صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
مسائل متفرّقه
موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی صانعی

 

مسائل متفرّقه

(مسئله 965 ) اقامه نماز جماعت در مسجدالحرام و مسجدالنبى به حكم تقيه مداراتى مجزى است و بايد سعى شود وحدت مسلمين و عظمت نماز جماعت حفظ شود، و در هنگام اقامه نماز، مؤمنين از مسجدين خارج نشوند تا سبب انگشت نما گشتن و وهن مذهب نگردد.

(مسئله 966 ) مسافر در تمام شهر مكّه و مدينه مخيّر بين قصر و اتمام است و اين حكم اختصاص به مسجدالحرام و مسجدالنبى ندارد.

(مسئله 967 ) كسانى كه هنگام نماز مغرب در مسجدالحرام و مسجدالنبى هستند جايز است بعد از اتمام نماز جماعتِ مغرب ولو بلا فاصله نماز عشاء را بخوانند، چون آنچه در نماز عشاء معتبر است، وقوعش بعد از نماز مغرب صحيح مى باشد، و نماز مغرب با جماعت آنها (قطع نظر از مبناى اين جانب كه مغرب همان غروب آفتاب است) صحيح و مجزى است، چون ترتيب معتبر رعايت شده است.

(س 968 ) كسى كه قادر بر سجده معمول نيست، و در مسجدالحرام و مسجدالنبى نماز مى خواند با توجه به اينكه نمى تواند مهر يا چيز ديگرى به پيشانى بگذارد چگونه بايد سجده كند ؟

ج ـ در اين مورد با اشاره سجده كند.

(س 969 ) در نماز جماعت مسجدالحرام اتصال صفوف بر قرار نيست، آيا شيعيان بايد اتصال صفوف را مراعات كنند و يا همان مقدار كه آنان نماز را صحيح مى دانند كافى است مخصوصاً اينكه امكان اتصال نماز بانوان در بعضى مواقع وجود ندارد ؟

ج ـ همان طور كه نماز را آنها صحيح مى دانند و به آن گونه نماز بخوانند، كفايت مى كند.

(مسئله 970 ) با توجه به اينكه استتار قرص براى خواندن نماز مغرب كافى است، بنابراين شركت در نماز جماعت و افطار نمودن با آنها در هنگام روزه بودن صحيح است.

(مسئله 971 ) در ليالى مقمره (شبهاى مهتابى) در مكّه، كسانى كه نماز صبح را با ساير مسلمين به جماعت مى خوانند، جماعت آنان صحيح است و اعاده ندارد، و فرقى بين شبهاى مهتابى و غيرمهتابى نيست.

(مسئله 972 ) سجده نمودن بر تمام اقسام سنگها، چه سنگ مرمر باشد يا سنگهاى معدنى يا سنگ گچ و آهك صحيح است بلكه بر گچ و آهك پخته نيز، جايز است; همچنين سنگهايى از اين قبيل كه در مسجدالحرام و مسجدالنبى است، سجده بر آنها اشكال ندارد.

(مسئله 973 ) سجده در مسجدالنبى روى فرشهاى مسجد به حكم تقيه مداراتى مجزى است و لازم نيست در جايى كه سنگ است نماز بخوانند، و يا حصير و مانند آن همراه خود ببرند هر چند همراه داشتن آن و يا سجده بر سنگها، اگر به گونه اى باشد كه خلاف متعارف بين مسلمين نباشد و موجب وهن نگردد، مانعى ندارد و جايز است.

(مسئله 974 ) افرادى كه در مكه و مدينه قصد ماندن ده روز را ندارند نمى توانند نوافل نمازهاى يوميّه را بخوانند، چون تخيير در نماز ظهر و عصر و عشاء در اماكن تخيير، يك حكم اختصاصى نسبت به خود آنهاست نه نسبت به نوافل آنها.

(س 975 ) كسى كه نماز را در مسجدالحرام به نحو استداره خوانده است، به طورى كه رو در روى امام جماعت و يا در طرفين او ايستاده بوده است، آيا نمازش را اعاده كند؟

ج ـ نمازش مجزى است و نياز به اعاده ندارد.

(س 976)گاهى اوقات امام جماعت اهل سنّت در نماز صبح روز جمعه يا روزهاى ديگر آيات سوره هاى سجده دار را مى خواند و نماز گزاران در اثناى قرائت مانند اهل سنّت به سجده مى روند و بر مى خيزند، در اين صورت تكليف چيست؟ و نيز اگر اشتباهاً و بخيال اينكه امام جماعت به ركوع رفته ركوع نمايد و بعد متوجه شود كه ركوعش زياده و امام جماعت در آن وقت به سجده رفته بوده تكليف نمازش چيست؟

ج ـ با توجّه به اينكه زيادى يك سجده از راه جهل به مسأله (كه ظاهراً هم همان مورد سؤال است) و يا از راه تبعيّت، مضرّ به صحّت و درست بودن نماز نمى باشد، نمازش صحيح است و اعاده و قضا ندارد. آرى زياده دو سجده در يك ركعت موجب بطلان مى باشد. و ناگفته نماند كه حكم اوّلى شنيدن آيه سجده با قطع نظر از مسأله متابعت در صورت استماع بايد ايماءً سجده كند و بعد از نماز، سجده را اعاده نمايد، و زيادى ركوع در فرض سؤال مضرّ به نماز نمى باشد و نماز وى صحيح است .

(س 977 ) جواز اقتدا به اهل سنت اختصاص به نماز ادا دارد، يا نماز قضا را نيز مى توان اقتدا كرد؟

ج ـ تفاوتى نمى كند نماز قضا را هم مى شود با آنها خواند.

(مسئله 978)نماز در هواپيما با رعايت شرايط حتى با علم به وصول در وقت صحيح است .

(س 979 ) فاصله بين مكه و عرفات كه قبلا چهار فرسخ بوده امروزه با توجه به توسعه مكه و اتصال شهر به منى، كمتر از مسافت شرعى است، در اين صورت كسى كه قصد اقامه ده روز در مكه را نموده و سپس به عرفات و مشعر و منى مى رود و چهار شب يا بيشتر در آنجا بيتوته مى كند نماز او در عرفات و مشعر و منى و پس از مراجعت به مكه قصر است يا تمام؟

ج ـ در صورتى كه شخص بعد از قصد و اقامت ده روز به عرفات برود و يا اينكه قصد اقامت ده روز در مكه نمود و بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى از اقامت در مكه منصرف شد و به عرفات رفت، نمازهاى او در عرفات و مشعر و منى و در رفتن و برگشتن تمام است.

(س 980 ) هنگامى كه زائران بيت الله الحرام يا سايرين، وقت نماز در هواپيما هستند در صورتى كه شرايط نماز (مثل قيام و قبله و ركوع و سجود) مراعات شود، آيا در صورت علم يا احتمال رسيدن در وقت نماز به مقصد و امكان خواندن آن، نماز در هواپيما كفايت مى كند يا بايد به تأخير بيندازند، و در صورتى كه نماز را در آن حال خواندند و در وقت نماز پياده شدند اعاده آن لازم است يا نه؟

ج ـ در فرض مذكور نماز در هواپيما كافى است.

(مسئله 981 ) اگر كسى در حرم چيزى پيدا كند، برداشتن آن كراهت شديد دارد، ليكن اگر بردارد، در صورتى كه ارزش آن كم تر از يك درهم باشد، مى تواند قصد تملّك آن را بكند و آن را مصرف كند و ضامن نيست، و اگر از يك درهم بيشتر ارزش داشته باشد، بايد يك سال آن را تعريف كند و اگر بعد از يك سال صاحبش را پيدا نكرد، مخيّر است بين حفظ آن براى صاحبش يا صدقه دادن آن.

(مسئله 982 ) برداشتن قرآن از مسجدالحرام و مسجدالنبى كه وقف آن مساجد است، جايز نيست.

(مسئله 983 ) برداشتن سنگ از كوه صفا و مروه، هر چند بسيار كم باشد، جايز نيست و حرام است و آن دو كوه را خداوند جزء شعائر قرار داده، پس هرگونه تصرّفى در آنها ـ غير از اعمال عبادى و نشستن  و تكيه دادن به آنها كه معمول و مرسوم بوده و ضررى هم به آنها نمى زند ـ ، حرام مى باشد و برداشتن سنگ از تصرّفهاى حرام است.

(مسئله 984 ) اگر كسى در مسجدالحرام يا مسجدالنبى جُنُب شد، بايد فوراً خارج شود و اگر وقت تيمم كمتر از خروج باشد براى خروج از مسجد، تيمّم بدل از غسل جنابت كند.

(مسئله 985 ) زنان حائض و افراد جنب نمى توانند از حدود توسعه يافته مسجدالحرام و مسجدالنبى عبور كنند.

(مسئله 986 ) پولى كه براى حجّ واجب و عمره مفرده واريز مى كنند، چنانچه از درآمد همان سال ثبت نام كرده باشند، خمس ندارد، هر چند سالهاى بعد نوبتشان بشود، امّا اگر پول واريز شده متعلق خمس بوده مثل اينكه از سرمايه غير مخمسّ شده برداشته اند يا از پولى كه سال بر آن گذشته سپس واريز كرده اند بايد خمس آن را بدهند هر چند در همان سال ثبت نام به حج مشرّف شوند.

(س 987 ) وضو گرفتن از وضوخانه هاى مسجدالحرام و مسجدالنبى كه با نام (دورة المياه) مشخص شده، در صورتى كه قصد خواندن نماز در آن امكنه مقدسه را ندارد، چه حكمى دارد؟

ج ـ مانعى ندارد، گرچه احتياط در ترك است.

(س 988 ) وضو گرفتن از آبهايى كه مخصوص آشاميدن (در مسجدالحرام و مسجدالنبى) مى باشد، چه حكمى دارد؟

ج ـ از ظروف و كلمنهايى كه داخل مسجد گذاشته اند و يا از شيرهايى كه در مسجد هستند و مخصوص آشاميدن مى باشند وضو جايز نيست و صحيح نمى باشد، و وضو با آنها باطل است.

(س 989 ) آيا استحباب نماز تحيّت مسجد، در مسجدالحرام نيز ثابت است؟

ج ـ نماز تحيّت در مسجدالحرام ثابت نيست، و تحيّت مسجدالحرام، همان طور كه شهيد(قدس سره) فرموده[1]، طواف خانه خدا مى باشد.

(س 990 ) روزه گرفتن حجاج در مدينه منوّره در حالى كه ده روز در آنجا نمى مانند، چه حكمى دارد؟

ج ـ مسافر مى تواند براى خواستن حاجت، سه روز در مدينه طيّبه روزه بگيرد اگرچه روزه قضا به گردن او باشد و نمى تواند نيت روزه قضا كند، و بنا بر احتياط واجب روزهاى چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه، روزه گرفته شود.

(س 991 ) آوردن سنگ و خاك از عرفات، مشعرالحرام، منى، صفا و مروه، چه حكمى دارد؟ در صورتى كه جايز نبوده، آيا برگرداندن آن واجب است؟

ج ـ جايز نمى باشد، و برگرداندن چون بى فايده است لازم نمى باشد.

(س 992 ) برخى از زائران حرمين شريفين اظهار مى دارند كه فلان مبلغ را به ما داده اند تا در حرم مطهر نبوى(صلى الله عليه وآله) يا قبور مطهر ائمه بقيع(عليهم السلام) بريزيم، با توجّه به اينكه انداختن آنها در آن محلها غير ممكن است، يا صرف در حرم، يا در مصرف مقرّر خود نخواهد شد و حاضر نيستند اين وجوه را با خود برگردانند، آيا مى توان آنها را در راه خير، مثل كمك به فقراى شيعه صرف كرد؟

ج ـ مى توانند به فقراى زائر يا فقراى شيعه كه در آنجا هستند، بدهند.

(س 993 ) گاهى مشاهده مى شود كه قسمتى از مسجدالحرام را با آب قليل و يا مواد خاصّ شوينده و پاك كننده تطهير مى كنند، اگر بدن يا لباس مرطوب با آنها تماس پيدا كند، چه حكمى دارد؟ آيا سجده بر آن سنگها جايز است؟

ج ـ چون ازاله عين نجاست از امثال سنگ و اجسام صيقلى از مطهرات است، بنابراين، تطهير در مثل مسجدالحرام كه سنگ فرش است با فرض يقين به نجس شدن آن، با وضع فعلى كه با ريختن مختصر مايع، عين نجاست را زائل مى نمايند، بعد از آنكه خشك شد و رطوبت مسريه اش از بين رفت، محكوم به طهارت است و پاك مى باشد. كما اينكه اگر قبل از ريختن مايع، عين نجاست زائل شده باشد، به محض زوال محكوم به طهارت است.

(س 994 ) خوابيدن در مسجدالحرام و مسجدالنبى به عنوان استراحت و رفع خستگى، چه صورتى دارد؟

ج ـ خوابيدن در آن مكانهاى مقدّس، كراهت شديد دارد.

(مسئله 995 ) نماز طواف مستحبى حكم بقيّه نمازهاى مستحبّى را ندارد و حتّى نشسته هم نمى توان خواند و بايد در مسجد خوانده شود.

(مسئله 996 ) گاهى در مسجدالحرام و مسجدالنبى كفشهاى انسان گم مى شود ولى در بيرون از مسجد كفشهاى فراوان روى هم ريخته مى شود كه اگر يقين شود كه صاحبان آن كفشها راضى و از آنها اعراض كرده اند، برداشتن آنها اشكال ندارد.

(مسئله 997 ) رفتن به مسجدالحرام و مسجدالنبى و توقف در ساير مساجد براى زن مستحاضه در صورتى كه غسلهاى واجب خود را انجام داده باشد، مانعى ندارد.

(مسئله 998 ) حجاجى كه از راه دور مى آيند بعد از انجام اعمال عمره يا حج در صورتى كه مزاحمتى براى طواف واجب ديگران نباشد، مستحب است طواف مستحبى به جا آورند.

(مسئله 999 ) بنا بر احتياط واجب، زن حائض و نفساء نبايد در حرم امامان(عليهم السلام)توقف كند، ولى رفتن آنها كنار ديوار بقيع براى زيارت، مانعى ندارد.

(مسئله 1000 ) كسانى كه بنا بر فتواى حضرت عالى بر تقليد از مجتهد باقى مانده اند:

1- آيا جواز بقا مختص به مسائل عمل كرده مى باشد، يا در مسائلى كه عمل هم نكرده باشند بقا جايز مى باشد؟

2- آيا مسائل عمل كرده را مى توانند به جناب عالى رجوع كنند؟

ج1 ـ بقاى بر تقليد از ميّت هر چند در مسائلى كه به آن عمل نكرده، همانند مسائلى كه به آن عمل نموده، جايز مى باشد.

ج2 ـ چون بقا مطلقاً جايز است، پس رجوع هم مطلقاً حتى در مسائلى كه عمل كرده اند، جايز است.

(س 1001 ) حكم اعمال كسى كه بدون اجازه از مرجع زنده، بر تقليد از ميت باقى است، چيست؟

ج ـ اگر مرجع تقليدى را كه بعد از توجه و التفات انتخاب مى نمايد فتواى او جواز بقاست، اعمال گذشته اش صحيح است، چون اعمالش مطابق با حجت بوده هر چند به آن حجّت توجّه نداشته باشد.

(مسئله 1002 ) كسى كه مى خواهد از مدينه با نذر محرم شود صيغه نذر اين است كه بگويد: «للِّه عَلَىَّ أنْ اُحْرِمَ مِنَ المدينَة». يا به فارسى بگويد: «براى خدا بر من است كه از مدينه محرم شوم».



[1]. الدروس 1: 397 .