صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
احكام محرميّت به سبب شير دادن
موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی

 

احكام محرميّت به سبب شير دادن 

 

«مسأله 2934» اگر زنى بچّه‏اى را با شرايطى كه در مسأله 2954 گفته خواهد شد، شير دهد، آن بچّه به اين اشخاص محرم مى‏شود:

 

اوّل: خود زن و او را «مادر رضاعى» مى‏گويند. دوم: شوهر زن كه شير متعلّق به اوست و او را «پدر رضاعى» مى‏گويند. سوم: پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند، اگرچه پدر و مادر رضاعى او باشند. چهارم: بچّه‏هايى كه از آن زن به دنيا آمده‏اند يا به دنيا مى‏آيند. پنجم: بچّه‏هاى اولاد آن زن هر چه پايين روند، چه از اولاد او به دنيا آمده باشند يا اولاد او آن بچّه‏ها را شير داده باشند. ششم: خواهر و برادر آن زن اگرچه رضاعى باشند، يعنى به واسطه شير خوردن با آن زن خواهر و برادر شده باشند. هفتم: عمو و عمّه آن زن، اگرچه رضاعى باشند. هشتم: دايى و خاله آن زن، اگرچه رضاعى باشند. نهم: اولاد شوهر آن زن كه شير متعلّق به اوست، هر چه پايين روند، اگرچه اولاد رضاعى او باشند. دهم: پدر و مادر شوهر آن زن كه شير متعلّق به اوست، هر چه بالا روند. يازدهم: خواهر و برادر شوهرى كه شير متعلّق به اوست، اگرچه خواهر و برادر رضاعى او باشند. دوازدهم: عمو و عمّه و دايى و خاله شوهرى كه شير متعلّق به اوست هر چه بالا روند، اگرچه رضاعى باشند و نيز عدّه ديگرى هم كه در مسائل بعد گفته مى‏شود، به واسطه شير دادن محرم مى‏شوند.

 

«مسأله 2935» مستحب است ممانعت كنند كه زنها هر بچّه‏اى را شير ندهند، زيرا 

 

(552)

 

 

ممكن است فراموش شود كه به چه كسانى شير داده‏اند و بعد دو نفر محرم با يكديگر ازدواج نمايند و يا ازدواج برخى باطل گردد؛ بنابر اين قبل از شير دادن بايد كاملاً از مسائل آن آگاه باشند.

 

«مسأله 2936» اگر مرد پيش از آن كه زنى را براى خود عقد كند، بگويد به واسطه شير خوردن، آن زن بر او حرام شده، مثلاً بگويد كه شير مادر او را خورده، چنانچه تصديق او ممكن باشد، نمى‏تواند با آن زن ازدواج كند و اگر بعد از عقد بگويد و خود زن هم حرف او را قبول نمايد، عقد باطل است؛ پس اگر مرد با او آميزش نكرده باشد يا آميزش كرده باشد، ولى در وقت آميزش كردن، زن بداند بر آن مرد حرام است، مهر ندارد و اگر بعد از آميزش بفهمد كه بر آن مرد حرام بوده، شوهر بايد مهريّه او را مطابق زن‏هايى كه مثل او هستند بدهد.

 

«مسأله 2937» اگر زن پيش از عقد بگويد به واسطه شير خوردن بر مردى حرام شده، چنانچه تصديق او ممكن باشد، نمى‏تواند با آن مرد ازدواج كند و اگر بعد از عقد بگويد، مثل صورتى است كه مرد بعد از عقد بگويد كه زن بر او حرام است و حكم آن در مسأله پيش گفته شد.

 

«مسأله 2938» اگر زنى بچّه‏اى را با شرايطى كه در مسأله 2954 گفته مى‏شود شير دهد، پدر آن بچّه نمى‏تواند با دخترهايى كه از آن زن به دنيا آمده‏اند و دخترهاى شوهرى كه شير متعلّق به اوست ازدواج نمايد، بلكه احتياط واجب آن است كه دخترهاى رضاعى آن مرد را هم براى خود عقد ننمايد، ولى چنانچه آن زن شيرده، دخترهاى رضاعى ديگرى داشته باشد كه وقتى همسر مرد ديگرى بوده، از شير آن مرد به آنها داده است، پدر آن بچه مى‏تواند با آن دخترها ازدواج كند، اگرچه احتياط مستحب آن است كه با آنان ازدواج نكند و نگاه محرمانه ـ يعنى نگاهى كه انسان مى‏تواند به محرم‏هاى خود كند ـ نيز به آنان ننمايد.

 

«مسأله 2939» اگر زنى بچّه‏اى را با شرايطى كه در مسأله 2954 گفته مى‏شود شير دهد، شوهر آن زن كه صاحب شير است به خواهرهاى آن بچّه محرم نمى‏شود، ولى

 

(553)

 

 

احتياط مستحب آن است كه با آنان ازدواج ننمايد و نيز خويشان شوهر به خواهر و برادر آن بچّه محرم نمى‏شوند.

 

«مسأله 2940» اگر زنى بچّه‏اى را شير دهد، به برادرهاى آن بچّه محرم نمى‏شود و نيز خويشان آن زن به برادر و خواهر بچّه‏اى كه شير خورده، محرم نمى‏شوند.

 

«مسأله 2941» اگر انسان با زنى كه دخترى را شير كامل داده ازدواج كند و با آن زن آميزش نمايد، ديگر نمى‏تواند آن دختر را براى خود عقد كند.

 

«مسأله 2942» اگر انسان با دخترى ازدواج كند، ديگر نمى‏تواند با زنى كه آن دختر را شير كامل داده ازدواج نمايد.

 

«مسأله 2943» انسان نمى‏تواند با دخترى كه مادر يا مادر بزرگ انسان او را شير كامل داده ازدواج كند و نيز اگر زن پدر انسان از شير پدر او دخترى را شير داده باشد، انسان نمى‏تواند با آن دختر ازدواج نمايد و چنانچه دختر شير خوارى را براى خود عقد كند و بعد مادر يا مادر بزرگ يا زن پدر او از شير همان پدر، آن دختر را شير دهد، عقد باطل مى‏شود.

 

«مسأله 2944» انسان نمى‏تواند با دخترى كه خواهر يا زن برادرش از شير برادرش او را شير كامل داده ازدواج كند و همچنين است اگر خواهرزاده يا برادرزاده يا نوه خواهر يا نوه برادر انسان آن دختر را شير داده باشد.

 

«مسأله 2945» اگر زنى بچّه دختر خود را شير دهد، آن دختر به شوهر خود حرام مى‏شود و همچنين است اگر بچّه‏اى را كه شوهر دخترش از زن ديگرى دارد شير دهد؛ ولى اگر بچّه پسر خود را شير دهد، زن پسر او كه مادر آن طفل شيرخوار است بر شوهر خود حرام نمى‏شود.

 

«مسأله 2946» اگر زن پدر دخترى، بچّه شوهر آن دختر را از شير آن پدر شير دهد، آن دختر به شوهر خود حرام مى‏شود، چه بچّه از همان دختر يا از زن ديگر شوهر او باشد.

 

«مسأله 2947» اگر زنى از شير يك شوهر، پسر و دخترى را شير كامل بدهد، خواهر و برادر آن دختر به برادر و خواهر آن پسر محرم نمى‏شوند.

 

«مسأله 2948» انسان نمى‏تواند بدون اذن زن خود، با زن‏هايى كه به واسطه شير

 

(554)

 

 

خوردن، خواهرزاده يا برادرزاده زن او شده‏اند ازدواج كند و نيز اگر ـ العياذ بالله‏ ـ با كسى لواط كند، نمى‏تواند با دختر و خواهر و مادر و مادربزرگ رضاعى او ـ يعنى كسانى كه به واسطه شير خوردن، دختر و خواهر و مادر او شده‏اند ـ ازدواج نمايد.

 

«مسأله 2949» زنى كه برادر انسان را شير داده، به انسان محرم نمى‏شود، اگرچه احتياط مستحب آن است كه با او ازدواج نكند.

 

«مسأله 2950» انسان نمى‏تواند با دو خواهر ـ اگرچه رضاعى باشند، يعنى به واسطه شير خوردن، خواهر يكديگر شده باشند ـ ازدواج كند و چنانچه دو زن را عقد كند و بعد بفهمد خواهر بوده‏اند، در صورتى كه عقد آنان در يك وقت بوده باشد، هر دو باطل است و اگر در يك وقت نبوده، عقد اوّلى صحيح و عقد دومى باطل است.

 

«مسأله 2951» اگر زن از شير شوهر خود كسانى را كه گفته مى‏شود شير دهد، شوهر او بر او حرام نمى‏شود، اگرچه بهتر آن است كه احتياط كنند:

 

اوّل: برادر و خواهر خود را. دوم: عمو و عمّه و دايى و خاله خود را. سوم: اولاد عمو و اولاد دايى خود را. چهارم: برادرزداه خود را. پنجم: برادر شوهر يا خواهر شوهر خود را. ششم: خواهرزاده خود يا خواهرزاده شوهرش را. هفتم: عمو، عمّه، دايى و خاله شوهر خود را. هشتم: نوه زن ديگر شوهر خود را.

 

«مسأله 2952» اگر كسى دختر عمّه يا دختر خاله انسان را شير دهد، به انسان محرم نمى‏شود؛ ولى احتياط مستحب آن است كه از ازدواج با او خوددارى نمايد.

 

«مسأله 2953» اگر مردى دو زن داشته باشد و يكى از آنها فرزند عموى زن ديگر را شير دهد، زنى كه فرزند عموى او شير خورده، به شوهر خود حرام نمى‏شود.

 

 

شرايط شير دادنى كه علّت محرم شدن است 

 

«مسأله 2954» شير دادنى كه علّت محرم شدن است نُه شرط دارد:

 

اوّل: بچّه شير زن زنده را بخورد، پس اگر از پستان زنى كه مرده است شير بخورد اثر ندارد.

 

(555)

 

 

دوم: شير آن زن از حرام نباشد، پس اگر شير بچّه‏اى را كه از راه زنا به دنيا آمده به بچّه ديگرى بدهند، به واسطه آن شير، بچّه به كسى محرم نمى‏شود.

 

سوم: بچّه شير را از پستان بمكد، پس اگر شير را در گلوى او بريزند به كسى محرم نمى‏شود.

 

چهارم: شير، خالص بوده و با چيز ديگرى مخلوط نباشد مگر اين كه آنچه با شير مخلوط شده به گونه‏اى كم باشد كه در شير مستهلك شود.

 

پنجم: شير بر اثر زايمان باشد نه اين كه به واسطه مكيدن، شير در پستان پديدار شود.

 

ششم: شير از يك شوهر باشد؛ پس اگر زن شيردهى را طلاق دهند و بعد شوهر ديگرى كند و از او آبستن شود و تا هنگام زاييدن، شيرى كه از شوهر اوّل داشته باقى باشد و مثلاً هشت دفعه پيش از زاييدن از شير شوهر اوّل و هفت دفعه بعد از زاييدن از شير شوهر دوم به بچّه‏اى بدهد، آن بچّه به كسى محرم نمى‏شود.

 

هفتم: بچّه به واسطه بيمارى شير را برنگرداند و اگر شير را برگرداند، بنابر احتياط واجب كسانى كه به واسطه شير خوردن به آن بچّه محرم مى‏شوند، بايد با او ازدواج نكنند و نگاه محرمانه هم به او ننمايند.

 

هشتم: بچّه پانزده مرتبه يا يك شبانه روز ـ به گونه‏اى كه در مسأله بعد گفته مى‏شود ـ به قدرى شير بخورد كه سير شود؛ بلكه اگر ده مرتبه هم به او شير بدهند، احتياط مستحب آن است كسانى كه به واسطه شير خوردن به او محرم مى‏شوند، با او ازدواج نكنند و نگاه محرمانه هم به او ننمايند.

 

نهم: دو سال بچّه تمام نشده باشد و اگر بعد از تمام شدن دو سال او را شير دهند، به كسى محرم نمى‏شود، بلكه اگر مثلاً پيش از تمام شدن دو سال، چهارده مرتبه و بعد از آن يك مرتبه شير بخورد، به كسى محرم نمى‏شود؛ ولى چنانچه از هنگام زاييدن زن شيرده بيشتر از دو سال گذشته باشد و شير او باقى باشد و بچّه‏اى را شير بدهد، آن بچّه به كسانى كه گفته شد، محرم مى‏شود.

 

«مسأله 2955» بايد بچّه در بين يك شبانه روز، غذا يا شير كس ديگرى رانخورد؛

 

(556)

 

 

ولى اگر كمى غذا بخورد كه نگويند در وسط غذا خورده، اشكال ندارد و نيز بايد پانزده مرتبه را از شير يك زن بخورد و در بين پانزده مرتبه شير كس ديگرى را نخورد و در هر دفعه بدون فاصله شير بخورد؛ ولى اگر در بين خوردن نفس تازه كند يا كمى صبر كند، از اوّلى كه پستان در دهان مى‏گيرد تا وقتى سير مى‏شود، يك دفعه حساب مى‏شود و اشكال ندارد.

 

«مسأله 2956» شير دادنى كه علّت محرم شدن است به دو چيز ثابت مى‏شود:

 

اوّل: خبردادن عدّه‏اى كه انسان از گفته آنان يقين پيدا كند.

 

دوم: شهادت دو مرد يا چهار زن كه عادل باشند، ولى بايد شرايط شير دادن را هم بگويند، مثلاً بگويند: «ما ديده‏ايم كه فلان بچّه بيست و چهار ساعت از پستان فلان زن شير خورده و چيزى هم در بين نخورده است» و همچنين ساير شرط‏ها را كه در مسأله 2954 گفته شد شرح دهند؛ ولى اگر معلوم باشد كه شرايط را مى‏دانند و در عقيده با هم مخالف نيستند و با مرد و زن هم در عقيده مخالفت ندارند، لازم نيست شرايط را شرح دهند.

 

«مسأله 2957» اگر شك كنند بچّه به مقدارى كه موجب محرم شدن است شير خورده يا نه يا گمان داشته باشند كه به آن مقدار شير خورده، بچّه به كسى محرم نمى‏شود، ولى بهتر آن است كه احتياط كنند.

 

«مسأله 2958» اگر زن از شير شوهر خود بچّه‏اى را شير دهد و بعد شوهر ديگرى كند و از شير آن شوهر هم بچّه ديگرى را شير دهد، آن دو بچّه به يكديگر محرم نمى‏شوند، اگرچه بهتر است با هم ازدواج نكنند و نگاه محرمانه به يكديگر ننمايند.

 

«مسأله 2959» اگر زن از شير يك شوهر چند بچّه را شير دهد، همه آنان به يكديگر و به شوهر و به زنى كه آنان را شير داده محرم مى‏شوند.

 

«مسأله 2960» اگر كسى چند زن داشته باشد و هر كدام از آنان با شرايطى كه در مسائل پيش گفته شد، بچّه‏اى را شير دهد، همه آن بچّه‏ها به يكديگر و به آن مرد و به همه آن زن‏ها محرم مى‏شوند.

 

«مسأله 2961» اگر كسى دو زن داشته باشد و يكى از آنان بچّه‏اى را مثلاً هشت مرتبه

 

(557)

 

 

و ديگرى هفت مرتبه شير بدهد، آن بچّه به كسى محرم نمى‏شود.