صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آخرین استفتائات >>
مرجع ما | چرا اسلام اجازه سقط جنین های معیوب را نمی دهد؟ پاسخ حضرت آیت الله مکارم
بازدید این صفحه: 2791          تاریخ انتشار: 1398/3/22 ساعت: 05:16:51
چرا اسلام اجازه سقط جنین های معیوب را نمی دهد؟ پاسخ حضرت آیت الله مکارم

حضرت آیت الله العظمی مکارم به پرسشی درباره سقط جنین پاسخ گفته است. به گزارش مرجع ما به نقل از شفقنا متن پرسش و پاسخ مطرح شده بدین شرح است:

موضوع: استفتائی

 

حضرت آیت الله العظمی مکارم به پرسشی درباره سقط جنین پاسخ گفته است. به گزارش مرجع ما به نقل از شفقنا متن پرسش و پاسخ مطرح شده بدین شرح است:

س: چرا اسلام اجازه سقط جنینهای معیوب و ناقص الخلقه را نمی دهد، در حالی آنها بعد از تولّد زندگی مشقت باری را می گذرانند و بار سنگینی بر دوش خانواده هایشان هستند؟

پاسخ اجمالی:

اسلام اجازه سقط جنین ناقص الخلقه را نمی دهد، زیرا اگر بخواهیم با هر سختی احتمالی، جنین را سقط کنیم لازم می آید که بسیاری از جنین ها سقط شوند. از سویی حضور انسان در عالم ماده توأم با سختی است و اگر معیار تولد، عدم سختی باشد، هیچ انسانی نباید متولد شود. هم چنین انسان های ناقص الخلقه نیز دارای استعدادهایی هستند که باید شکوفا شود و از طرفی خداوند تکالیف شرعی آنها را آسان و پاداش عبادتشان را نیز برتر قرار داده است. در نهایت سقط جنین ناقص الخلقه در موارد بسیار نادر، و با اجازه مرجع تقلید جایز است.

پاسخ تفصیلی:

اولا: اگر بخواهیم با هر سختی و مشقت احتمالی، جنین را سقط کنیم لازم می آید که بسیاری از جنین ها سقط شوند؛ زیرا علاوه بر نقص های جزیی یا احتمالی جنین، فقر والدین و هزینه های بالای زندگی یا درمان کودک یا نبودن سرپرست و مشکلات روحی دخترانی که از طریق نامشروع باردار می شوند و بسیاری از بهانه های غیر منطقی و جاهلانه دیگر نیز وجود دارد که در صورت جواز سقط جنین منجر به فاجعه ای بزرگ در جامعه می گردد.

اسلام بخاطر آثار سوء اجتماعی که برای سقط جنین وجود دارد، آن را حرام دانسته و هرگز سختی نگهداری و تربیت فرزندان را به عنوان دلیلی برای سقط جنین نمی پذیرد؛ چنانکه در آیه ۱۵۱ سوره الأنعام می خوانیم: «قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاَّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» ؛ (بگو بیائید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزى را شریک خدا قرار ندهید، و به پدر و مادر نیکى کنید، و فرزندانتان را از [ترس سختی و به بهانه] فقر نکشید، ما شما و آنها را روزى مى‏ دهیم، و نزدیک کارهاى زشت و قبیح نروید چه آشکار باشد چه پنهان، و نفسى را که خداوند محترم شمرده به قتل نرسانید، مگر به حق [و از روى استحقاق] این چیزى است که خداوند شما را به آن سفارش کرده، تا درک کنید).

از این آیات برمى‏ آید که عربهاى دوران جاهلى نه تنها دختران خویش را به خاطر تعصبهاى غلط زنده به گور مى‏ کردند بلکه پسران را که سرمایه بزرگى در جامعه آن روز محسوب مى‏ شد، نیز از ترس فقر و تنگدستى به قتل مى‏ رسانیدند. خداوند در این آیه آنها را به خوان گسترده نعمت پروردگار که ضعیفترین موجودات نیز از آن روزى مى‏ برند، توجه داده و از این کار بازمى‏ دارد. با نهایت تاسف این عمل جاهلى در عصر و زمان ما در شکل دیگرى تکرار مى‏ شود، و به عنوان کمبود احتمالى مواد غذایى روى زمین یا بهانه های دیگر، کودکان بى‏ گناه در عالم جنینى از طریق «کورتاژ» به قتل مى ‏رسند. اینها و مسائل دیگرى شبیه به آن، نشان مى‏ دهد که عصر جاهلیت در زمان ما به شکل دیگرى تکرار مى‏ شود و «جاهلیت قرن حاضر» حتى در جهانى وحشتناک تر و گسترده ‏تر از جاهلیت قبل از اسلام است.(۱)

ثانیا: حضور انسان در عالم ماده توأم با سختی می باشد و هیچ انسانی در دنیا بدون درد و رنج نمی باشد و اگر معیار تولد عدم سختی باشد هیچ انسانی نباید متولد شود. چنانکه در قرآن می خوانیم: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی‏ کَبَد» (۲)؛ (به یقین ما انسان را در رنج‏ آفریدیم‏). گویى درد و رنج، همچون خانه و لانه انسان است که آدمى از روز اوّل در آن جاى مى ‏گیرد! حتّى مرفّه ترین زندگى ها، از انواع درد و رنج ها خالى نیست و به هر حال، هر کسى به نوعى گرفتار است، اما برخی بیشتر و برخی کمتر. آرى، این طبیعت زندگى دنیاست که با درد و رنج آغاز مى شود و ادامه مى یابد و کسى که غیر از آن، بطلبد در واقع مى خواهد طبیعت جهان را دگرگون سازد و این ممکن نیست.

ثالثا: گرچه انسان های ناقص الخلقه بخاطر نقصی که دارند نسبت به دیگر انسان ها سختی بیشتری را متحمل می شوند اما در عوض استعدادهای فوق العاده ای از جهات دیگر در وجود خود دارند که اگر شکوفا شود از انسان های سالم هم بیشتر پیشرفت خواهند داشت و خداوند آنان را جز به اندازه توانشان تکلیف نمى‏ کند؛ «لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا».(۳) خداوند تکالیف شرعی انسان های ضعیف تر را آسان گرفته و پاداش عبادت آنان را نیز برتر قرار داده است؛ چنانکه پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) می فرماید: (برترین اعمال، مشکل ترین آن ها است)؛ «أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ أَحْمَزُهَا» .(۴) همچنین امام صادق(علیه السلام) می‌ فرمایند: «ثُمَّ لِلَّذِینَ یَنْزِلُ بِهِمْ هَذِهِ الْبَلَایَا مِنَ الثَّوَابِ بَعْدَ الْمَوْتِ إِنْ شَکَرُوا وَ أَنَابُوا مَا یَسْتَصْغِرُونَ مَعَهُ مَا یَنَالُهُمْ مِنْهَا حَتَّى إِنَّهُمْ لَوْ خُیِّرُوا بَعْدَ الْمَوْتِ لَاخْتَارُوا أَنْ یُرَدُّوا إِلَى الْبَلَایَا لِیَزْدَادُوا مِنَ الثَّوَاب» (۵)؛ (براى آنان که بچنین بلاها دچارند اگر شکر کنند و بخدا بازگردند پس از مرگ ثوابى است که فائده دنیوى آن را کم شمارند [به بیان دیگر بیماری و داشتن اعضای ناقص و برای آنان منافع اخروی زیادی دارد به طوری که فایده دنیوی آن در برابر فایده اخروی، کم به نظر می رسد] و اگر پس از مردن مخیر شوند، برگشت به همان بلاها را برگزینند تا ثواب بیشتر یابند).

در نتیجه انسان سالم برای رسیدن به کمال و سعادتی که از او انتظار می رود، به مراتب تلاشی بیش تر نسبت به فردی که دارای نقص و ناتوانی های گوناگون است باید به خرج دهد تا در نتیجه با هم برابر باشند.

رابعا: سقط جنین ناقص الخلقه در موارد بسیار نادر و با شرایط خاصّ و سخت گیرانه ای جایز است که در این موارد هر کسی باید نظر مرجع تقلید خود را به دست بیاورد؛ ما نیز در اینجا به عنوان مثال چند نمونه از مصادیق این مسأله و پاسخهای آیت الله مکارم شیرازی(دام ظله) را می آوریم :

سؤال ۲۲۲- در زن حامله‏ اى که مبتلا به سرطان رحم شده، و درمان آن هم به اشعه درمانى نیاز دارد، و دادن اشعه هم باعث ناقص الخلقه شدن جنین مى‏ شود، آیا مى‏ توان قبل از اشعه درمانى، سقط درمانى کرد؟

جواب: اگر ناقص الخلقه شدن او قطعى و شدید است، و در مراحل نخستین باردارى و قبل از رسیدن به مرحله جنین کامل باشد، و راه درمان نیز منحصر به این راه گردد مانعى ندارد.

سؤال ۲۳۰- آیا سقط عمدى جنینى که مطمئنیم یا احتمال مى‏ دهیم، معیوب و نارسا متولد خواهد شد، در هر ماهى از باردارى اگر دیه لازمه پرداخت شود، مجاز است؟

جواب: هرگاه در مراحل ابتدایى جنین باشد، و جنین به صورت انسان کامل در نیامده باشد، و باقى ماندن جنین در آن حالت و سپس تولد ناقص آن باعث عسر و حرج شدید براى پدر و مادر گردد، با این شرایط مانعى ندارد. و احتیاطا باید دیه را بدهند.

سؤال ۲۳۱- با عکس‏ بردارى از جنین درون شکم مادرى، معلوم شد که جنین ناقص الخلقه مى‏ باشد، و پس از تولد مانند تکه گوشتى به کنارى خواهد افتاد، و هیچ‏گونه فعالیتى نمى‏ تواند داشته باشد، و فاقد هرگونه درک و شعور انسانى خواهد بود، بفرمایید:

۱. آیا جایز است در همان حال جنین بودن قبل از ولوج روح یا بعد از ولوج روح جنین را ساقط نمود؟

۲. اگر این طفل به دنیا آمد و سپس بیمار شد، آیا جایز است که هیچ گونه اقدامى در مورد درمان وى انجام نداد تا زودتر بمیرد، و چه بسا از درد و رنج هم راحت شود؟

جواب:

۱. هرگاه در مراحل ابتدایى جنین باشد، و جنین به صورت انسان کامل در نیامده باشد، و باقى ماندن جنین در آن حالت و سپس تولد ناقص آن باعث عسر و حرج شدید براى پدر و مادر گردد، با این شرایط مانعى ندارد، و احتیاطا باید دیه را بدهند.

۲. خالى از اشکال نیست.

سؤال ۲۳۲- با توجه به اینکه در برخى از سؤالات بالا حکم سقط بعد از ولوج روح و قبل از آن متفاوت بیان شده، لطفا بفرمایید که «ولوج روح» چه زمانى است؟

جواب: هنگامى است که بچه در شکم مادر به حرکت در مى‏ آید، که معمولا در حدود چهارماهگى است.

سؤال ۲۳۳- در صورت اطمینان داشتن به ناقص الخلقه بودن جنین بعد از ولوج روح، آیا مجاز به سقط هستیم (با توجه به تبعات شدید به دنیا آمدن آن براى والدین و جامعه و

جواب: در صورتى که روح در جنین دمیده شده باشد، که معمولا پس از چهارماهگى حاصل مى‏ شود، ساقط کردن آن جایز نیست.(۶)

با توجّه به جوابهای فوق در صورتی که «معیوب بودن و نقص جنین قطعی نباشد»، یا اینکه «نقص او شدید نباشد» و یا اینکه «روح در او دمیده شده باشد»، سقط جنین مصداق قتل نفس به شمار می رود و مطلقا جایز نیست، و به صرف احتمال نقص و به بهانه اینکه بعد از تولد زندگی مشقت بار خواهد داشت و باعث سختی و مشقت والدین می گردد، هرگز نمی توان جنین را سقط کنیم.

کد خبر: 139832241530
1398/3/22