صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
احكام روزه قضا
موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی

 

احكام روزه قضا 

 

«مسأله 1776» اگر ديوانه عاقل شود، واجب نيست روزه‏هاى هنگامى را كه ديوانه بوده قضا نمايد.

 

«مسأله 1777» اگر كافر مسلمان شود، واجب نيست روزه‏هاى هنگامى را كه كافر بوده قضا نمايد؛ ولى اگر مسلمانى كافر شود و دوباره مسلمان گردد، بايد روزه‏هاى هنگامى را كه در حال كفر بوده، قضا نمايد.

 

«مسأله 1778» روزه در حال مستى صحيح نيست و انسان بايد روزه‏اى را كه به واسطه مستى از او فوت شده، قضا نمايد، اگرچه چيزى را كه به واسطه آن مست شده براى معالجه خورده باشد، بلكه اگر قبل از اذان صبح نيّت روزه كرده و مست شده و در بين روز از مستى خارج شده و تا آن هنگام عمل ديگرى كه روزه را باطل مى‏كند، انجام نداده باشد، بنابر احتياط واجب بايد روزه آن روز را تمام كند و بعد آن را قضا نمايد و اگر در حال مستى روزه را تمام كند، بايد قضاى آن را به جا آورد.

 

«مسأله 1779» اگر براى عذرى چند روز روزه نگيرد و بعد شك كند كه چه هنگام عذر او برطرف شده، مى‏تواند مقدار كمتر را كه احتمال مى‏دهد روزه نگرفته قضا نمايد؛ مثلاً كسى كه پيش از ماه رمضان مسافرت كرده و نمى‏داند پنجم رمضان از سفر برگشته يا

 

(316)

 

 

ششم، مى‏تواند پنج روز روزه بگيرد و نيز كسى كه نمى‏داند چه هنگام عذر برايش پيدا شده، مى‏تواند مقدار كمتر را قضا نمايد، مثلاً اگر در آخرهاى ماه رمضان مسافرت كند و بعد از رمضان برگردد و نداند بيست و پنجم رمضان مسافرت كرده يا بيست و ششم، مى‏تواند مقدار كمتر را قضا كند.

 

«مسأله 1780» اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، قضاى هر كدام را كه اوّل بگيرد مانعى ندارد، ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز نيز به رمضان مانده باشد، بايد اوّل قضاى رمضان آخر را بگيرد.

 

«مسأله 1781» اگر قضاى چند روز از ماه رمضان بر او واجب باشد، لازم نيست در نيّت تعيين كند كه قضاى كدام روز را مى‏گيرد؛ ولى چنانچه برخى از آنها قضاى رمضان سال قبل باشد و برخى قضاى رمضان‏هاى پيش از آن، براى آن كه قضاى رمضان سال آخر حساب شود، بايد آن را در نيّت تعيين كند و چنانچه در نيّت تعيين نكند كه روزه‏اى كه مى‏گيرد از كدام رمضان است، از رمضان آخر محسوب نمى‏شود. بنابراين چنانچه برخى از روزه‏هاى قضا تا رسيدن رمضان سال بعد باقى بماند و آنها را به جا نياورد، بايد كفّاره تأخير قضاى رمضان را بپردازد.

 

«مسأله 1782» كسى كه قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر وقت براى قضاى روزه‏هاى او تنگ نباشد، مى‏تواند پيش از ظهر روزه خود را باطل نمايد.

 

«مسأله 1783» اگر قضاى روزه ماه رمضان شخص ديگرى را گرفته باشد، احتياط واجب آن است كه بعد از ظهر روزه را باطل نكند.

 

«مسأله 1784» اگر به واسطه بيمارى، حيض يا نفاس، روزه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد، لازم نيست روزه‏هايى را كه نگرفته براى او قضا كنند، اگرچه قضا كردن آنها مستحب است؛ ولى اگر به علّت مسافرت روزه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد، بايد براى او قضا كنند.

 

«مسأله 1785» اگر به واسطه بيمارى روزه رمضان را نگيرد و بيمارى او تا رمضان

 

(317)

 

 

سال بعد ادامه يابد، قضاى روزه‏هايى كه نگرفته بر او واجب نيست و بايد براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد، ولى اگر به واسطه عذر ديگرى، مثلاً براى مسافرت، روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند، روزه‏هايى را كه نگرفته بايد قضا كند و احتياط مستحب آن است كه براى هر روز يك مُد طعام نيز به فقير بدهد.

 

«مسأله 1786» اگر به واسطه بيمارى روزه رمضان را نگيرد و بعد از رمضان بيمارى او برطرف شود، ولى عذر ديگرى پيدا كند كه نتواند تا رمضان بعد قضاى روزه را بگيرد، بايد روزه‏هايى را كه نگرفته قضا نمايد و نيز اگر در ماه رمضان، غير بيمارى عذر ديگرى داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود و تا رمضان سال بعد به واسطه بيمارى نتواند روزه بگيرد، روزه‏هايى را كه نگرفته بايد قضا كند.

 

«مسأله 1787» اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگيرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آينده عمدا قضاى روزه را نگيرد، بايد روزه را قضا كند و براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد.

 

«مسأله 1788» اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگيرد و در قضاى روزه كوتاهى كند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذرى پيدا كند، بايد قضا را بگيرد و براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد، بلكه چنانچه عذرى كه در رمضان داشته ادامه پيدا كند و تصميم داشته باشد كه بعد از برطرف شدن آن عذر روزه‏هاى خود را قضا كند، ولى پيش از آن كه قضا نمايد در تنگى وقت عذر ديگرى پيدا كند، بايد قضاى آن را بگيرد و احتياط واجب آن است كه براى هر روز يك مُدّ طعام نيز به فقير بدهد.

 

«مسأله 1789» اگر بيمارى انسان چند سال طول بكشد، چنانچه پس از بهبود يافتن تا رمضان آينده به مقدار قضا وقت داشته باشد، بايد قضاى رمضان آخر را بگيرد و براى هر روز از روزه‏هاى سال‏هاى پيش يك مُدّ طعام به فقير بدهد.

 

«مسأله 1790» كسى كه بايد براى هر روزه يك مُدّ طعام به فقير بدهد، مى‏تواند كفاره چند روز را به يك فقير بدهد.

 

«مسأله 1791» اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تأخير بيندازد، بايد قضا را

 

(318)

 

 

بگيرد و براى هر روز دادن يك مُد طعام به فقير كافى است.

 

«مسأله 1792» اگر روزه رمضان را عمدا نگيرد، بايد قضاى آن را بجا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگيرد يا به شصت فقير طعام بدهد يا يك بنده آزاد كند و چنانچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را بجا نياورد، براى هر روز دادن يك مُدّ طعام لازم نيست.

 

«مسأله 1793» بعد از مرگ پدر، پسر بزرگ‏تر بايد قضاى نماز و روزه او را به تفصيلى كه در مسائل قضاى نماز پدر (مسأله 1429 ـ 1442) گفته شد بجا آورد و اين حكم بنابر احتياط مستحب در مورد مادر نيز جارى است.

 

«مسأله 1794» اگر پدر يا مادر غير از روزه رمضان، روزه واجب ديگرى مانند روزه نذرى را نگرفته باشند، بنابر احتياط پسر بزرگ‏تر بايد آن را قضا نمايد