صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
احكام اجاره
موضوع: کتب استفتائی

 

احكام اجاره


مسأله 2475: عقد «اجاره» يعنى منفعت مالى را با شرايطى به ديگرى تمليك كند و در مقابل چيزى بگيرد، مثلا خانه اى را به كسى اجاره دهد تا در آن سكونت كند و در عوض، پولى از او بگيرد.


مسأله 2476: اجاره دهنده و كسى كه چيزى را اجاره مى كند بايد بالغ و عاقل باشند، به اختيار خودشان، اجاره را انجام دهند و نيز بايد در مال خود، حق تصرّف داشته باشند، بنابراين سفيهى كه مال خود را در كارهاى بيهوده، مصرف مى كند، حق ندارد چيزى را اجاره كند يا اجاره دهد.


مسأله 2477: انسان مى تواند از طرف ديگرى وكيل شود و مال او را اجاره دهد.


مسأله 2478: اگر ولىّ يا قيّم بچّه، مال او را اجاره دهد و يا خود او را اجير ديگرى نمايد، اشكال ندارد و اگر مدّتى از زمان بالغ شدن او را، جزو مدّت اجاره قرار دهد، بعد از آنكه بچّه بالغ شد، مى تواند بقيّه اجاره را برهم بزند، ولى اگر مقدارى از زمان بالغ بودن بچّه را، جزو مدّت اجاره نمى كرد، برخلاف مصلحت بچّه بود، بنابر احتياط نمى تواند اجاره را برهم بزند.


مسأله 2479: بچّه صغيرى كه ولىّ ندارد، بدون اجازه مجتهد، نمى شود او را اجير كرد و كسى كه به مجتهد دسترسى ندارد، مى تواند از مؤمنى كه عادل باشد، اجازه بگيرد و او را اجير نمايد.


مسأله 2480: اجاره دهنده و مستأجر، لازم نيست صيغه عربى بخوانند، بلكه اگر مالك به شخصى بگويد: ملك خود را به تو اجاره دادم، و او بگويد: قبول كردم، اجاره صحيح است. و نيز اگر حرفى نزنند و مالك به قصد اينكه ملك را اجاره دهد، آن را به مستأجر واگذار كند و او نيز به قصد اجاره كردن بگيرد، اجاره صحيح مى باشد.


مسأله 2481: اگر انسان بدون خواندن صيغه، بخواهد براى انجام كارى اجير شود، همين كه مشغول آن عمل شد، اجاره صحيح است.


مسأله 2482: كسى كه نمى تواند حرف بزند، اگر با اشاره بفهماند ملك را اجاره داده يا اجاره كرده، صحيح است.


مسأله 2483: اگر خانه يا دكّان و يا اطاقى را اجاره كند و صاحب ملك با او شرط كند كه فقط خود او از آن استفاده نمايد، مستأجر نمى تواند آن را به ديگرى اجاره دهد و اگر شرط نكند، مى تواند آن را به ديگرى اجاره دهد، ولى اگر بخواهد زيادتر از مقدارى كه اجاره كرده اجاره دهد، بايد در آن، كارى مانند تعمير و سفيدكارى انجام داده باشد يا به غير از جنسى كه اجاره كرده آن را اجاره دهد، مثلا اگر با پول، اجاره كرده به گندم يا چيز ديگرى، اجاره دهد.


مسأله 2484: اگر اجير با انسان شرط كند فقط براى خود انسان كار كند، نمى شود او را به ديگرى اجاره داد و اگر شرط نكند، چنانچه او را به چيزى كه اُجرت او قرار داده اجاره دهد، نبايد زيادتر بگيرد و اگر به چيز ديگرى اجاره دهد، مى تواند زيادتر بگيرد.


مسأله 2485: اگر غير از خانه، دكّان، اطاق و اجير، چيز ديگرى، مثلا زمين را اجاره كند و مالك با او شرط نكند كه فقط خودش از آن استفاده نمايد، اگرچه بيشتر از مقدارى كه اجاره كرده، آن را اجاره دهد، اشكال ندارد.


مسأله 2486: اگر خانه يا دكّانى را مثلا يك ساله صد تومان اجاره كند و از نصف آن خودش استفاده نمايد، مى تواند نصف ديگر آن را صد تومان اجاره دهد، ولى اگر بخواهد نصف آن را زيادتر از مقدارى كه اجاره كرده، مثلا صد و بيست تومان اجاره دهد، بايد در آن، كارى مانند تعمير انجام داده باشد.

 

شرايط اجاره

مسأله 2487: مالى را كه اجاره مى دهد چند شرط دارد. اوّل: معيّن باشد، پس اگر بگويد: يكى از خانه هاى خود را اجاره دادم درست نيست. دوم: مستأجر آن را ببيند، يا كسى كه آن را اجاره مى دهد طورى خصوصيّات آن را بگويد كه كاملا معلوم باشد. سوم: تحويل دادن آن ممكن باشد. پس اجاره دادن اسبى كه فرار كرده، باطل است. چهارم: آن مال بر اثر استفاده از بين نرود، پس اجاره دادن نان، ميوه و خوردنيهاى ديگر صحيح نيست. پنجم: استفاده اى كه مال را براى آن اجاره داده اند ممكن باشد، پس اجاره دادن زمين براى زراعت در صورتى كه آب باران كفايت نكند و از آب ديگرى نيز استفاده نشود، صحيح نيست. ششم: چيزى كه اجاره مى دهد مال خود او باشد يا وكيل مالك يا ولى بر مالك باشد، امّا اگر مال ديگرى را اجاره دهد، در صورتى صحيح است كه صاحبش رضايت دهد.


مسأله 2488: اجاره دادن درخت براى استفاده از ميوه اش، اشكال ندارد.


مسأله 2489: زن مى تواند براى شير دادن اجير شود و لازم نيست از شوهر خود اجازه بگيرد، ولى اگر بر اثر شير دادن، حقّ شوهر از بين برود، بدون اجازه او نمى تواند اجير شود.


مسأله 2490: استفاده اى كه مال را براى آن اجاره مى دهند، چهار شرط دارد، اوّل: حلال باشد، بنابراين اجاره دادن دكّان براى شراب فروشى يا نگهدارى آن و كرايه دادن حيوان، براى حمل و نقل شراب باطل است. دوم: پول دادن براى آن استفاده، در نظر مردم بيهوده نباشد. سوم: اگر چيزى را كه اجاره مى دهند چندين استفاده دارد، استفاده آن را معيّن نمايند، مثلا اگر حيوانى را كه سوارى مى دهد و بار مى برد اجاره دهند، در موقع اجاره معيّن كنند كه سوارى يا بارگيرى و يا همه استفاده هاى آن، مال مستأجر است. چهارم: مدّت استفاده را معيّن نمايند. و اگر مدّت معلوم نباشد، ولى عمل را معيّن كنند، مثلا با خياط قرار بگذارند كه لباس معيّنى را، به طور مخصوصى بدوزد كافى است.


مسأله 2491: اگر ابتداى مدّت اجاره را معيّن نكنند، ابتداى آن بعد از خواندن صيغه اجاره مى باشد.


مسأله 2492: اگر خانه اى را مثلا يك ساله اجاره دهند و ابتداى آن را يك ماه بعد از خواندن صيغه قرار دهند، اجاره صحيح است، اگرچه موقعى كه صيغه مى خوانند، خانه در اجاره ديگرى باشد.


مسأله 2493: اگر مدّت اجاره را معلوم نكند و بگويد: هر وقت در خانه نشستى اجاره آن، ماهى ده هزار تومان است، اجاره صحيح نيست مگر اينكه اين عبارت توكيل در اجاره باشد.


مسأله 2494: اگر به مستأجر بگويد: خانه را ماهى ده هزار تومان به تو اجاره دادم، يا بگويد: خانه را يك ماهه به ده هزار تومان به تو اجاره دادم و بعد از آن نيز هر قدر بنشينى اجاره آن ماهى ده هزار تومان است، در صورتى كه ابتداى مدّت اجاره را معيّن كنند يا ابتداى آن معلوم باشد، اجاره ماه اوّل، صحيح است.


مسأله 2495: خانه اى را كه زوّار و افراد غريب در آن منزل مى كنند و معلوم نيست چقدر در آن مى مانند، اگر قرار بگذارند كه مثلا شبى هزار تومان بدهند و صاحب خانه راضى شود، استفاده از آن خانه، اشكال ندارد، ولى چون مدّت اجاره را معلوم نكرده اند، اجاره نبوده و صاحب خانه هر وقت بخواهد، مى تواند آنان را بيرون كند.


مسأله 2496: مالى كه مستأجر، بابت اجاره مى دهد بايد معلوم باشد، بنابراين اگر مانند گندم با وزن معامله مى شود، بايد وزن آن معلوم باشد و اگر مانند تخم مرغ با شماره معامله مى شود، بايد شماره آن معيّن باشد و اگر مانند اسب و گوسفند است، بايد اجاره دهنده آن را ببيند يا مستأجر خصوصيّات آن را به او بگويد.


مسأله 2497: اگر زمينى را براى زراعتِ جو يا گندم، اجاره دهد و اُجرت را جو يا گندم همان زمين قرار دهد، بنابر احتياط اجاره صحيح نيست.


مسأله 2498: كسى كه چيزى را اجاره داده، تا آن را تحويل ندهد، حق ندارد اجاره آن را مطالبه كند و نيز اگر براى انجام عملى اجير شده باشد، پيش از انجام عمل، حق مطالبه اُجرت ندارد.


مسأله 2499: هرگاه چيزى را كه اجاره داده تحويل دهد، اگرچه مستأجر تحويل نگيرد، يا تحويل بگيرد و تا آخر مدّت اجاره، از آن استفاده نكند، بايد اُجرت آن را بدهد.


مسأله 2500: اگر انسان اجير شود كه در روز معيّنى، كارى انجام دهد و در آن روز، براى انجام آن كار حاضر شود، كسى كه او را اجير كرده اگرچه آن كار را به او مراجعه ندهد، بايد اُجرت او را بپردازد، مثلا اگر بنّايى را در روز معيّنى، اجير نمايد و بنّا در آن روز آماده كار باشد، اگرچه به او كار ندهد، بايد اُجرتش را بپردازد.


مسأله 2501: اگر بعد از تمام شدن مدّت اجاره، معلوم شود اجاره باطل بوده، مستأجر بايد اُجرت را به مقدار معمول به صاحب ملك بدهد، در صورتى كه اجاره دهنده غير خود مالك يا وكيل او باشد مثلا اگر خانه اى را يك ساله صد تومان اجاره كند، بعد بفهمد اجاره باطل بوده، چنانچه اجاره آن خانه معمولا پنجاه تومان است، بايد پنجاه تومان بدهد و اگر دويست تومان است، بايد دويست تومان بپردازد و امّا اگر اجاره دهنده خود مالك يا وكيل او باشد، فقط در صورت كمتر بودن، معمول مال الاجاره آن را مى پردازد، ولى در صورت بيشتر بودن همان مذكور را بايد بپردازد و نيز اگر بعد از گذشتن مقدارى از مدّت اجاره، معلوم شود اجاره باطل بوده، بايد اُجرت آن مدّت را به تفصيل مذكور بپردازد.


مسأله 2502: اگر چيزى كه اجاره كرده از بين برود، چنانچه در نگهدارى آن كوتاهى نكرده و در استفاده از آن نيز زياده روى ننموده، ضامن نيست و همچنين اگر مثلا پارچه اى را كه به خياط داده از بين برود، در صورتى كه خياط زياده روى نكرده و در نگهدارى آن كوتاهى ننموده باشد، لازم نيست عوض آن را بدهد و ادعاى او در اين باره مسموع است.


مسأله 2503: هرگاه صنعت گر، چيزى را كه گرفته ضايع كند، ضامن است.


مسأله 2504: اگر قصّاب، سر حيوانى را ببرد و آن را حرام كند، چه مزد گرفته باشد و چه مجانى سر بريده باشد، بايد قيمت آن را به صاحبش بدهد.


مسأله 2505: اگر حيوانى را اجاره كند و معيّن نمايد چقدر بار بر آن بگذارد، چنانچه بيشتر از آن مقدار بار كند و آن حيوان بميرد يا معيوب شود، ضامن است و همچنين اگر مقدار بار را معيّن نكرده، امّا بيشتر از معمول، بار كند و حيوان تلف شود يا معيوب گردد، ضامن مى باشد.


مسأله 2506: اگر حيوانى را براى بردن بارِ شكستنى اجاره دهد، چنانچه آن حيوان بلغزد، يا رم كند و بار را بشكند، صاحب حيوان ضامن نيست، ولى اگر بر اثر زدن و مانند آن كارى كند كه حيوان زمين بخورد و بار بشكند، ضامن است.


مسأله 2507: مستأجر و مالك، با رضايت يكديگر مى توانند معامله را برهم بزنند و نيز اگر در اجاره شرط كنند كه هر دو يا يكى از آنها، حقّ برهم زدن معامله را داشته باشد، مى تواند طبق قرارداد، اجاره را برهم بزند.


مسأله 2508: اگر اجاره دهنده، يا مستأجر بفهمد مغبون شده است، چنانچه در هنگام خواندن صيغه، متوجّه نباشد مغبون است، مى تواند اجاره را برهم بزند، ولى اگر در صيغه اجاره شرط كنند اگر مغبون نيز باشند، حقّ برهم زدن معامله را ندارند، نمى توانند اجاره را برهم بزنند.


مسأله 2509: اگر چيزى را اجاره دهد و پيش از تحويل، شخصى آن را غصب نمايد، مستأجر مى تواند اجاره را برهم بزند و اُجرتى كه به اجاره دهنده داده، پس بگيرد يا اجاره را برهم نزند و اُجرت مدّتى كه در تصرّف غصب كننده بوده به اندازه معمول از غاصب بگيرد، پس اگر حيوانى را يك ماهه، به ده هزار تومان اجاره نمايد و كسى آن را ده روز غصب كند و اجاره معمولى ده روز آن پانزده هزار تومان باشد، مى تواند پانزده هزار تومان از غصب كننده بگيرد.


مسأله 2510: اگر چيزى را كه اجاره كرده تحويل بگيرد و بعد، ديگرى آن را غصب كند، نمى تواند اجاره را برهم بزند و فقط حق دارد، كرايه آن چيز را به مقدار معمول، از غصب كننده بگيرد.


مسأله 2511: اگر پيش از تمام شدن مدّت اجاره، ملك را به مستأجر بفروشد، اجاره به هم نمى خورد و مستأجر بايد اُجرت را به فروشنده بدهد و همچنين است اگر آن را به ديگرى بفروشد.


مسأله 2512: اگر پيش از ابتداى مدّت اجاره، ملك طورى خراب شود كه هيچ قابل استفاده نباشد يا قابل استفاده اى كه شرط كرده اند نباشد، اجاره باطل مى شود و پولى كه مستأجر به صاحب ملك داده به او بر مى گردد، بلكه اگر بتواند استفاده مختصرى نيز از آن ببرد، مى تواند اجاره را برهم بزند.


مسأله 2513: اگر ملكى را اجاره كند و بعد از گذشتن مقدارى از مدّت اجاره، طورى خراب شود كه هيچ قابل استفاده نباشد، يا قابل استفاده اى كه شرط كرده اند نباشد، اجاره مدّتى كه باقيمانده باطل مى شود، بلكه اگر بتواند استفاده مختصرى نيز از آن ببرد، مى تواند اجاره مدّت باقيمانده را، بر هم بزند.


مسأله 2514: اگر خانه اى را كه مثلا دو اطاق دارد، اجاره دهد و يك اطاق آن خراب شود، چنانچه فوراً آن را بسازد و هيچ مقدار از استفاده آن از بين نرود، اجاره باطل نمى شود و مستأجر نمى تواند اجاره را برهم بزند، ولى اگر ساختن آن به قدرى طول بكشد كه مقدارى از استفاده مستأجر از بين برود، اجاره آن مقدار، باطل مى شود و مستأجر مى تواند اجاره باقيمانده را نيز برهم بزند.


مسأله 2515: اگر اجاره دهنده يا مستأجر بميرد، اجاره باطل نمى شود، ولى اگر خانه، ملك اجاره دهنده نباشد، مثلا ديگرى وصيّت كرده كه تا اجاره دهنده زنده است منفعت خانه مال او باشد، چنانچه آن خانه را اجاره دهد و پيش از تمام شدن مدّتِ اجاره بميرد، از وقتى كه مرده است اجاره باطل خواهد بود، مگر مالك، اجاره را امضا كند.


مسأله 2516: اگر صاحب كار، بنّا را وكيل كند كه براى او عمله بگيرد، چنانچه بنّا كمتر از مقدارى كه از صاحب كار مى گيرد به عمله بدهد، زيادى آن بر او حرام است و بايد آن را به صاحب كار بدهد، ولى اگر اجير شود كه ساختمان را تمام كند و براى خود اختيار بگذارد كه خودش بسازد يا به ديگرى بدهد، در صورتى كه كمتر از مقدارى كه اجير شده به ديگرى بدهد، زيادى آن بر او حلال مى باشد.


مسأله 2517: اگر رنگرز قرار بگذارد مثلا پارچه را با نيل رنگ كند، چنانچه با رنگ ديگرى رنگ نمايد، حق ندارد چيزى بگيرد.


مسأله 2518: اگر كسى بچّه اى را ختنه كند و ضررى به آن بچّه برسد يا بميرد، چنانچه بيشتر از معمول بريده باشد ضامن است و اگر بيشتر از معمول نبريده باشد، ضامن نيست به شرط اينكه با اجازه ولىِّ كودك اقدام كرده و ضمان را از عهده خود ساقط كرده باشد.


مسأله 2519: اگر دكتر به دست خود به بيمار دارو بدهد، چنانچه در معالجه خطا كند و به بيمار ضرر برسد يا بميرد، دكتر ضامن است، امّا اگر درد و داروى بيمار را بگويد و بيمار دارو را بخورد، حكم به ضمان مشكل است، مگر آنكه سبب از مُباشر اقوى باشد.


مسأله 2520: هرگاه دكتر به بيمار يا ولىّ او بگويد: اگر ضررى به بيمار برسد، ضامن نيستم، در صورتى كه دقّت و احتياط لازم را بنمايد و به بيمار ضرر برسد يا بميرد، دكتر ضامن نيست.