌الله رضا استادی، عضو شورای عالی حوزه‌های علمیه در ادامه تفسیر سوره مبارکه مومنون در دارالقرآن علامه طباطبایی با اشاره به آیه شریفه «قَالَ رَبِّ انصُرْنِی بِمَا کَذَّبُون»(آیه ۲۶)گفت: در اینجا این سؤال مطرح است که مصداق نصرت چیست و منظور از آن چیست زیرا ظاهرا نصرت در زمانی است که افرادی در میدان مبارزه با دیگران هستند و از خدا می خواهند که آنها را بر دشمن غلبه بدهد اما در اینجا مراد غلبه نیست بلکه عذاب شدن قوم نوح به دلیل طغیان غیرقابل برگشت است زیرا دعوت نوح طولانی بود اما این قوم لجوج زیر بار دعوت آن حضرت نرفتند و خود آنان نیز از نوح می‌خواستند که وعده عذابی که به آنها داده شده نازل شود.

او ادامه داد: «ما» در «بما» را نیز می توان مای مصدریه و موصولیه گرفت که در صورت اول معنای آن این است که آنها را به خاطر تکذیبشان عذاب کن و در فرض دوم نیز آنها را به همان چیزهایی که من می گفتم و تکذیب می کردند عذابشان کن.

استادی افزود: «ب» را نیز بدلی، مقابله، سببیت و آلت معنا کرده اند که در این صورت معانی به علت، به سبب و … را دارد.

عضو شورای عالی حوزه‌های علمیه با اشاره به آیه ۲۷ این سوره«فَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا فَإِذَا جَاء أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُکْ فِیهَا مِن کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَأَهْلَکَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ» اظهار کرد: فاوحینا در اینجا نشانه پذیرش دعای نوح است ولی میان پذیرش این دعا و وقوع عذاب سال های سال فاصله بوده است زیرا ساختن کشتی سالیان درازی به طول انجامید و خدا باز هم به آنان مهلت داد به خصوص که این کشتی ظاهرا بسیار بزرگ و عظیم بوده است.

او با بیان اینکه جزئیات این کشتی در قرآن نیامده بیان کرد: به تعبیر علامه طباطبایی قرآن کریم از بیان این قصص هدف مهم تربیتی و هدایتی دارد و هرچه در راستای این هدف است بیان کرده و به جزئیات نامرتبط با هدف نپرداخته است و ما هم نباید چندان در قید و بند این جزئیات باشیم.

استادی با اشاره به واژه «باعیینا» گفت: اعین جمع عین است و اینکه چرا جمع به کار رفته علامه طباطبایی فرموده است که جمع مراقبت و محافظت بیشتر از ساخت کشتی را می رساند البته برخی تفاسیر منظور از آن را ملائکه گرفته اند یعنی با تعلیم و مراقبت و محافظت ما این کشتی ساخته شده است.

او با اشاره به تکرار واژه وحی در این آیه تصریح کرد: علامه در این باره گفته است که وحی اول به معنای قولی و وحی دوم به معنای عملی و فعلی است و خواستن انجام کاری را می رساند.

استاد حوزه علمیه قم با اشاره به«فار التنور» ادامه داد: بیرون آمدن آب از تنور نشانه عذاب بر قوم نوح بود که ظاهر آن همین تنور معمولی است و فار التنور مصداق امر پروردگار است.

عضو شورای عالی حوزه های علمیه با بیان اینکه واژه«فاسلک» به معنای داخل کردن است تصریح کرد: در قرائت واژه«کل» دو نوع قرات با تنوین و بدون تنوین را ذکر کرده اند که علامه طباطبایی قرائت با تنوین را درست تر می داند و اختلاف در معنایی که ایجاد می کند این است که با تنوین یعنی نر و ماده هر حیوانی را سوار کشتی کن ولی اگر بدون تنوین در نظر بگیریم منظور آن این است که از هر زوج حیوانی دو تا را وارد کشتی کن که مجموع آن چهار حیوان می شود و در اولی دو عدد.

او با اشاره به واژه «اهلک» ادامه داد: فرموده است که اهل خود یعنی کسانی که پیرو تو بوده اند را هم وارد کشتی کن که برخی تفاسیر گفته‌اند باید فاسلک باید بر سر اهلک نیز تقدیر گرفته شود که علامه آن را لازم نمی داند زیرا سه واژه قبل از «کل» بیان حالی است که با حال در اهلک همخوانی ندارد و به تعبیر علامه اگر در تقدیر بگیریم معنا را فاسد می کند.

استادی با اشاره به تعبیر«ولا تخاطبنی …»اظهار کرد: وقتی عذاب حتمی و قطعی شد خداوند فرمود درباره کسانی که مشمول عذاب هستند هیچ سخنی نگو یعنی هیچ شفاعتی در کار نیست ولو اینکه فرزند تو باشد و کنایه از نهی شدید از شفاعت قوم او است.

او تاکید کرد: در بحث شفاعت این طور نیست که هر ظالمی مشمول شفاعت نشود زیرا شفاعت برای گناهکاران است ولی دو گروه مشمول آن نمی شوند اول افراد مشرک و دو حاکمان جایر و ظالمی که بر مردم بلادی حکومت و بر آنان ظلم و ستم روا داشته اند که نمونه های آن مانند صدام را در دوره معاصر دیده‌ایم.

عضو شورای عالی حوزه های علمیه افزود: ممکن است در اینجا این سؤال پیش آید که اگر عذاب حتمی است یعنی اینکه آنها جبرا ظالم بوده‌اند و اهل توبه نبوده‌اند که در پاسخ می گوییم اینکه خدا می داند وقوع عذاب بر آنها حتمی و اهل برگشت نیستند منافاتی با اختیار ندارد مانند معلمی که از وضع شاگرد خود مطلع است و می گوید اگر با این وضع تحصیلی پیش برود رفوزه خواهد شد این علم معلم منافاتی با اختیار و اراده آن دانش‌آموز ندارد.

او با اشاره به آیه شریفه«بیان کرد: فَإِذَا اسْتَوَیْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَکَ عَلَى الْفُلْکِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ»(۲۸)گفت: در اینجا قبل از اینکه طوفان نوح و عذاب قوم او فرارسد و کار تمام شود خدا به نوح آموزش می دهد که وقتی سوار کشتی به همراه قومت شدی اینگونه خدا را تسبیح کن و حکد گوی.

استادی با بیان اینکه بعد از عذاب نوح دیاری از کافران و مشرکان بر زمین باقی نماندند تصریح کرد: در این جا سؤالاتی مطرح شده است از جمله اینکه فرزندان آنان چه تقصیری داشتند که در ماجرای عذاب گرفتار شدند و مردند که برخی بزرگان پاسخ داده اند که سال های سال این مشرکان و کافران براساس مشیت الهی بچه دار نمی شدند و در صحنه عذاب فرزندی وجود نداشته است و از طرف دیگر تقارب آجال وجود دارد زیرا اصل مرگ برای همه افراد وجود دارد و قرار است همه انسان ها به تدریج بمیرند اما ممکن است مصلحت الهی اقتضاء کند تا این افراد به جای اینکه در مدت ۲۰ روز و یا ۲۰ ماه بمیرند در یک زلزله و طوفان و … وفات کنند بنابراین اصل اشکال بیجا تلقی می شود.

کد خبر: 139411184528
1394/11/18

پر بازدید
1392/7/4: حقوق استاد و شاگرد در رساله حقوق امام سجاد(ع)
1392/3/23: اخلاق فردی، شخصیت اجتماعی و مقام عصمت حضرت عباس(س) از زبان آیت‌الله سیدرضی شیرازی
1392/11/13: گفتمان اعتدال و نواندیشی دینی / سید صادق حقیقت
1392/6/5: فرياد مظلوم، فریادی مشروع
1392/9/20: دولت و ابزارهای الزام به شریعت / محمد سروش محلاتی / شش بخش
آخرین مطالب
1401/5/10: عاشورا و برهان فطرت/ آیت الله عرب
1401/5/10: تفسیر علمی و تجلی عینی قرآن در عاشورا/ آیت الله عرب
1400/11/26: روزنامه جمهوری اسلامی/قسمت اول/صفحه حوزه: علی‌اکبر بیگی نوآوری فقهی حضرت آیت ‏الله صانعی در فتوای رفع حرمت نظر در فرزند خواندگی
1400/10/11: نواندیشی در فتاوای آیت الله صانعی / علی اکبر بیگی
1400/9/15: آیت الله یوسف صانعی (ره): رشیده نباشند، ازدواجشان حرام است
بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن